در بستر تاريخ كشتار بيرحمانهٴ زيادي رخ داده است، امّا همهٴ آن جنگها و جنايتها در لا به لاي كتابهاي تاريخ دفن شده است و محققان بايد نبش تاريخ كنند تا زواياي تاريك آنها روشن و دانسته شود كه در قرنهاي گذشته بر اين مرز و بوم چه گذشته است. صرف مظلوم بودن افراد مقتول، موجب ماندن آنان در حافظهٴ روز گار نميشود. بسياري از مظلومان و ستمديدگان تاريخ فراموش شدهاند و اكنون نامي از آنان برجاي نمانده است؛ كسي كه براي كشورگشايي و هدفهاي غير خدايي ميجنگد، در تاريخ مدفون ميشود.
تنها واقعهاي كه چونان نگيني بر انگشتري تاريخ ميدرخشد و قدر اول آسمان جهاد و اجتهاد و قيام و اقدام است، همانا واقعهٴ عاشوراست؛ زيرا سالار شهيدان براي احياي دين خدا قيام كرد و از آنجا كه دين الهي «حيّ لايموت» است، احياگر دين نيز هرگز نميميرد و نامش براي هميشه بر جريدهٴ عالم ثبت است.
پس از واقعهٴ كربلا و شهادت امام حسين (عليهالسلام) و يارانش، امويان چنين ميپنداشتند كه اسلام نابود شده است و ديگر نشاني از آن برجاي نخواهد ماند. يزيد سرْخوش از اين پندار خام، طبل نابودي دين بر كوفت و چنين سرود:
لعبت هاشم بالملك فلا ٭٭٭٭ خبر جاء و لا وحى نزل
يعني دين و حكومت از بازيچههاي بنيهاشم بود و اكنون جز افسانهاي از آن بر جاي نمانده است. نه وحيي نازل شده و نه خبري آمده است؛ ولي پس از سخنان گهربار و حماسي امام سجّاد (عليهالسلام) و زينب (عليهاالسلام) ياوههاي امويان باطل شد و دين، زندگي جاويد يافت.
زينب كبرا (عليهاالسلام) در دربار شام به امويان فرمودند: «به خدا سوگند! هر نيرنگي به كار بنديد، هرگز نخواهيد توانست نام و ياد ما را از خاطرها بزداييد». اين سخن در اوج قدرت امويان بيان شد. در آن روزگار بخشهاي عمدهٴ آسياي ميانه و بخشهايي از اروپا در قلمرو حكومت اموي بود و همهٴ اين بخشها به يزيد ماليات ميپرداختند. دو ابرقدرت ايران و روم فروپاشيدند و زير سلطهٴ مسلمانان بودند و حكومت اموي تنها قدرت مطلق حاكم بر جهان بود. حضرت زينب (عليهاالسلام) در برابر چنين قدرتي، مقتدرانه چنين سخن گفت: «فَكِدْ كيدك و أسع سعيك و ناصب جهدك فوالله لاتمحو ذكرنا و لا تميت وحينا»(1).
هنگامي كه كاروان اسيران حادثهٴ عاشورا به دروازهٴ شام رسيدند، مردي از امام سجّاد (عليهالسلام) پرسيد: در نبرد كربلا چه كسي پيروز شد؟ آن امام همام در پاسخ فرمودند: براي آگاهي از اين امر، ببين هنگام اذان و اقامه نام چه كسي را ميبري؛ «إذا أردت أن تعلم من غلب و دخل وقت الصلوة فأذّن ثمّ أقم»(2).
نهضت عاشورا الهام بخش قيام امام خميني (قدسسره) و حماسهٴ بزرگ دفاع مقدّس بوده و نيز به ملّت ايران، انديشهٴ خردمندانه و انگيزهٴ صادقانه بخشيده است. شرف ملي و ديني اين ملّت از سالار شهيدان است و دفاع هشت سالهٴ ملّت ايران رنگ و بوي كربلا داشت و در شبهاي عمليات از خط شكنان خاكريز مقدّم، نوايي جز مرثيهٴ «ياحسين» به گوش نميرسيد.
هرگز خيل عظيم انسانهاي مستضعف و فارغ از زرق و برق دنيا جان خويش را صرفاً در راه آب و خاك به خطر نمياندازند؛ چنان كه به هنگام جنگ جهاني دوم، وقتي كماندوهاي شوروي خاك ايران را اشغال كرده بودند، مردم در برابر آنان به پا نخاستند. تنها انگيزهٴ دفاع از عقيده و آيين الهي ميتواند آفرينندهٴ چنين حماسههايي باشد. البته در ظلّ حماسهٴ ديني، تمام منابع و منافع و مصالح ملّي تأمين ميگردد؛ زيرا دين خداي سبحان همانطوري كه سلطهگري را مطرود دانسته است، سلطهپذيري را ممنوع ميداند و عرق ملّي را تعديل و در راه حفظ وطن و اعتلاي ميهن در پرتو قرآن و عترت، تحميس و تهييج و تحريك ميكند.
نام حسين (عليهالسلام) از پس غبار ساليان و قرون، همچنان شهرهٴ جهان است و به آزادگان سراسر گيتي فروغ اميد ميبخشد. مراسم سوگ و ماتم سالار شهيدان به ايران اختصاص ندارد و در برخي كشورها بسيار پرشورتر و عاشقانهتر از ايران برگزار ميشود. شيعيان هندوستان به عشق حسين (عليهالسلام) و با مدد نام او، بر آتش گام مينهند و به فرمانِ خداي سبحان: ﴿يا نار كوني برداً و سلاماً﴾(3)، آتشِ گداخته توان خود را نسبت به پيروان راستين خليل الله از دست ميدهد.
چندي پيش در سوريه، همايش شناخت صحيفهٴ سجاديه برگزار شد و شاعري مسيحي از لبنان، در مدح و ستايشِ شخصيت والاي امام زين العابدين (عليهالسلام) كه روزي آن حضرت را در همين شهر با زنجير اسارت بسته وارد نمودند و مأسورانه به بارگاه اموي بردند، شعري خواند و عدهاي را منقلب نمود. همهٴ اينها نشاندهندهٴ پيروزي خاندان پيامبر در كربلاست؛ زيرا با وجود گذشت ساليان دراز، نام و ياد و هدفشان زنده و پاينده است.
خلاصه آنكه: 1. آنچه در قلمرو تاريخ طبيعي است، محكوم دگرگوني و زوال است. 2. آنچه صبغهٴ فراطبيعي دارد، مصون از فناست. 3. سند اين دو قضيّه در متن آنها نهفته است؛ زيرا منطقهٴ طبيعتْ صحنهٴ جهش، حركت، برخورد و سرانجام، زوال است و ساحت فراطبيعتْ ميدان ثبات، تجرّد، دوام و خلود است؛ ﴿ما عندكم ينفد و ما عند الله باقٍ﴾(4). چيزي كه براي وجه خداست از آسيب سيلان و حركت مصون است؛ ﴿كلّ شيءٍ هالك إلاّ وجهَه﴾(5).
1 ـ مقتل لهوف، حوادث پس از شهادت.
2ـ بحارالأنوار، ج45، ص177.
3 ـ سورهٴ انبياء، آيهٴ 69.
4 ـ سورهٴ نحل، آيهٴ 96.
5 ـ سورهٴ قصص، آيهٴ 88.
شکوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني، ص 224-227.