ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 5 آذر 1388     |     کد : 5647

پنج شنبه 5 آذر 8 ذي الحجه 26 نوامبر

نخستين حج حضرت ابراهيم (ع) و حضرت اسماعيل (ع) ...

نخستين حج حضرت ابراهيم (ع) و حضرت اسماعيل (ع)

هنگامي که حضرت اسماعيل(ع) به سنين ميان سالي رسيد، خداوند متعال به حضرت ابراهيم (ع) فرمان داد که بار ديگر ازشام به مکه رود و باياري اسماعيل(ع)

خانه خدا را تجديد بنا کند.

حضرت ابراهيم(ع) عرض کرد:پروردگارا در چه مکاني آنرا بنا کنيم ؟

وحي شد، در همان مکاني که پيش از تو، حضرت آدم(ع) در آن قبّه اي بنا نهاده بود.

آن گاه، جبرئيل مکان بيت الله را به ابراهيم(ع) نشان داد و براي وي، حدود و مساحت آن را معين نمود و پا يه هاي آن را از بهشت آورد و هم چنين سنگي که از برف سفيد تر بود،خداوند متعال آن را از بهشت براي حضرت ابراهيم(ع) نازل کرد ولي پس از نصب بر ديوار کعبه و دست زدن مشرکان و کافران بر آن، به رنگ سياه درآمد وبه حجر الاسود معروف گرديد.

به هر حال حضرت اسماعيل(ع) از کوه "ذي طوي"سنگ مي آورد و حضرت ابراهيم(ع)

ديوار خانه خدا را مي چيد. وي هنگامي که ديوار را به مقدار نه ذراع از زمين بالا آورد، سنگ بهشتي را بر بدنه آن مکاني که هم اکنون قرار دارد، نصب کرد. او براي کعبه، دو در گذاشت. يکي به سمت شرق و ديگري به سمت غرب.

آن دو هنگامي که کار ساخت کعبه را پايان آوردند،به زيارت آن پرداختند.

جبرئيل امين در روز هشتم ذي حجّه، که روز "ترويه" است بر آنان نازل شد و به ابراهيم گفت: يا ابراهيم ! قم فار تو من الماء؛اي ابراهيم!برخيز و براي خود آب تهيه  کن. زيرا در مني و عرفات، آب وجود ندارد. بدين لحاظ روز هشتم ذي حجّه روز "ترويه" ناميده شد.

آن گاه جبرئيل امين حضرت ابراهيم(ع) و فر زندش اسماعيل(ع) را به مني و عرفات راهنمايي کرد و اعمال  حج را به آنان آموخت،همان طوري که پيش ازآن، به حضرت آدم(ع) آموخته بود.

در قرآن کريم، آيات متعددي به اين ماجرا پرداخته و آن رااز زواياي گوناگون

تشريح نمود. از جمله، آيه هاي 125 تا 132 سوره بقره،داستان ساخت کعبه به دست حضرت ابراهيم(ع) و فرزندش اسماعيل(ع) و در خواستهاي حضرت ابراهيم(ع) از محضر پروردگار متعال را بيان نمودند.

 

استقرار مراسم حج در ذي حجّه در سال دهم هجري قمري

از احاديث و روايات متعدد، به دست مي آيد که انجام مراسم حج براي نخستين بار،از سوي حضرت آدم(ع) واقع گرديد و حج او،پس از پذيرفته شدن توبه اش بود و او، در ماه ذي حجّه الحرام،اين عمل عبادي را به جاي آورد.

در زمان حضرت ابراهيم(ع) و فرزندش حضرت اسماعيل(ع)، که آن دو به امر پروردگار متعال، خانه خدا را تجديد بنا نموده بودند،در ايام ذي حجّه مراسم حج را به جاي آوردند  و اين سنّت الهي درميان او لاد واحفاد حضرت اسماعيل(ع) تا صد هاسال بر قرار بود، تا اينکه مردم جزيرةالعرب به تدريج به کفر و شرک روي آورد و خانه خدا را بت کده خويش قرار دادند، ولي مراسم حج را به خاطر افتخار و مزيت خويش نگه داشتند.

آنان به دلايل شخصي و عدم شکيبايي در سه ماه حرام متوالي[ذي قعده، ذي حجّه و محرم]براي قتل، غارت و تجاوز به همديگر، يا به انگيزه اقليمي و او ضاع جوّي جهت نگه داشتن ايام حج در يک مقطع خاص از سال شمسي، اقدام به جابجايي ماه هاي حرام کردند و قرآن مجيد با اشاره به کردار آنان، عملشان را مورد انتقاد و سرزنش قرارداد.

در قرآن کريم، در اين باره آمده است:اِنّمَا النَّسيي زيادَةُفي الکُفرِ يضَّلُ بِهِ اِلذّينَ کَفَرُوا يحِلُونَهُ عاماً وَ يحَّرِمُونَهُ عاماً، لِيوطِئُوا عِدََّةَ ما حَرَّمَ اللهُ فَيحِلُوا ما حَرَّمَ اللهُ زُينَ لَهُم سُوُء اَعمالِهِم.

يعني همانا فراموشي درکفر[عصرجاهليت]، بسيار بود که بدان جهت گمراه مي شدند آناني که کفر ورزيده بود ند، به طوري که [ ماه حرام را ] در سالي حلال و در سال ديگر حرام مي شمردند،تا پاي مال کنند شمار آنچه را که خداوندمتعال حرام کرده است. پس حلال مي شمردند آن [ ماهايي] را که خداوند حرام کرده بود. [ بدين ترتيب] کردار زشتشان بر آنان آراسته مي گرديد.

به هر روي، عرب هاي جزيرة العرب براي گريز از حرمت ما هاي حرام، ترفند هاي گوناگوني به کار بستند.آنان بنا بر قولي، ماه هايي ذي قعده و ذي حجّه را ماه هاي حرام مي شمردند و سپس ماه محرم را حلال اعلام کرده و ماه صفر را به جاي آن حرام مي شمردند؛ تا اين که هم حرمت سه ماه را نگه داشته و هم به مدت يک ماه در ميان آنها، فرصت جنگ و جدال و غارت داشته باشند.

بنا بر قولي ديگر،آنان در هر دو سال يک ماه راحرام مي شمرده ودوماه ديگر راحلال مي دانستند.مثلاً دو سال پشت سر هم ماه ذي قعده و دو سال پشت سر هم  ماه ذي حجّه را و دو سال متوالي ماه محرم را ماه حج قرار مي دادند و بقيه ماه ها را بر خود حلال مي کردند.

بدين گونه ماه هاي حرام و ايام حج  را دست خوش هواهاي نفساني خودقرار داده و سنت الهي را تعطيل کردند.

اما با ظهور اسلام و آزاد سازي مکه معظمه به دست تواناي رسول خدا(ص) ،از سنت شکني عرب هاجلوگيري شد و ماه حج و زيارت خانه خدابه جاي اصلي اش  برگشت.

عرب هاي جزيرة العرب در سال هشتم هجري، حج را در ذي قعده انجام دادند، اما در سال نهم و دهم قمري آن را در ماه ذي حجّه به جاي آوردندو در حجة الوداع،که رسول خدا(ص) در ذي حجّه سال دهم هجري به زيارت خانه خدارفته بود،همان ماه را براي هميشه، ماه انجام حج واجب قرار داد و در ضمن خطبه اي فرمود:همانا زمان، به مانند هياتي که خداوند در آفرينش زمين و آسمان به وجود آورد، به جاي اصلي اش بر مي گردد.به اين صورت که هر سال دوازده ماه دارد و چهار ماه از آنها حرام است که سه ماه پشت سر هم [ذي قعده، ذي حجّه و محرم]وچهارمين ماه [رجب] که ميان جمادي و شعبان قرار گرفته است.

از آن هنگام، مراسم حج، همه ساله در ذي حجّه بر گزار مي گردد.

 

روز ترويه وآغاز مراسم حج تمتّع

هشتم ذي حجه، روز ترويه است و علت نام گذاري اين روز، بدان جهت است که در مني و عرفات آب وجود ندارد و حاجياني که قصد وقوف در مني و عرفات را دارند، بايد از مکه معظمه براي خويش آب تهيه کرده و به همراه خود ببرنر و  چنين حالتي را "ترويه" مي نامند.

اين روز،از روزهاي مهم ذي حجّه است و بر اساس روايتي از امام جعفر صادق(ع) ،روزه گرفتن در آن، کفاره شصت سال آدمي است.

در اين روز حاجيان خانه خدا، مراسم حج تمتع و حج اکبر را آغاز مي کنند.

اعمال حج عبارتند از:

1- محرم شدن.

 يعني پوشيدن لباس ويژه احرام و نيت حج نمودن.بهترين زمان محرم شدن، روز هشتم ذي حجّه است که در مکه معظمه انجام مي گيرد که اگر در مسجد الحرام با شد، افضل خواهد بود.

2- وقوف در عرفات .

يعني حضور در عرفات، از ظهر روز نهم ذي حجّه تا غروب شرعي.

3- وقوف در مشعر.

يعني بيتوته درمشعرالحرام، واقع در مزدلفه، از شب دهم ذي حجّه تا طلوع فجر روز دهم.

4- انجام واجبات مني در روز دهم ذي حجّه.

واجبات مني عبارتند از: رمي جمره عقبه،قرباني کردن حيوان حلال گوشت[گوسفند، گاو و شتر]، حلق و تقصير[تراشيدن و کوتاه کردن موي سر]

5- اعمال واجب مکه.

پس از بازگشت از عر فات و مني،به مکه معظمه، چند عمل را بايد در آن انجام دهد: طواف واجب خانه خدا، خواندن دو رکعت نماز طواف و سعي بين صفاو مروه.

6- طواف نساء.

7- خواندن دو رکعت نماز طواف نساء، در پشت مقام ابراهيم(ع) .

8- بيتوته در مني، در شب هاي يازدهم ودوازدهم ذي حجّه.

9- رمي جمرات سه گانه[جمرةالاولي،جمرةالوسطي و جمرةالعقبه] در روزهاي يازدهم و دوازدهم ذي حجّه.

شايان ذکر است که علاوه بر واجبات حج که اختصاراً بيان گرديد، مستحبات و ادعيه فراواني نيز وارد شده اند که به خاطر رعايت اختصار، از ذکر آنها صرف نظر کرديم.هم چنين مسايل فرعي فقهي فراواني درباره حجّ تمتع وجود دارد و برخي از اعمال [اعم از واجب ومستحب] ميان زن و مرد حج گذار تفاوت هايي است ،که تمامي آنها در مناسک حج فقهاي عظام به طور تفصيلي بيان شده است .

طالبين را براي فرعيات فقهي و احکام شرعي حج، به رساله هاي عمليه و مناسک حج مراجع تقليد شيعيان و براي ادعيه و مناجات ايام حج، به کتاب

"الاقبال"سيد بن طاووس، "المراقبات"ميرزا جوادملکي تبريزي و ديگر کتب ادعيه ارجاع مي دهيم .اللهم ارزقنا حجّ بيتک الحرام، في عامي هذا و کلّ

عام ما ابقيتني ...

 

خروج امام حسين (ع) از مکه معظمه در سال 60 هجري قمري

پس از آن که امام حسين(ع) با در خواست مکرر استاندار مدينه مبني بر بيعت با يزيد بن معاويه رو برو گرديدو بنا چار از اين شهر خارج و وارد مکه معظمه شد، به مدت چهار ماه و چند روز در جوارخانه امن الهي اقامت  گزيد و در اين مدت با دعوت مسلمانان مبارز برخي از مناطق اسلامي،به ويژه شيعيان کوفه مواجه شد و براي پاسخ گويي به درخواست آنان،پسرعمويش مسلم بن عقيل(ع) را جهت هماهنگي انقلابيون و زمينه سازي نهضت بزرگ، به کوفه ارسال نمود و چون مسلم بن عقيل با استقبال شايان مردم کوفه مواجه شد، براي آن حضرت نامه اي فرستاد و او را براي رفتن به شهر کوفه دعوت کرد.

امام حسين(ع) تصميم داشت که پس ازپايان مراسم حج، به سوي کوفه رهسپار شود،ولي به وي خبر داده شد که يزيد بن معاويه،تعدادي از مزدوران خود به فر ماندهي عمروبن سعيدبن عاص را به بهانه حضور در مراسم حج، به مکه فرستاد تا در هنگام مراسم حج،امام حسين(ع) را دستگير کرده و به نزد يزيد در شام بفرستد ويا اينکه ناجوانمردانه وي را در هنگام عبادت ترور کرده وبه شهادت برساند.

امام حسين(ع) براي خنثي کردن توطئه هاي دشمن حيله گر،ناچار شد در تصميم خويش تجديد نظر کند. بدين جهت حج خود را تبديل به عمره کرد و پس از پايان أعمال عمره،از حالت احرام بيرون آمد و در هشتم ذي حجّه،يعني دو روز پيش از عيد سعيد قربان،از مکه عازم کوفه گرديد.

 

يزيد بن معاويه از يک سو جاسوسان و مزدوران خويش را براي دستگيري ويا کشتن آن حضرت به مکه اعزام کرد و از سوي ديگر با واسطه قرار دادن افراد  موجّه و سر شناس، مانع خروج آن حضرت از مکه مي گرديد.

وي،نامه اي براي عبدالله بن عباس فرستاد و از او درخواست کرد که مانع قيام امام حسين(ع) شده و او را به سکوت و آرامش دعوت کند، در غير اين صورت،بدون در نظر گرفتن ملاحظات خويشاوندي بااو برخورد خشن خواهد کرد. عبدالله بن عباس به نزد امام حسين(ع) رفت و او را به ماندن در مکه و خويشتن داري دعوت کرد،ولي آن حضرت،اعتنايي به مصلحت انديشي هاي وي نکرد و بر تصميم خود تأکيد نمود

غير از عبدالله بن عباس،افرادي ديگر چون محمدبن حنفيه،عبدالله بن عمر وعبدالله بن جعفر نيز آن حضرت را از قيام بر ضد يزيد و  رفتن به سوي عراق بر حذر نمودند.تنها عبدالله بن زبير وي را تشويق به رفتن ميکرد، تا زمينه را براي خود نمايي وي فراهم شود. چون با وجود ابا عبدالله الحسين(ع) در مکه معظمه،کسي اعتنايي به عبدالله بن زبير نمي کرد.

ولي امام حسين(ع) بدون توجه به توصيه و تشويق ديگران(ع) ،تصميم خود را گرفته بود و بر اساس آن،به همراه خانواده و ياران وهمراهان خويش از مکه خارج شد و به سوي عراق رهسپار گرديد.

يحيي بن سعيد از جانب برادرش عمرو بن سعيد،مأموريت يافت که آن حضرت را از حرکت به سوي کوفه باز دارد و وي را به مکه برگرداند.

ولي تلاش و اصرار وي نيز بي فايده بودوامام حسين(ع) بدون اعتنا به تهديدات او به حرکت خويش ادامه مي داد.

آن حضرت،از مکه تا توقف درسرزمين کربلا، چند منرل را طي کرد که برخي از آنهابدين نام مي باشند:تنعيم، ذات عرق، حاجز، زرود،ثعلبيه، زباله، بطن عقبه، شراف، عذيب هجانات، قصر بني مقاتل و کربلا.

سفر آن حضرت از مکه معظّمه به سر زمين کربلا حدود بيست و پنج روزادامه يافت و در روز دوم محرّم سال 61 قمري،با اصرار حرّبن يزيد، فرمانده لشکر عبدالله بن زياد وارد سرزمين کربلا شد و در آنجا خيمه هاي  خويش را بر پا نمود.

 

واقعه فخّ و شهادت حسين بن علي بن حسن در سال 169 هجري قمري

"فخّ" مکاني در بين راه مکه معظمه و مدينه منوره است که فاصله اش با مکه در حدود يک فر سنگ مي باشد. در اين مکان رويدادي عظيمي شبيه واقعه کربلا به وقوع پيوست. همان طور که در سيزده ذي قعده بيان کرديم حسين بن علي بن حسن مثلث بن حسن مثني بن امام حسن مجتبي(ع) در عصر خلافت موسي بن مهدي، معروف به هادي عباسي در مدينه منوره قيام کرد و اين شهر مقدس را از سيطره عباسيان بيرون آورد و به مدت دوازده روز در آن به ساماندهي  حکومت و اجراي امور مردم پرداخت و با نزديک شدن ايام حج، "درباس خزاعي" را جانشين خود در مدينه نمود و به همراه ساير علويان و پيروان خود عازم مکه معظمه گرديد و بسياري از شيعيان و بردگان مکه معظمه به خاطر رهايي ازظلم وجور عباسيان به استقبال وي شتافته ودرزمره يارانش قرار گرفتند. خبر قيام وي در مدينه و آزاد سازي اين شهر و هجوم علويان به سوي مکه معظمه به اطلاع هادي عباسي[چهارمين خليفه عباسيان]رسيد و با توجه به نزديک شدن ايام حج و احتمال پيوستن حاجيان و ساير مخالفان بني عباس به علويان در حين مراسم حج، هادي را شگفت زده و سراسيمه کرد و بدين جهت در اسرع وقت لشکري بزرگ به فرماندهي محمد بن سليمان عباسي به سوي مکه گسيل داشت. دو سپاه در روز ترويه[هشتم ذي حجّه] سال169 قمري در يک فرسنگي مکه معظمه در مکاني به نام "فخ"در برابر يکديگر قرار گرفتند و پس از ردو بدل کردن پيام ها و عدم دست يابي به نتيجه مطلوب، متوسل به حرکت نظامي و رزمي شدو با شدت تمام به نبرد پرداختند.ياران حسن بن علي،تنها هفتصد نفر،ولي سپاهيان عباسي چندين برابر آنان بودند و بدين جهت، پس از مبارزه اي سخت و توان فرسا، انقلا بيون مدينه با شکست و اضمحلال مواجه شدند و بسياري از آنان از جمله خود حسين بن علي و برخي از سادات حسني مانند سليمان بن عبدالله محض و عبدالله بن اسحاق بن ابراهيم بن حسن مثني،در اين نبرد نا برابر کشته شد و تعدادي نيز زخمي و به همراه ساير بازماندگانشان اسير گرديدند. سپاهيان عباسي سر هاي شهدا را با اسيران و بازماندگان شهدا به نزدهادي عباسي در بغداد فرستادند و او دستور داد تا تمامي اسيران را گردن زدند.ازآن سو، پس از شکست علويان، عمر بن عبدالعزيزبن عبيدالله بن عبدالله بن عمربن خطاب،عامل هادي عباسي پس از فرار از مدينه،دوباره به اين شهر برگشت و انتقام سختي از علويان و مبارزان گرفت و خانه هاي بسياري از آنان را به آتش کشيد و اموالشان را غارت کرد.شايان ذکر است که پيامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) رويداد مهم فخ را پيش گويي کرده و پيشاپيش در سرزمين فخ،براي حسين بن علي و ساير شهيدان اين واقعه دل نگراني نمودند.اين واقعه در عصر امامت امام موسي کاظم(ع) به وقوع پيوست و آن حضرت گرچه به صورت آشکار در آن حضور نيافت و رهبري آن را بر عهده نگرفت، وليکن آن را تأييد و از باطن آنان را رهبري و راهنمايي مي نمود.

 

درگذشت استاد حسن ميرخاني ازاستادان هنرخوشنويسي در سال1369هجري شمسي

استاد حسن ميرخاني از استادان هنرخوشنويسي و از بنيانگذاران انجمن خوشنويسان ايران در سال1369هجري شمسي درگذشت. استاد حسن ميرخاني درنوشتن خط نستعليق ازقلم كتايب يا كتيبه مهارت فراوان داشت و درسرودن شعرهم قريحه اي سرشارداشت و به بنده تخلص مي كرد. استاد حسن ميرخاني معروف به «سِراجُ‌ الكُتّاب» بيش از60جلد كتاب به خط خويش كتابت مي كرد. «كليات سعدي با مثنوي معنوي، خمسه نظامي و ديوان حافظ» ازآثارارزشمند استاد حسن ميرخاني است.

 

درگذشت آيت الله غروي فقيه و روحاني مبارز معاصر در سال1357هجري شمسي

آيت الله غروي فقيه و روحاني مبارز معاصر در سال1357هجري شمسي  درگذشت. ايشان درشهرهاي كاشان و اصفهان ادامه تحصيل زندگي مي كرد و بعد ازآن هم چند سال درنجف اشرف ساكن شد تا تحصيلات عالي كند. آيت الله غروي دركنار تدريس علوم ديني شاگردان مبارزي عليه رژيم پهلوي ترتبيت كرد و همين امر موجب شد كه هيچگاه ازآزار عمال پهلوي درامان نباشد.

 

تشكيل ارتش ميليوني بسيج مستضعفان درسال1359هجري شمسي

درپي صدورفرمان حضرت امام خميني(ره) مبني بر تشكيل ارتش ميليوني بسيج مستضعفان درسال1359هجري شمسي تشكيل شد. شكل گيري و رشد بسيج مستضعفان حركتي مثبت و ضروري درجهت پاسخگويي به نياز انقلاب اسلامي بشمار مي رود. بسيج اين حقيقت را به اثبات رساند كه مي توان اساس و پايه امورسياسي، نظامي، فرهنگي و اقتصادي انقلاب را با معيارو ميزان بسيج سنجيد. اين تشكيلات مردمي ملي 8 سال دفاع مقدس قابليتهاي عظيم مردم مسلمان و مقاوم ايران را اثبات كرد و با خلق حماسه هاي جاودان توانمندي انقلاب اسلامي را به ظهوررساند.

 

تولد تئودور مومزون مورخ و محقق آلماني در سال1817ميلادي

تئودور مومزون مورخ و محقق آلماني در سال1817ميلادي بدنيا آمد. مومزون درپايان تحصيل به مطالعه كتيبه ها و آثاربجاي مانده ازتمدنهاي كهن پرداخت. معروفترين اثرمومزون «تاريخ مفصّل روم قديم» نام دارد كه ازكاملترين تواريخ درباره روم است. اين مورخ آلماني جايزه نوبل ادبي نوبل را درسال1902ميلادي به خود اختصاص داد و يكسال بعد ازآن در86سالگي درگذشت. مومزون درصحنه سياست هم فعاليت چشمگيرداشت و ازمخالفان سرسخت بيسمارك صدراعظم وقت آلمان بود.

 


نوشته شده در   پنجشنبه 5 آذر 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode