باران برایم امروز دریای کوچکی ساخت بادآمد ومیانش برگی بزرگ انداخت باران وباد وقایق من ناخدای دریا با برگ می روم من برموج های زیبا مادرکنارساحل خیره به موج آبیست سوغات من برایش یک دانه گوش ماهیست