مـا مـبانى بـسيار قـوى و قـويمى در اخـتيار داريم; كلام ما خيلى قوى است; فـلسفه ى مـا بسيار والاست; در فقه ما ژرفه هاى بسيار عجيبى هست كه در جاهاى ديگر ديده نمى شود.ما به استقبال حرف برويم, به استقبال شبهه برويم; اينها برنامه ريزى مى خواهد; اينها بدون برنامه ريزى, آسان نيست; در دسترس نيست.يك وقـت مـمكن است كارى با برنامه ريزى مثلا در ظرف ده سال تحقق پيدا كند; اما هـمان كار بدون برنامه ريزى در ظرف صد سال پيش بيايد; بتدريج يك نفرى پيدا بـشود يـك كـارى بـكند; تـصادفا ديـگرى پـيدا بـشود كـار او مكمل كار اين بـشود.چه قدر دوباره كاريها, چه قدر تكرارها, چه قدر تناقضها; با برنامه ريزى, اينها برطرف مى شود.اين, يك مساله ى بسيار مهم و يك نياز بسيار اساسى است. الـبته مـن مـى دانم در قـم الان اهـل دردى و دلسوزانى هستند كه درصدد همين بـرنامه ريزيهايند; دنـبال اين چيزها هستند حالا با همين ابعاد يا بيشتر از ايـن ابـعاد مى خواهند برنامه ريزى كنند; منتها تا وقتى كه همه ى عناصر موثر در اين حوزه ى عظيم, از جمله مراجع عظام, از جمله بزرگان, فضلا و برجستگان, مـذعن به اين معنا نشوند و همت بر اين نگمارند, اين كار تحقق پيدا نخواهد كـرد; ايـن يـك مـطلب اسـت كـه به نظر بنده بسيار حائز اهميت است; چون من مـى بينم كه در حوزه ى علميه فضلايى هستند, استعدادهاى درخشانى هستند, افكار برجسته يى هست, جوانهايى هستند با نيروى جوانى.