ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 16 تير 1403
شنبه 16 تير 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 1 دي 1388     |     کد : 5948

حسينيه دل

از روزى که در نهر جانمان فرات سوز و علقمه عطش جارى ساخته‏اند،از شبى که در پياله دلمان شربت گواراى ولايت ريخته‏اند،دلمان يک حسينيه پر شور است...

.::. حسينيه دل .::.
بسم الله الرحمن الرحیم
از روزى که در نهر جانمان فرات سوز و علقمه عطش جارى ساخته‏اند،از شبى که در پياله دلمان شربت گواراى ولايت ريخته‏اند،دلمان يک حسينيه پر شور است.
در حسينيه دلمان، مرغهاى محبت‏سينه مى‏زنند و اشکهاي يتيم در خرابه چشم، بى‏قرارى مى‏کنند.
سينه ما تکيه‏اى قديمى است، سياهپوش با کتيبه‏هاى درد و داغ، که درب آن با کليد «يا حسين‏» باز مى‏شود و زمين آن با اشک و مژگان، آب و جارو مى‏شود.
ما دلهاى شکسته خود را وقف اباعبدالله (ع) کرده‏ايم و اشک خود را نذر کربلا، و اين «وقفنامه‏» به امضاى حسين (ع) رسيده است.
صبحها وقتى سفره عزا گشوده مى‏شود، دل روح مان گرسنه عاطفه و تشنه عشق مى‏شود. ابتدا چند مشت آب بيدارى‏ به صورت جان مى‏زنيم تا خواب غفلت‏ را بشکنيم.
زيارتنامه را که مى‏بينيم، چشممان آب مى‏افتد و السلام عليک‏ را که مى‏شنويم، بوى خوش کربلا به مشام ما مى‏رسد.
توده‏هاى بغض، در گلويمان متراکم مى‏گردد و هواى دلمان ابري مى‏شود و آسمان ديدگانمان باراني!
سر سفره ذکر مصيبت، قندان دهانمان را پر از حبه قندهاى «يا حسين‏» مى‏کنيم و نمکدان چشممان دانه دانه اشک بر صورتمان مى‏پاشد، به دهان که مى‏رسد،
قند و نمک در کاممان مى‏آميزد و اين محلول شور و شيرين با درمان عشق ماست و ما نمک‏گير سفره حسين(ع) مى‏شويم
و اين است که تا آخر عمر، دست و دل از حسين (ع) بر نمى‏داريم.
آنگاه، جرعه جرعه زيارت عاشورا مى‏نوشيم و سر سفره توسل، ولايت را لقمه لقمه در دهان کودکانمان مى‏گذاريم.
در اين خشکسالى دل و قحطى عشق، نم‏نم باران اشک، غنيمتى است!
خدايا!... ما را به چشمه کربلا تشنه‏تر کن!

نویسنده: جواد محدثی 


نوشته شده در   سه شنبه 1 دي 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode