سالهاست كه در اتحاديه اروپا در باره استحقاق تركيه براي پيوستن به اين اتحاديه بحث ميشود.
اما اينك و پس از گذشت 10 سال از به قدرترسيدن اسلامگراها در آنكارا، ديگر موضوع پيوستن تركيه به ساختار اقتصادي و سياسي اروپا مسئله روز نيست بلكه اين پرسش مطرح است كه آيا آنكارا بايد همچنان بخشي از ساختار دفاعي جهان غرب (ناتو) باقي بماند يا خير؟
تحولات اخير نشان ميدهد كه اگرچه ارتش تركيه همچنان خود را به حكومت سكولار،
جهت گيريهاي غرب و اصول صريح پيمان آتلانتيك شمالي پايبند ميداند، دولت اسلامگراي آنكارا، تحت رهبري حزب عدالت و توسعه، ظاهرا ايدههاي متفاوتي را دنبال ميكند. غرب ميگويد، دولت تركيه در داخل كشور، خطمشي تنگ نظرانهاي را – بهعنوان مثال حمله به رسانههاي مستقل – در پيش گرفته است و در خارج از كشور خود را به حكومتهاي نظامي ضدغرب در خاورميانه نزديك ميكند كه هيچ كدام از اين دومورد به مذاق غرب خوش نميآيد.
آخرين نمود اين تغيير سياسي در آنكارا، ماه گذشته مشاهده شد؛ هنگامي كه تركيه بر خلاف گذشته مانع از حضور اسرائيل در تمرينات نظامي ناتو در خاك خود شد. آشكارتر از آن، همان روز كه دعوت ناتو از اسرائيل براي شركت در اين تمرينات از سوي تركيه پس گرفته شد، رهبران آنكارا از برگزاري قريبالوقوع تمرينات نظامي تركيه با سوريه خبر دادند. چند هفته پيش از آن نيز آنكارا و دمشق يك شورايعالي همكاري استراتژيك را ايجاد كرده بودند. اين تحولات ميتواند آغازي بر پايان همكاريهاي نظامي و اقتصادي تركيه با اسرائيل قلمداد شود.
در همين حال دولتمردان ترك خود را به ايران نزديكتر ميكنند. تركيه همچنين در حال حاضر تلاش ميكند هر چه بيشتر از اسرائيل فاصله بگيرد. طي سالهاي اخير، آنكارا و تهران در زمينه همكاريهاي امنيتي، قراردادهاي متعددي را با هم امضا كردهاند و 2ماه پيش رجب طيب اردوغان، نخستوزير تركيه با اشاره به اينكه با تحريم ايران مخالف است، اظهار داشت: قويا بر اين باور است كه نگراني جامعه بينالمللي درباره برنامه هستهاي ايران بايد كاهش يابد.
در داخل تركيه نيز انتقادهايي از شيوه رفتاري دولت از سوي مخالفان شنيده ميشود.
بهنظر ميرسد دگرگوني شگرف در عرصه حكومت در تركيه، در تضاد با ارزشهاي بنيادين و زيربنايي ناتو قرار دارد. اعضاي ناتو به رعايت اصول مندرج در منشور سال 1949 اين سازمان متعهدند كه در آن بر خواست كشورهاي عضو براي زندگي در صلح با تمام جوامع و تمام دولتها و اراده قوي براي حفاظت از آزادي، ميراث مشترك و تمدن كشورهاي عضو كه مبتني است بر دمكراسي، آزاديهاي فردي و حاكميت قانون، تأكيد شده است. اعضاي ناتو همچنين متعهد به ارتقاي ثبات و رفاه در منطقه آتلانتيك شمالي (دوسوي اقيانوس اطلس، اشاره به اروپاي غربي و آمريكاي شمالي) هستند.
همچنان كه عرصه سياست در آنكارا دچار دگرگوني ميشود، تمايل تركيه به حضور در ماموريتهاي به لحاظ سياسي دشوار ناتو، ميتواند كمرنگ شود و تعهد اين كشور به اصل دفاع گروهي (از اهداف ناتو) بيش از پيش مورد ترديد رهبران اين كشور قرار گيرد. در حالي كه تركيه در چارچوب ماموريت ناتو به افغانستان، نيرو اعزام كرده است، مشخص نيست كه اين كشور از تلاشهاي ناتو براي كاهش فشار روسيه به لتوني و ليتواني (2كشور كوچك واقع در حوزه بالتيك در شمال شرقي اروپا كه از متحدان غرب محسوب ميشوند)حمايت كند.
اگر موضعگيري دو پهلو و مبهم تركيه در قبال حمله روسيه به گرجستان در سال 2008 ملاك قضاوت قرار گيرد، بعيد بهنظر ميرسد كه دولتمردان آنكارا حاضر به مشاركت در ماموريتهاي آزمايشي ناتو در اين دو كشور شوند. اردوغان با هدف توجيه گرايش آنكارا به مسكو، چنين گفته است: ما با روسيه مبادلات تجاري مهمي داريم.
ما براساس منافع ملي تركيه حركت خواهيم كرد.بهرغم دگرگوني در عرصه سياسي تركيه، گفته ميشود كه ارتش متمايل به غرب اين كشور، موضع خود را تغيير نداده است، اين در حالي است كه طي چند دهه گذشته، روابط بين سياستمداران و امراي ارتش در تركيه دگرگون شده است.
فشارهاي غرب، چه مثبت و چه منفي، موجب محبوسماندن نظاميان ترك در پادگانها و خودداري آنان از دخالت در تحولات سياسي شده است. امروز ارتش تركيه در حالي شاهد تضعيف تدريجي ميراث سكولار و طرفدار غرب مصطفي كمال آتاتورك است كه كار چنداني از دست اين ارگان بر نميآيد. اگر چه هنوز زود است كه از اخراج تركيه از ناتو سخن به ميان آيد، در آيندهاي نه چندان دور، پيمان آتلانتيك شمالي به لحظه حساس تصميمگيري در اين باره خواهد رسيد.
در سال 2014، نسل جديد جنگندههاي بسيار پيشرفته ناتو به پرواز در خواهند آمد. با توجه به جهتگيريهاي اخير تركيه، پرسشهايي جدي در اين باره مطرح است؛ اينكه آيا ميتوان به دولت اسلامي آنكارا چنين تكنولوژيهاي پيشرفتهاي را تحويل داد؟زمان آن فرا رسيده است تا ناتو به سناريوي ناخوشايندتري در تركيه بينديشد. حتي اگر دولت اسلامي تركيه همچنان در جمع اعضاي ناتو بماند، در بهترين حالت بهنظر ميرسد كه آنكارا شريكي غيرقابل اطمينان براي غرب خواهد بود.
از دهه 1930، تركيه همواره شريكي قابل اعتماد براي غرب در خاورميانه بوده است اما درصورتي كه تحول و رشد قابل ملاحظهاي در شرايط فعلي رخ ندهد، بهنظر ميرسد كه غرب، تركيه را از دست خواهد داد و چنين اتفاقي مهمترين تحول منطقه پس از انقلاب سال 1979 ايران خواهد بود.
تايم- دسامبر2009
ترجمه رضا خطيبي