ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 5 دي 1388     |     کد : 6002

شنبه 5 دي 9 محرم 26 دسامبر

ورود شمر بن ذي الجوشن به كربلا سال 61 هجري قمري ...

ورود شمر بن ذي الجوشن به كربلا سال 61 هجري قمري
در برابر كاروان كم تعداد امام حسين(ع) و يارانش، كه اهل و عيالشان نيز همراه آنان بودند، عبيدالله بن زياد نيروهاي رزمي فراواني به كربلا اعزام كرد.
وي، علاوه بر لشكر يك هزار نفري حرّ بن يزيد رياحي، چهار هزار تن به همراه عمر بن سعد، دو هزار نفر به همراه يزيد بن رَكاب كلبي، چهار هزار نفر به همراه حُصين بن نُمير سكوني، هزار نفر به همراه شبث بن ربعي، هزار نفر به همراه حجّار بن ابجر بجلي، سه هزار نفر به همراه مصار بن مزينه مازني، دو هزار نفر به فرماندهي شخص ديگر به كربلا اعزام كرد، تا با پيوستن به سپاه عمر بن سعد، جبهه سپاهيان يزيد را در برابر سپاهيان امام حسين(ع) تقويت و تحكيم نمايد.
اما شرورترين نيروهاي عبيدالله بن زياد، لشكر شمر بن ذي الجوشن بود، كه به استعداد چهار هزار تن به قصد نبرد حتمي با اهل بيت پيامبر(ص) وارد سرزمين كربلا شد. ورود شمر به كربلا، مصادف بود با روز نهم ماه محرم.
هنگامي كه نامه رضايت بخش عمر بن سعد به دست عبيدالله بن زياد رسيده بود، شمر بن ذي الجوشن در مجلس وي حضور داشت و چون نظر عبيدالله درباره پيشنهاد عمر بن سعد، مبني بر مصالحه با امام حسين(ع) را مشاهده كرد، بر آشفت و به عبيدالله گفت: اي امير! آيا پيشنهاد او را پذيرفته اي؟ هم اينك حسين بن علي(ع) با پاي خود در سرزمين تو گام نهاد و در نزديكي تو مقيم گشت. به خدا سوگند، اگر امروز از تو رهايي پيدا كند، ديگر نمي تواني بر او دست يابي.
در آن صورت، او عزيزتر و نيرومندتر گردد و تو ناتوان تر و خوارتر خواهي شد. پس او را رها مكن و در اختيارت بگير، در اين صورت هر تصميمي كه درباره اش بگيري مي تواني جامه عمل به پوشاني.
گفتار خصمانه و تحريك آميز شمر، اثر سويي در عبيدالله بن زياد به وجود آورد و نظرش را درباره امام حسين(ع) دوباره تغيير داد.
بدين جهت، در همان ساعت، نامه شديد اللحني براي عمر بن سعد نوشت و به اين مضمون، به وي فرمان داد: يا از حسين بن علي(ع) براي يزيد بيعت بگير و يا بر او بتاز و سرش را از بدن جدا كن و تمام ياران وي را از دم تيغ و تير بگذران و بر بدن هايشان اسب بدوان. گرچه اسب تاختن بر بدن هاي آنان، فايده اي ندارد وليكن چون از زبانم جاري شده است، بايد به عمل آوري.
سپس يادآور شد: اي عمر بن سعد! اگر آن چه را به تو فرمان داده ام انجام دهي، در نزد ما عزيز و سربلند خواهي بود و به آرزو و آمالت مي رسي، ولي اگر تمايلي براي نبرد با حسين بن علي(ع) نداري، از فرماندهي سپاه معزول و كارهاي سپاه را به شمر بن ذي الجوشن بسپار.
عبيدالله، اين نامه را به شمر سپرد و او را روانه كربلا نمود و وي را بر كردار و رفتار عمر بن سعد، مراقب ساخت.

امتناع حضرت عباس(ع) و برادرانش از پذيرش امان نامه دشمن در سال 61 هجري قمري
حضرت فاطمه، مكنّي به "اُمّ البنين" همسر اميرمؤمنان(ع)، داراي چهار فرزند دلاور و رشيد بود، كه همگي در ركاب برادر و امامشان حضرت ابي عبدالله الحسين(ع) در كربلا حضور داشتند. حضرت عباس(ع)، كه بزرگترين آنان بود، از شهرت به سزايي برخوردار و به خاطر جمال زيبا، قامت رشيد، بهره مندي از دلاوري، غيرت و تعهد و تقوا، به "قمر بني هاشم" معروف و حضور وي در سپاه امام حسين(ع)، براي دشمنان اهل بيت(ع) بسيار سنگين و زجرآور بود.
بدين جهت، دشمن در صدد برآمد، تا وي و برادرانش را از جبهه توحيدي امام حسين(ع) گسسته و به جبهه باطل اموي ملحق كنند.
به همين منظور، شمر بن ذي الجوشن كلابي كه از قبيله ام البنين(س) بود، مأموريت يافت كه به حضرت عباس(ع) و سه تن از برادرانش امان نامه دهد.
وي، در عصر روز تاسوعا (نهم محرم) به نزديكي خيمه گاه امام حسين(ع) رفت و با صداي بلند فرياد زد: خواهر زادگانم كجايند؟
امام حسين(ع) كه منظور شمر را دانسته بود، به برادران خود فرمود: پاسخ شمر را بدهيد، اگر چه او فاسق است وليكن با شما قرابت و رابطه خويشاوندي دارد.
حضرت عباس(ع) به همراه سه تن از برادرانش ] عبدالله، جعفر و عثمان[ در نزد شمر حضور يافته و از او پرسيدند: حاجت تو چيست؟
شمر گفت: شما خواهر زادگان منيد. بدانيد تا ساعاتي ديگر شعله هاي جنگ برافروخته مي گردد و از ياران حسين بن علي(ع) كسي زنده نمي ماند. من براي شما امان نامه اي از عمر بن سعد آوردم. شما از اين ساعت در امان ما هستيد، مشروط بر اين كه از ياري برادرتان حسين(ع) دست برداشته و سپاهش را ترك كنيد.
حضرت عباس(ع) كه كانون غيرت، حميت و وفاداري بود، بر او بانگ زد و فرمود: بريده باد دستان تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه تو. اي دشمن خدا! ما را فرمان مي دهي كه از ياري برادر و مولايمان حسين(ع) دست برداريم و سر در طاعت ملعونان و ناپاكان در آوريم. آيا ما را امان مي دهي ولي براي فرزند رسول خدا(ص) اماني نيست؟
شمر از پاسخ دندان شكن فرزندان ام البنين(س)، نااميد و خشمناك شد و با سرافكندگي به خيمه گاه خويش برگشت.
برخي از روايات، به جاي شمر بن ذي الجوشن، شخصي به نام "عبدالله بن أبي محل بن حزام" برادرزاده ام البنين(س) را نام برده اند، كه براي حضرت عباس(ع) و برادرانش امان نامه برد، ولي با پاسخ منفي آنان روبرو گرديد.
به هر روي، سپاه عمر بن سعد از اين ترفند نيز طرفي نبست و نتوانست خللي در سپاه يكپارچه و مستحكم امام حسين(ع) به وجود آورد.

فرمان حمله عمومي به خيام امام حسين(ع) از سوي عمر بن سعد در سال 61 هجري قمري
هنگامي كه عمر بن سعد، فرمانده كل سپاه عبيدالله بن زياد، با دريافت نامه شديد الحن عبيدالله احساس خطر كرد و با آمدن شمر بن ذي الجوشن به كربلا، وي را رقيبي براي فرماندهي خويش مي ديد، با دست پاچگي تمام و بدون اطلاع قبلي، در عصر روز تاسوعا (نهم محرم) فرمان حمله عمومي به سوي خيمه گاه امام حسين(ع) را صادر كرد.
وي با گفتن: "يا خيل الله اركبي و بالجنة ابشري"، سپاهيان خود را وادار به هجوم سراسري كرد و تلاش نمود تا كردار و رفتار خود را بايسته جلوه دهد و روحيات متزلزل سپاهيان خويش را تقويت كند، تا مبادا در نبرد با فرزندزاده رسول خدا(ص) دچار حيرت و سستي گردند.
امام حسين(ع) كه در آن هنگام، در پيش گاه خيمه اش به شمشير تكيه داده و به استراحت مختصر پرداخته بود، با صداي خواهرش زينب كبري(س) بيدار گرديد و خيل عظيم سپاهيان دشمن را در روبروي خود مشاهده نمود، كه در حال پيش روي به سوي خيمه گاه وي بودند.
آن حضرت، بي درنگ برادرش حضرت عباس(ع) را به همراه بيست تن از ياران فداكارش چون زهير بن قين و حبيب بن مظاهر به سوي سپاه دشمن فرستاد، تا از فرمانده آنان، علت تهاجم عمومي را جويا شوند.
حضرت عباس(ع) و هيأت همراه، به سران سپاه عمر بن سعد نزديك شده و پيام امام حسين(ع) را ابلاغ كردند و آنان در پاسخ امام حسين(ع) گفتند: از امير عبيدالله بن زياد فرمان آمده است كه حسين بن علي(ع) يا در طاعت او در آيد و با او بيعت كند و يا هم اينك آماده نبرد سرنوشت ساز باشد.
حضرت عباس(ع) پيامشان را به امام حسين(ع) رسانيد و از آن حضرت، كسب تكليف نمود. امام حسين(ع) به وي فرمود: از آنان بخواه كه امشب را صبر كرده و كار نبرد را به فردا واگذارند. زيرا دوست دارم شب آخر عمرم مقدار بيشتري به عبادت و نماز بپردازم و خدا مي داند كه من به راز و نياز با وي و نيايش در درگاهش چه قدر علاقمندم.
حضرت عباس(ع) بار ديگر به سوي سپاه دشمن رفت و درخواست امام حسين(ع) را به آنان ابلاغ كرد. عمر بن سعد كه مظنون به مسامحه كاري بود و شمر را رقيب خود مي ديد، از درخواست امام حسين(ع) سر باز زد و گفت: براي حسين، ديگر مهلتي نيست!
برخي از فرماندهان سپاه، زبان به اعتراض گشوده و گفتند: اي فرمانده! اگر كافران و مشركان از ما مهلت مي خواستند، ما دريغ نمي كرديم ولي از مهلت دادن به فرزندزاده رسول خدا(ص) امتناع مي كنيم؟
عمر بن سعد در برابر اعتراض هاي متعدد ياران خويش مواجه گرديد و به ناچار درخواست امام حسين(ع) را پذيرفت و به وي پيام داد كه يك شب را به شما مهلت دادم، ولي بامدادان فردا اگر بر فرمان امير، سر اطاعت فرود نياوريد، فيصله كار را به شمشير مي سپارم.
در اين هنگام، آرامش نسبي حاكم گرديد و هر دو سپاه به خيمه گاه خويش برگشته و منتظر فرا رسيدن روز بعد، يعني روز عاشورا شدند.

درگذشت محمدرفيع گيلاني معروف به آقا محمدبيدآبادي اصفهاني درسال 1198هجري قمري
محمد رفيع گيلاني معروف به آقا محمد بيد آبادي اصفهاني از بزرگان علماي ايران درسال 1198هجري قمري درگذشت. وي در تدريس حكمت، كلام و تفسير آيات قرآن مجيد دانش و مهارت فراوان داشت. در جلسات تدريس بيد آبادي اصفهاني در شهر اصفهان بزرگاني چون مدرس اصفهاني و حاجي كرباسي شركت مي‏كردند و از علم ايشان بهره مي‏بردند.

درگذشت سيد محمد قلي هندي در سال 1260 هجري قمري
سيد محمد قلي هندي از علماي نام آور شيعه هندوستان در سال 1260 هجري قمري درگذشت. او از اعقاب مير سيد شرف الدين نيشابوري بود كه در واقعه حمله هلاكوخان مغول از نيشابور به هندوستان مهاجرت كرد. سيد محمد قلي هندي كتابهاي متعددي تأليف كردد كه از جمله مشهورترين آنها الاَخْبارُ الاِثـْـني عَشَريه را مي‏توان نام برد.

درگذشت علي قلي ميرزا اعتضادُ السلطنه فرزند فتحعليشاه قاجار در سال 1298 هجري قمري
علي قلي ميرزا اعتضادُ السلطنه فرزند فتحعليشاه قاجار، و از فضلاي عهد قاجاريه در سال 1298 هجري قمري درگذشت. او مدتي رياست دارالفنون را به عهده داشت و يكسال بعد در سال 1275 هجري قمري نخستين خط تلگراف را ميان تهران و سلطانيه راه‏اندازي كرد. اعتضاد السلطنه مدتي وزارت علوم، و سرپرستي تلگرافنامه و چاپخانه‏ها را نيز عهده‏دار بود. فتنه باب در تهران و فلك السعاده از آثار اعتضاد السلطنه به شمار مي‏روند.

درگذشت آيت الله حاج ميرزا سيد علي يزدي در سال 1364 هجري قمري
آيت الله حاج ميرزا سيد علي يزدي از عالمان و مجتهدان قرن اخير در سال 1364 هجري قمري بدرود حيات گفت. مرحوم، يزدي مجتهدي اصولي، مردي متقي و متواضع بود و استادانش به ويژه آيت الله العظمي آخوند خراساني به وي علاقه بسيار داشتند. آيت الله يزدي در تدريس فقه و اصول، دانش پژوهان بسيادي را در حوزه درسي خود پذيرا مي‏شد.

درگذشت ابراهيم منصوري ازنوازندگان معروف ويلن در سال1348هجري شمسي
ابراهيم منصوري از نوازندگان معروف ويلن در سال 1348 هجري شمسي درگذشت. منصوري ازكودكي به موسيقي علاقه داشت ازاين رو دراوايل جواني به مدرسه نظام رفت و به شاخه موسيقي مدرسه نظام وارد شد. ابراهيم منصوري ازهمان زمان با جديّت فراوان فراگيري موسيقي را دنبال كرد و نواختن سازهاي بادي و ويلن را آموخت اما احساس او تسكين نيافت و نزد استاد حسين خان اسماعيل زاده سازي ايراني يعني كمانچه را فراگرفت. منصوري درهمين زمان آموختن رديف‎هاي موسيقي ايراني را نيزآغازكرد. بدين ترتيب بعد ازچند سال ابراهيم منصوري ازاستادان موسيقي ايراني شد و ابتدا به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و پس از تأسيس راديو با اين مركزهمكاري كرد. اززيباترين ساخته‎هاي ابراهيم منصوري پيام عاشق است.

شهادت كامران نجات اللهي ازاستادان دانشگاه پلي تكنيك در سال 1357هجري شمسي
كامران نجات اللهي ازاستادان دانشگاه پلي تكنيك سابق در سال 1357هجري شمسي بدست عوامل رژيم طاغوت به شهادت رسيد. استاد نجات اللهي همراه ديگر استادان براي نشان دادن مخالفتش با اعمال رژيم پهلوي دروزارت علوم تحصيل كرده بود. استادان محقق براي مبارزه با رژيم طاغوت و همگامي با مردم مسلمان و مبارزايران؛ و همچنين اعلام حمايت ازدانشجويان مبارزابتدا دردانشگاه تهران و سپس دروزارت علوم تحصيل كردند. عوامل رژيم پهلوي براي درهم شكستن اعتصاب استادان به آنان يورش بردند و دراين درگيري استاد كامران نجات اللهي به شهادت رسيد. 

سالروز زلزله تاسف بار بم
ساعت 5:26 روز پنجم ديماه 1382 مصادف با 26 دسامبر 2003در شهر تاريخی بم در جنوب شرقی کشور زلزله ای پر قدرت رخداد. اين زلزله در ساعات آغازين بامداد زمانيکه اکثر ساکنان بم در خواب بودند اتفاق افتاد، که اين مساله را می توان به عنوان يکی از عوامل تشديد تلفات جانی در نظر گرفت.
بيش از 85 درصد شهر بم در اين زلزله تخريب شد. اکنون در بم خانواده ای نيست که داغدار عزيز از دست رفته اش نباشد. چه بسيار مادرانی که داغدار کودک دلبند خود هستند و چه بسيار کودکانی که در اين دنيای نا امن بی پشت و پناه ماندند. نخلستان های بم ديگر شاهد خنده ها و بازی های کودکانه بسياری از کودکان ديروز خود نيست. امروز با وجود گذشت يکسال از آن حادثه همچنان ملت ايران؛ خصوصا هموطنان عزيز شهر بم دردمند هستند. اين زلزله علاوه بر جان عده زيادي از ساكنان بم، نماد تاريخي و بخشي از هويت اين شهر قديمي را هم هدف گرفت. بيش از 70 درصد ارگ دو هزارساله بم تخريب شد. سابقه تاريخی ارگ بم به موجب نوشته های تاريخی , از جمله حدودالعالم و تاريخ وزيری به دو هزار سال پيش می رسيد . ارگ بم تاحدود 180 سال پيش هنوز محل سكونت عده ای از اهالی بم بود. و اکنون به تلی از خاک تبديل شده.زلزله بم سخت ترين فاجعه طبيعي سال۲۰۰۳ شناخته شد . اگرچه ابعاد اين زلزله گسترده بود ولی بار ديگر شاهد از خود گذشتگی هم ميهنانمان بوديم. با اينحال يادمان نرود که بم امروز نيز نياز به کمک دارد شايد بيشتر از ديروز.

امضاء قرارداد تاريخي پرسبورگ بعد از جنگ اوسترلتيز در سال1805ميلادي
قرارداد تاريخي پرسبورگ در سال1805ميلادي بعد از جنگ اوسترلتيز ميان فرانسه و اتريش امضا شد. قبل از امضاي قرارداد پرسبورگ امپراتوراتريش با ناپلئون بناپارت ملاقات و گفتگو كرده بود و فرانسواي دوم حاكم اتريش تقاضاي ترك جنگ را كرده بود. بدين ترتيب با امضاي قرارداد پرسبورگ بسياري ازمتصرفات اروپايي اتريش زيرسلطه فرانسه قرارگرفت.





نوشته شده در   شنبه 5 دي 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode