فضيلت شب نيمه شعبان
نيمه شعبان بعد از شب قدر شايد از مهمترين شبها باشد. و روايت داريم كه اگر كسي نيمه شعبان احيا بگيرد، مثل شب قدر، آن روزي كه همه دلها ميميرد و همه مردم كج فكر ميكنند، صاف فكر ميكند. يعني پاداش احياي شب قدر اين است كه آن روزي كه دلها ميميرد دل او زنده است. و خلاصه شب عزيزي است. نكاتي را ميخواهم بگويم كه براي خودم هم تازگي دارد. يعني تا ديشب من بعضي نكاتي كه الآن ميخواهم بگويم، تا ديشب بلد نبودم.
حديثي است كه شيعه و سني نقل كردند. به نظرم شما هم حفظ هستيد. بارها و بارها اين هم، نه جاي عادي. مثلاً جايي مثل منا كه همهي حاجيها كنار مكه جمع شدند. سرزمين منا چسبيده به مكه است. حاجيها دو سه شب آنجا هستند. در عرفات كه همه حاجيها يكجا در بيابان جمع شدند. در آخرين سخنراني و خطبهاش، يعني در يك موارد حساسي؛ سني، و شيعه نقل كردند كه پيغمبر فرمود: من از بين شما ميروم. دو چيز گرانبها را بين شما ميگذارم. يكي «كِتَابَ اللَّهِ» با هم بگوئيد... «وَ عِتْرَتِي». يك حديث هم داريم «كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّتِي» (كافي/ج2/ص606) اما بالاي نود حديث داريم كه «كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي» يك حديث هم داريم «كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّتِي».
* 1- قرآن و اهل بيت(ع)
در حديث ثقلين
بعد جملهاي فرمود، ميخواهيم امروز جمله را تحليل كنيم، بحث خيلي خوبي ميشود، «إِنْ شاءَ اللَّه» اگر خود آقا امام زمان كمك كند، «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي» (بحارالانوار/ج2/ص225) بعد فرمود: «لَنْ يَفْتَرِقَا» يعني هرگز قرآن و اهل بيت از هم جدا نميشوند.
استفاده اول ما اين است كه اگر امام زمان الان نباشد، اينها «اِفترقا» يعني از هم جدا ميشود، الآن قرآن كه هست. حالا كه قرآن هست بايد اهل بيت هم باشد. چون پيغمبر فرمود: قرآن و اهل بيت يك لحظه از هم جدا نميشوند. اگر الآن امام زمان نباشد، پس جدا شدند.
* اگر امروز امام زمان نباشد ...
بعضيها ميگويند. امام زمان را قبول داريم. منتهي هنوز تولد پيدا نكرده است. خوب متولد نشده يعني چه؟ يعني فعلاً نيست. خوب اگر نيست «نَعُوذُ بِاللَّه» پيغمبر دروغ گفته است. چون پيغمبر فرمود: قرآن و اهل بيت يك ثانيه از هم جدا نميشوند. وگرنه ميتوانست بگويد: «لا يفترقا».
* فرق نفي به «لا» و نفي به «لن»
«لا يفترقا» با «لَنْ يَفْتَرِقَا» فرق ميكند. «لا يفترقا» يعني جدا نميشود. «لَنْ يَفْتَرِقَا» يعني يك ثانيه هم از هم جدا نميشوند. پس همين «لَنْ يَفْتَرِقَا» دليل بر اين است كه امام زمان الان هست. حالا چه او را ببينيم، چه نبينيم.
* 4 تعابير مختلف،
در نقل حديث ثقلين
1 - اين تعبيرها مختلف است. مثلاً يكجا داريم «مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْن» (بحارالانوار/ج5/ص68)، «مُخَلِّفٌ» يعني خليفه، جانشين، جانشين من ثقلين است، قرآن و اهل بيت است.
2 - يكجا ميگويد: «إِنِّي سَائِلُكُمْ عَنِ الثَّقَلَيْن» (بحارالانوار/ج23/ص129) روز قيامت راجع به قرآن و عترت از شما بازخواست خواهم كرد.
3 - يكجا ميگويد: «وَ مَسْئُولُونَ عَنِ الثَّقَلَيْن» (بحارالانوار/ج23/ص153) شما نسبت به قرآن و اهل بيت (هردو) مسئول هستيد.
4 - يكجا ميگويد: «مَا ذَا خَلَفْتُمُونِي فِي الثَّقَلَيْن» (بحارالانوار/ج8/ص14) بعد از مرگ من، شما با قرآن چه كرديد؟ با اهل بيت چه كرديد؟ تعبيرها مختلف است. كار نداريم.
* 2- ويژگيهاي كسانيكه شايستگي عنوان «عترت» را دارند
از اين «لَنْ يَفْتَرِقَا» چه استفادهاي ميشود؟
استفاده از اين جمله.
* 1- اهل بيت افضل مردم هستند
استفاده اول اين است كه افضل مردم اهل بيت هستند. چطور؟ چون كسي كه ميگويد: «كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي» كسي كه كنار قرآن است، بايد افضل آدمها باشد. نميشود يك كسي باشد افضل باشد، ما اسم كسي ديگر را بغل قرآن بگذاريم. مثل چه؟ مثل جملهاي كه ميگوئيم: «أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم» (نساء/59) مطيع خدا، مطيع رسول، مطيع اولي الامر. اولي الامر را خدا گذاشته كنار رسول و كنار خدا، كسي كه اسمش كنار خدا و رسول است بايد كارش هم فتوكپي خدا و رسول باشد. نميشود بگوئيم: اولي الامر صدام حسين است. اولي الامر اين پادشاهها و رئيس جمهورهاي كذايي هستند.
* لطيفهي ظريف
آدم هيچ وقت نميگويد: من هم جنابعالي را دوست دارم، هم بزغاله. اين فحش است. هم تو را دوست دارم، هم سوسك. اين فحش است. هم مطيع خدا باش، هم مطيع رسول، هم مطيع صدام حسين. مگر ميشود؟ اولي الامر يعني صاحبان فرمان. صاحبان فرماني كه اسمش كنار خدا و رسول است بايد كارش هم پرتويي از خدا و رسول باشد. اينجا كسي كه اسمش، كنار كتاب الله است، هر كس و ناكسي نيست. پس بايد افضل مردم باشد. چرا؟ چون اسمش آنجاست.
* 2- بايد داراي
علم بينهايت باشند
بايد اعلم باشد. يعني باسوادترين مردمها بايد اهل بيت باشند. به چه دليل؟ چون در كتاب الله همه چيزي هست. اميرالمؤمنين ميفرمايد: قرآن «بَحرٌ» دريايي است كه دست به عمقش نميرسد. يعني بينهايت نكته در قرآن است. اگر قرآن بينهايت حرف دارد، پس بايد اهل بيت هم بينهايت علم داشته باشند. وگرنه اگر در قرآن نود تا حرف باشد، اهل بيت 89 تا حرف بلد باشند، اينها «افترقا» از هم، جدا شدند. فرمود: «لَنْ يَفْتَرِقَا» يعني هرگز جدا نميشوند. اگر در قرآن يك مطالبي باشد، كه اهل بيت بلد نباشند اينجا قرآن جلو افتاد، اهل بيت عقب افتاد. «اِفترقا» پس بايد هر علمي كه در قرآن است بايد در اهل بيت(ع) هم باشد. افضل، اعلم!
* 3- عصمت اهل بيت پيامبر عليهم السلام
بايد اهل بيت معصوم باشند. عصمت، عصمت يعني چه؟
ميگويند: فلاني معصوم است. عصمت يعني محفوظ. آيا ميشود انسان محفوظ باشد؟ بله. انسان ميتواند محفوظ باشد. ما خودمان در يكسري از گناهان معصوم هستيم. مثلاً آتش زدن خود، آدم خودكشي كند. خودكشي گناه است. تا حالا اين كار را نكرديم، فكرش هم نكرديم «الْحَمْدُ لِلَّه»! برويم روي منار و خودمان را پائين پرت كنيم. با بنزين خودمان را بسوزانيم. آب لجن در جوي خيابان را بخوريم. لخت مادر زاد در خيابان برويم. خوب اينها گناه است. در عمرمان نكرديم، فكرش را هم نكرديم.
همينطور كه ما در يكسري از گناهان نه انجام داديم و نه فكرش را كرديم، امامان ما در همهي گناهان، نه انجام دادند و نه فكرش را كردند. پس ميشود انسان معصوم باشد. يعني گناه نكند، فكرش را هم نكند. همينطور كه ما هم بعضي از گناهها را در عمرمان انجام نداديم، فكر انجامش را هم نكرديم.
* چرا بايد عترت پيامبر(ص) معصوم باشند؟
عصمت يعني چه؟ از كجا؟ چون در قرآن دربارهي قرآن، ميگويد: «لا يَأْتيهِ الْباطِل» (فصلت/42) اين كه ميخوانم آيهي قرآن است.
«لا يَأْتيهِ الْباطِل» يعني ذرهاي باطل در قرآن نيست. يعني محفوظ محفوظ است. هيچ باطلي در قرآن نيست.
اگر در قرآن باطل نيست، بايد در اهل بيت هم باطل نباشد. چون وقتي در قرآن باطل نيست، اگر در اهل بيت باطل باشد، اينجا «لَنْ يَفْتَرِقَا» يا «افترقا»؟ با هم بگوئيد... «افترقا». آني از هم جدا نميشوند. يعني همينطور كه قرآن معصوم است، اهل بيت هم معصوم هستند. وگرنه اگر اهل بيت... اين هم چهارم، عصمت. ديگر چه؟
* اثبات وجوب تمسك به اهلبيت(ع) با حديث ثقلين
تمسّك به اهل بيت واجب است. من نميدانم جواب خدا را چه ميدهند، آنهايي كه اهل بيت را رها ميكنند، دينشان را از كس ديگري ميگيرند. به چه دليل؟ چون قرآن ميفرمايد: تمسك به قرآن واجب است. ديگر شيعه و سني گفتند. اگر تمسك به قرآن واجب باشد، يعني دستور قرآن را واجب است عمل كنيم. ولي دستور اهل بيت را خواسته باشيم عمل كنيم، نخواستيم عمل نكنيم. ميتوانيم از امام صادق دينمان را بگيرم، ميتوانيم از كس ديگر بگيريم. اين پيداست «افترقا». وقتي ميگويد: آني از هم جدا نميشود، يعني به همان دليلي كه واجب است قرآن را اطاعت كنيم، اهل بيت هم واجب است اطاعت كنيم.
* 4- وجوب اطاعت از اهلبيت(ع)
وجوب اطاعت. به همان دليلي كه واجب است از قرآن اطاعت كنيم، واجب است از اهل بيت هم اطاعت كنيم. چون اگر از قرآن اطاعت كنيم، از اهل بيت واجب نباشد، «افترقا» جدا شدند. شيعه و سني گفتند: «لَنْ يَفْتَرِقَا».
* 5- نجات و سعادت، در گرو پيروي از اهل بيت عليهم السلام
نجات، اگر به قرآن عمل كنيم نجات پيدا ميكنيم، پس كلمات اهل بيت هم نجات است. از كجا؟ ميگويد: «لَنْ يَفْتَرِقَا» آخر جمله، حديث اين است. «اِن» يعني اگر، «تَمَسَّكْتُم» تمسّك كنيد، يعني چنگ بزنيد، يعني عمل كنيد. «إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا» (بحارالانوار/ج2/ص99)
باز هم نميگويد: «لا تضلوا» ميگويد: «لَنْ تَضِلُّوا». يعني هرگز ضلالت و گمراهي به ما دست نميدهد. خيلي مهم است. و لذا در نماز هم اين نكته آمده است. در آخر حمد ميگوييم: «وَ لاَ الضَّالِّينَ» (فاتحه/7)، «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّين». يعني ما جزء «تَضّلوا»، «ضاليّن» (اينها يك واژه است). قرآن و حديث را عمل كنيد هرگز گمراه نميشويد. ما هم در نماز ميگوييم: خدايا، ما را جزء گمراهان قرار نده. يعني چه؟ يعني ما يك دستمان به قرآن است، يك دستمان به اهل بيت است.
* لطيفهي ظريف
بچه را تاب بازي ميبريد. او را روي تاب مينشاني. ميگويي: هردو را بگير. اين طناب، و اين طناب را بگير. اگر هر دو را بگيري، نميافتي. يعني اگر دستت را از هر دو برداري ميافتي. دستت به يكي هم باشد، ميافتي. اگر ميخواهي نيافتي هر دو طناب را بگير. «كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي» اگر كتاب خدا، اگر قرآن و اهل بيت را داشتيد، هرگز گمراه نميشويد. در نماز ميگوئيم: خدايا ما را گمراه نكن. چه كنيم گمراه نشويم؟ ميگويد: اگر ميخواهيد گمراه نشويد، «بِهِما» قرآن و اهل بيت.
* 6- اهل بيت بايد ابدي باشند
ابديت، يعني چه؟ قرآن كتاب ابدي است. پس اهل بيت هم بايد ابدي باشند. چون اگر قرآن هميشه باشد، اهل بيت هميشه نباشند باز «افترقا» از هم جدا شدند. اينكه ميگويد: هرگز جدا نميشود، يعني همينطور كه ميگويد: قرآن ابدي است، اهل بيت هم بايد ابدي باشد.
يك آيه داريم همه ايرانيها به نظرم حفظ هستند. «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» (آلعمران/103) «بِحَبْلِ» يعني ريسمان، «حَبْلِ اللَّهِ» يعني ريسمان خدا، به ريسمان خدا چنگ بزنيد و متفّرق نشويد. اگر قرآن ميگويد: به ريسمان خدا چنگ بزنيد، ميگوئيم: ريسمان خدا چيه؟ ميگويند: قرآن. پس اگر چنگ زدن به قرآن واجب است، چنگ زدن به اهل بيت هم واجب است. چنگ زدن نه يعني چنگ پرخاشي، يعني تمسّك.
قرآن را نميشود كنار گذاشت و سراغ كسي ديگر رفت. گاهي آيه كه نازل ميشد، به پيغمبر گفتند: اين آيه را كنار بگذار و يك آيهي ديگر بگو. ميگفت: من قرآن را عوض نميكنم. همينطور كه قرآن را نميشود كنار گذاشت و چيز ديگر گرفت، اهل بيت هم نميشود كنار گذاشت و به ديگران مراجعه كرد. ولي اگر اينطور باشد. قرآن را نميشود كنار گذاشت. ولي اهل بيت را ميخواهي كنار بگذاري، اهل بيت را كنار بگذار و دينت را از كسي ديگر بگير. خوب پس اينجا «اِفترقا». شيعه و سني از قول پيغمبر گفتند: «لَنْ يَفْتَرِقَا». هرگز قرآن و اهل بيت جدا نميشود.
اگر بگويند: نه، قرآن را نميشود تغيير داد. اما اهل بيت را، به جاي اهل بيت سراغ علماي ديگر ميرويم. خوب پس اهل بيت را ميشود تغيير داد. قرآن را نميشود تغيير داد، اهل بيت را ميشود تغيير داد. پس اينجا «افترقا» از هم جدا شدند. وقتي ميگويد: هرگز جدا نميشويد پيداست كه...
خدا قسمت كند مكه برويد، چسبيده به مكه سرزمين منا است. مسجد خيف آنجاست كه جاي خيلي حساسي است. پيغمبر فرمود: قرآن و اهل بيت، «كَهَاتَيْن» انگشتهاي مرا تلويزيون نشان بدهد. «كَهَاتَيْن»(انگشت سبابه دو دست) يعني دو انگشتت، انگشت سبابه، همين است كه روز انتخابات با آن انگشت ميزنيم. ميگويد: مثل اين دو تا، فرمود: قرآن و اهل بيت مثل اين دو تا هستند. نه مثل اين دو تا(انگشت سبابه و انگشت كنارش)، فرقش چيه؟
مثل اين دوتا (انگشت سبابه و انگشت كنارش)، چيه؟ مثل اين دوتا (انگشت سبابه دو دست) چيه؟ اين دو تا،(انگشت سبابه و انگشت كنارش)، اين بزرگتر از اين است ولي اين دو تا، (انگشت سبابه دو دست) فرمود: قرآن و اهل بيت «كَهَاتَيْن وَ جَمَعَ بَيْنَ سَبَّابَتِه» (بحارالانوار/ج23/ص129) يعني دو تا انگشت سبابه، سبابه انگشت بغل شَست را سبابه ميگويند. اين سبابه است، همين كه در انتخابات...، فرمود: مثل «كَهَاتَيْن» مثل اين، بعد فرمود: نه مثل اين،(انگشت سبابه و انگشت كنارش)،. چون اگر مثل آن باشد، انگشت سبابه و وسطي، اين وسطي مقداري بزرگتر است. ميگويد: نه، مثل اين(انگشت سبابه دو دست)، نه مثل اين(انگشت سبابه و انگشت كنارش). چطور معرفي كنند؟
يكبار حضرت امير، حضرت رسول دست علي را گرفت، غير از غدير خم، فرمود: آن كسي كه ميگويم: اهل بيت من است. اين است، يعني باز فردا خواهند گفت: يك كس ديگر.
* 7- مهدي، نام شخص است، نه عنواني عام
ممكن است بگويند: غرض از مهدي شخص خاص نيست، هركس كه قيام كند و نالهي حقي را بزند او مهدي زمان خودش است. نخير «مهدي»، شخصي است. پدر، امام حسن عسكري و مادر نرجس، عمو، محل تولد، تمام ريزه كاريها معين شده است.
خدا «إِنْ شاءَ اللَّه» همه علما و مراجع را حفظ كند. آيت الله صافي يك كتابي نوشته به نام منتخب الاثر، در اين قرنها شايد كتاب كمنظيري باشد. چند هزار حديث، مثلاً 230 حديث كه پيغمبر فرمود: حضرت مهدي كيه، اميرالمؤمنين گفته مهدي كيه. فاطمه زهرا، امام حسن، امام حسين، تك تك روايتهايي آورده از هركدام كه مهدي شخص خاص است. اينطور نيست كه بگويند: مهدي نوعي... آخر يكوقت ميگوئيم: استكان، حالا استكان، استكان است. بالاخره اين هم مثل امام زمان قيام كرد و فريادي كشيد، افرادي را به جنگ كشيد و دربارهي حق حرف زد. نه! آن مهدي فرق ميكند. مهدي شخص خاصي است. عنوان عام نيست.
زيديه يك گروهي هستند شيعه هستند، منتها يك گروه اين رقمي، ميگويند: هركس قيام كرد امام است، ولذا سراغ امام باقر نرفتند. سراغ زيد رفتند. زيد پسر امام زينالعابدين است. گفتند: زيد امام است، چون قيام كرده است. و امام شخص خاصي نيست، هركس در مقابل طاغوت قيام كند، امام است. ولذا زيدي شدند. ما مواظب باشيم مهدي خاص است، نه هركسي قيام كرد. اين يك نكته است.
* دين منهاي امام
يعني مسلمانهاي يزيدي
اينكه اصرار دارد«لَنْ يَفْتَرِقَا» قرآن و اهل بيت جدا نميشود، چون بودند افرادي و هنوز هم هستند، ميگويند: دين منهاي روحانيت. ما اسلام ميخواهيم، كار به مراجع نداريم. متأسفانه الآن هم هستند. دين منهاي روحانيت يعني چه؟ يعني طب بدون طبيب، يعني مدرسه بدون معلم، يعني دانشگاه بدون استاد، دين منهاي روحانيت، يعني معاويه. يعني يزيد، لشكر يزيد، در كربلا نماز خواندند. قرآن ميخواندند. دين منهاي امام يعني مسلمانهاي يزيدي.
يكوقت معاويه دستور داد گفت: هرچه از توحيد ميخواهيد براي مردم بگوئيد. ايمان به خدا، اما از شرك نگوئيد. چون شرك را قرآن حدود 200 مرتبه «دون الله» و «دونه» در قرآن است. يعني غير خدا شرك است. شما بگوئيد خدا را عبادت كنيد. اما ديگر نگوئيد غير خدا شرك است. چون اگر بگوئيد غير خدا شرك است، من كه دستور ميدهم، ميگويند: تو غير خدا هستي. معاويه غير خداست. پس گوش نميدهند. گفت: از توحيد هرچه ميخواهي بگو. از شرك حرف نزن. چون اگر از شرك بگوئي، مردم بله قربانگوي من نيستند. قرآن و اهل بيت!
* 8- خطر جدا كردن قرآن از اهل بيت عليهم السلام
قرآن منهاي اهل بيت يعني چه؟ يعني قرآن باشد ولي ديگر فرياد نباشد. سكوت به جاي فرياد. قرآن منهاي اهل بيت يعني همين كشورهاي اسلامي كه اطراف ما هستند.
* حافظِ محافظ ميخواهيم
قرآن ميخوانند، حافظ قرآن... قرآن منهاي اهل بيت يعني حافظ قرآن باشيم، محافظ قرآن نباشيم. حافظ يعني چه؟ چشمش را ميبندد، از حفظ قرآن ميخواند. ما ميخواهيم حافظ قرآن تربيت كنيم. اسلام ميخواهد محافظ تربيت كند. حافظ و محافظ فرقش چيست؟ حافظ يعني با چشم بسته، از حفظ روي مغزش قرآن را حفظ كرده است. محافظ يعني هشت سال در جبهه تكه تكه ميشود، ولي يك وجب زمين به صداميها نميدهد. ما فقط حافظ نميخواهيم. حافظي ميخواهيم كه غير از اينكه حافظ است، محافظ باشد. اينها را بايد دقت كرد.
* قرآن كتاب تحرك است
نه فقط كتاب تبرّك
قرآن بدون اهل بيت يعني كتاب متبرّك، نه كتاب متحرك. بين متبّرك و متحرك فرق است. متبّرك يعني ببوس و كنار بگذار. شاه هم قرآن چاپ ميكرد. قرآن دست شاه بدهي ميبوسد. دست هريك از اين طاغوتهاي دنيا كه مسلمان هستند، ادعاي اسلام ميكنند، دست هركدام قرآن بدهي ميبوسد. بوسيدن قرآن يعني كتاب تبرّك است. ولي قرآن ميگويد: نه فقط كتاب تبرّك، كتاب تحرك! يعني بخواني و بلند شوي راه بيفتي. قرآن ميگويد: «فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْر» (توبه/12) برو رهبر كفر را بكش! يعني چه؟ يعني برو سلمان رشدي را اعدام كن. اِ... اين نميشود. قرآن متحرّك، نه قرآن متبرّك!
مدارك اين كه گفتم سنيها گفتند، كجاست؟
چون «الْحَمْدُ لِله» بحث تلويزيون ما را خيلي از سنيها مينشينند و گوش ميكنند. به خصوص فرهنگيهايشان. صحيح ترمذي جلد 5 صفحهي 663، مستدرك حاكم، مسند احمد حنبل، امام حنبل، و علامه مير حامد حسين هندي در خلاصه عبقات، 187 حديث نقل كرده است از كتب معتبر اهل سنت كه پيغمبر فرمود: «كِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِي و اهل بَيتي» 168 حديث از اهل سنت آن هم از علماي درجه يك. مسألهي «كِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِي» ريشهي اسلامي دارد. اين براي سنيها بود. از شيعهها هم بگويم.
در تفسير برهان كه براي شيعههاست، 65 حديث از شيعه و سني نقل كرده كه اهل بيت منحصر به همين پنج نفر هستند. جاهائي كه حديث را گفت، منا، عرفات، غدير و خطبهي آخر.
اما راجع به نيمه شعبان 92 ميخواهم چند نكته بگويم.
راجع به تولد امام زمان، اول اينكه مادر امام زمان يك كنيز بود. ما مادر پنج، شش نفر از امامهايمان كنيز بودند. اين خودش پيام است كه ممكن است از خانوادههائي كه خيلي هم برجسته نيستند اولادها اولياي خدا پيدا شوند. و خيلي خانمها و مردهائي كه خيلي مشهور هستند، بچههايشان جزء اولياي خدا نباشد.
در اينجا بد نيست چون مادر امام زمان واسطه بود كه اين فيض به ما رسيد، يك صلوات هم بفرستيم هديه كنيم به مادر امام زمان.
* اگر بگویيم امام زمان نيست ....
اما اگر امام زمان نباشد، «نَعُوذُ بِالله»، «نَعُوذُ بِالله»، «نَعُوذُ بِالله» خدا دروغگو است! چون سه مرتبه در قرآن اين آيه تكرار شده است: «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّه» (توبه/33) يعني اسلام كرهي زمين را خواهد گرفت. اگر حضرت مهدي نباشد و اسلام كرهي زمين را نگيرد، وعدههاي خدا دروغ است. خدا دروغ نميگويد. «وَ لَنْ يُخْلِفَ اللهُ وَعْدَهُ» (حج/47) عربيهائي كه ميخوانم قرآن است. خدا خلف وعد نميكند. «وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللهِ قيلاً» (نساء/122) چه كسي راستگوتر از خدا.
اگر امام زمان نيايد، بسياري از آيهها عمل نميشود. مثلاً يك آيه اين است. «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ الله» (انفال/60) دشمن خدا را بترسانيد، ما كي ميتوانيم دشمن خدا را بترسانيم؟ وقتي كه حكومت حق داشته باشيم. الآن دشمن خدا از ما ميترسد؟ بايد مسلمانها با يك رهبر معصوم به قدرت و اوج قلهاي برسند كه تمام دشمنان از ما حساب ببرند. «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ الله» ما در قرآن آيات زيادي داريم كه اگر امام زمان مطرح نباشد، اين آيهها عملي نيست. بله اگر دين ما فقط نماز بود، امام زمان هم نباشد ما نماز ميخوانيم. مثل كربلا كه امام حسين را رها كردند و نماز خواندند. آن.. اين يك مورد.
9- ملاقات امام زمان عليهالسلام،
يا اطاعت از آن حضرت
دوم اينكه رابطهي ما با امام زمان چطور باشد؟ بعضيها اصرار دارند امام زمان را ببينند. چهل شب جمكران ميروند. البته ديدن امام زمان يك توفيق الهي است. اما ما نبايد وقتمان را صرف ديدن امام زمان كنيم. ما بايد وقتمان را صرف اطاعت از امام زمان كنيم. شما دكتر ميخواهي ببيني يا ميخواهي به نسخهاش عمل كني. يك كسي نسخهي دكتر را كنار بگذارد، دكتر جون، دكتر جون، دكتر جون، دكتر جون! ميگوئيم: چيه؟ نسخهاش را كنار بگذار. دكتر جون، دكتر جون!
* چگونه امام زماني باشيم؟
اگر ميخواهيد امام زماني باشيد، به نسخهاش عمل كنيد. نسخهاش چيه؟ نسخهاش اين است كه فرمود: در زماني كه من نيستم مجتهد عادل بيهوس! اما مجتهد چون بايد چهل سال درس خوانده باشد. عادل، بايد همه حوزهها بگويند: ايشان عادل است. بيهوس، چون اگر بنا باشد هوس، خود من هم هوس دارم. اگر بناست دنبال هوسي بروم، دنبال هوس خودم ميروم. من كه هوس خودم را كنار ميگذارم، ديگر دنبال هوس كسي نميخواهم بروم. اين پيام امام زمان است. شما نسخه را كنار بگذاري، مثل اينكه در زمان ما بعضي بودند و هستند كه ميگويند: ما به مراجع كار نداريم. خودمان با امام زمان رابطه داريم. البته دروغ ميگويند، حتي زماني كه امام بود، فرمود: به فقها رجوع كنيد.
كسي با حضرت كار داشت، امام فرمود: «أ ليس بزكريا بن آدم» تو نزد زكريا بن آدم برو. زكريا بن آدم در قم است. او از علماي رباني است. به او مراجعه كن.
ابان بن تغلب فرمود، امام صادق فرمود: «اجلس» جلوس كن، «اجلس في المسجد» برو در مسجد بنشين، «و اَفت للناس» به مردم فتوا بده. بعضي جاها ما را ارجاع ميدادند به حضرت عبدالعظيم، شهر ري. كه نزد حضرت عبدالعظيم برو و ببين چه ميگويد. يعني الآن كه امام زمان غايب است. حتي اگر امام زمان هم باشد، شما خدمتش برسي، او را ببيني. اينطور نيست كه همه مردم تك تك با امام زمان حرف بزنند. مگر ميشود شش ميليارد آدم با امام زمان حرف بزند؟ حتي در زماني هم كه امام ظاهر بود و حضور داشت، به مردم ميگفت: برويد به فلاني رجوع كنيد.
* هر روز پنج سلام به ياران امام زمان
رابطهي ما با امام زمان چيه؟ هر روز صلوات مي فرستيم. به ايشان سلام ميكنيم. همه ما روزي پنج بار كه نماز ميخوانيم در نماز ميگوئيم: «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللهِ الصَّالِحِين» سلام بر عباد صالح! عباد صالح ياران حضرت مهدي هستند. و ما در هر نماز بين خودمان و ياران امام زمان سلام رد و بدل ميكنيم.
اينكه ميگويند: امام زمان ميآيد، براي چه كساني ميآيد؟ عربيهائي كه ميخوانم قرآن است. «وَعَدَ الله» خدا وعده داده كه؟ «الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» (مائده/9) اهل ايمان و عمل صالح را خدا وعده داده امام زمان بيايد. آدمهاي مرفهي كه هيچ عمل صالحي ندارند، ميگويند: خوب، ما الآن وظيفهاي نداريم. باشد خود امام زمان ميآيد. ما قبل از قيام امام زمان حركت نميكنيم. خود امام زمان بيايد درست كند. خوب اين در خانهاش عمل صالح انجام داده، در خانهاش نشسته است. نه خودش حركت ميكند، كسي هم كه ميخواهد حركت كند ميگويد: حركت نكن.
اين عمل صالح است؟ يعني بنشين و ديگران را هم از حركت بازدار. اين عمل صالح است؟ خدا به آنها وعده داده نه به آدمهاي منزوي، مرفّه بي تفاوت!
* دعاي به امام زمان، يعني دعاي به بشريت
امام زمان متعلق به اشخاص و گروهها نيست. آخر جمله اين را ميگويم. ما همهي دعاهائي كه ميكنيم يا براي خودمان است. خدايا بچهام، زنم، شوهرم، برادرم، خواهرم، دامادم، عروسم، تنها دعائي كه نفعش به كرهي زمين ميرسد ميگوئيم: خدايا امام زمان را برسان. چون امام زمان كه برسد، امام من و زن و بچهام نيست. امام كل هستي است. دعاي به امام زمان، يعني دعاي به بشريت! دعاي به عدالت، دعا براي...
* تعیين وقت و تطبيق ممنوع
تعیين وقت حق نداريم بكنيم. تطبيق هم، والله اين روايتي كه ميگويد: فلاني، تطبيق ميشود با فلاني. تطبيق يقين ميخواهد. يقين كنم كه اين حديث ميخواهد اين را بگويد. با حدس و گمان و توَهّم، من فكر ميكنم. من خواب ديدم. به نظرم ميرسد مراد اين باشد. اخيراً افرادي هستند مثلاً ميگويند: مراد از اين حديث فلاني است. مراد اين است. مراد اين است. هر روز با يك كسي تطبيق ميكنند. ما حق نداريم براي امام زمان تعیين كنيم كي ميآيد. حتي حديث داريم كه اگر كسي زماني را تعیين كرد كه امام زمان كي ميآيد، به او دروغگو بگویيد. حق نداريم ظهور امام زمان را تعیين كنيم. اين يك مورد. حق نداريم روايات امام زمان را كه براي علائم و نشانهها است، تطبيق بدهيم روي آدمهائي كه به نظر ميآيد. حتي اگر يقين...
مثلاً ميگويند: يك شيخ قد بلند كاشاني كه روي تخته سياه شبهاي جمعه مينويسد. بگویيم: ها، قرائتي است! چون شيخ كاشاني قد بلند، كه شب جمعه روي تخته، قرائتي است، از كجا؟ بله حالا من بودم. ممكن است من بميرم، بعد از من دو تا كاشاني ديگر بيايند. با صرف اينكه من به ذهنم ميآيد فلاني است، علائم و نشانهها را نبايد به آدمها تطبيق بدهند.
من ديشب يك حديث بسيار نابي را از يكي از كساني كه در بحث مهدويت تخصص داشتند، پرسيدم. تلفني نوشتم بگويم.
10- ارزش عبادت در دوران غيبت، بيش از دوران ظهور
اطاعت در زمان غيبت، مهمتر از اطاعت در زمان ظهور است. اين هم چيز نوئي است. چون ميگويم تا ديشب بلد نبودم اين حديث است. امام فرمود: در زمان غيبت شما بندهي خوبي باشيد، ثوابش بيش از اين است كه امام را ببينيد و بندهي خوبي باشيد. شما اگر به بچهي من نسيه دادي، مهمتر از اين است كه به خود من نسيه بدهي. به خود من خوب مشهور هستم نسيه ميدهي. مهم اين است كه به بچهي من نسيه بدهي. به بستگان من نسيه بدهي، آن خيلي مهم است.
عمار ساباطي ميگويد: به امام گفتم: عبادت در زمان غيبت ثوابش بيشتر است، يا در زمان ظهور؟ امام فرمود: صدقهي مخفي ثوابش بيشتر است، يا صدقه علني؟ گفت: صدقه مخفي؟ فرمود: به همان دليل كه صدقهي مخفي ثوابش بيشتر است، ياري امام زمان در زمان غيبت ثوابش بيشتر است.
بعد حديث داريم كسي كه نماز بخواند، يك نمازش 50 برابر نمازي ميشود كه در زمان ظهور باشد. اگر فرادي باشد 25 برابر نمازي است كه در زمان ظهور باشد. اگر نافله بخواند در زمان غيبت ده برابر نماز مستحبي است كه در زمان ظهور باشد. اگر كار خيري انجام بدهد، در زمان غيبت بيست برابر كار خيري است كه در زمان ظهور انجام داد. عمار ساباطي گفت: «فَكَيفَ» چطوري؟ من در زمان غيبت عبادتهايم بيشتر است. فرمود: بله. بيشتر است، به خاطر اينكه در زمان غيبت شما نماز ميخواني و تسليم هم هستي. صبر هم ميكني. انتظار هم ميكشي، از ظالمين هم نگران هستي. به خاطر همين ثواب اعمال بيشتر است.
رضاشاه گفته بود: روضه نخوانيد. مردم يواشكي روضه ميخواندند. آن روضهي يواشكي كه از ترس رضاشاه بود، اين صد برابر زمان ما است كه شما در خيابان بيائيد و حسين حسين كنيد. اينطور نيست كه اگر امام زمان باشد ما... الآن اطاعت و عبادت ثوابش بيش از زمان ظهور است. اين طبق روايات است. ميگويد: پس چرا منتظر باشيم؟ ميگويد: اين عبادتها شخصي است، ما كه براي انتظار دعا ميكنيم معناي انتظار اين است كه ميخواهيم عدالت روي كرهي زمين باشد. نه يعني اينكه من نافله بخوانم، من نماز شب بخوانم. من عمره بروم، حج بروم. كربلا بروم. در كارهاي شخصي زمان غيبت ثوابش بيشتر است. اما عدالت جمعي حسابش جداست.
* امام بايد توسط امام قبل از خود تصديق شود
اين جمله را هم بگويم. در قرآن ميگويد: تمام انبياء «مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ» (صف/6) تصديق ميكردند انبياي قبلي را. «وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَد» (صف/6) يعني همه انبياء ميگفتند: پيغمبري خواهد آمد. همينطور كه پيغمبر اسلام را همه انبياي قبل بشارت دادند، حضرت مهدي را هم همهي امامان قبل بشارت دادند. يكبار ديگر بگويم. تمام انبياء را قرآن ميگويد: «وَ مُبَشِّراً» بشارت ميدادند، «بِرَسُولٍ يَأْتي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَد» پيغمبري بعد از من ميآيد به نام احمد، همه... همينطور كه پيغمبر اسلام مورد بشارت همه انبياء بود، حضور حضرت مهدي و وجود حضرت مهدي مورد بشارت تمام امامان است.
خدايا به آبروي تمام انبياء و اولياء و به آبروي محمد و آل محمد از الآن تا ابد ما را بازوي حضرت مهدي و عاليترين درجهي معرفت و مودت و اطاعت را نسبت به امام زمان به ما مرحمت بفرما. در سايهي امام زمان همه مشكلات فردي و اجتماعي ما را حل بفرما. منحرفين هدايت بفرما.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»