ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 4 مرداد 1403
پنجشنبه 4 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 22 خرداد 1392     |     کد : 55085

تاثيرات درازمدت انتقاد مخرب بر كودكان/ چگونه یک کودک بدخواه بار می آید

كودكي كه پيوسته و به طور مخرب مورد انتقاد قرار مي گيرد، با ميل به بدي كردن، با اندوهي مبهم و با اين احساس بار مي آيد كه دنيايي كه در آن زندگي مي كند، دنياي تكرار اشتباهات است.

كودكي كه پيوسته و به طور مخرب مورد انتقاد قرار مي گيرد، با ميل به بدي كردن، با اندوهي مبهم و با اين احساس بار مي آيد كه دنيايي كه در آن زندگي مي كند، دنياي تكرار اشتباهات است. به گزارش خبرگزاری مهر، شايع ترين و شناخته شده ترين تاثيرات انتقاد مخرب در درازمدت مي تواند بر تمامي جنبه هاي رشد كودك اثر مخربي بگذارد. تمايل به دوري جستن و يا فرار از شخص انتقاد كننده، پرهيز از وضعيت و شرايطي كه انتقاد در آن صورت مي گيرد، از جمله اثرات انتقاد مخرب است. به عنوان مثال؛ پدر و مادري كه فرزند خود را به خاطر ترس از ياد گرفتن شنا مورد تمسخر قرار مي دهند، ممكن است براي هميشه او را از شنا بيزار كنند و يا معلمي كه با خشونت از درس رياضي شاگردي انتقاد مي كند، نه تنها او را از درس رياضي بيزار مي كند، بلكه چه بسا اين بيزاري را نهايتا به تمام دروس و معلمين او تعميم مي دهد.



تعداد كمي از كودكان قدرت مبارزه و يا حتي اعتراض دارند و يك كودك آنقدر تجربه به دست نياورده كه به قضاوت خود اعتماد داشته باشد. هر چه به او بگويند مي پذيرد و به گونه اي شگفت آور به دانش و قدرت بزرگسالاني كه در اطراف او هستند ايمان دارد. كودكي كه بيش از حد در معرض انتقاد قرار دارد به تدريج عادت مي كند كه به نوبه خود از ديگران انتقاد كند. يكي از موثرترين راههاي يادگيري كودكان روشي است كه روانشناسان آن را "سر مشق گرفتن" مي نامند.



اگر شخص مهم يا قدرتمندي در زندگي كودك هست كه طرز صحبت يا رفتار خاصي دارد، كودك نيز با تقليد كردن به احتمال زياد ياد مي گيرد كه مانند او از ديگران انتقاد كند. متاسفانه كودك هر چه بيشتر رفتار آموخته شده را "تكرار" كند و در روابط اجتماعي به كار برد، امكان اينكه آن را به زندگي بزرگسالي خود منتقل كند بيشتر مي شود. پدر يا مادري كه خود در دوران كودكي والدينشان به هر بهانه اي از آنها ايراد مي گرفتند احتمالا آنها نيز اين كار را با فرزندان خود خواهند كرد.



بعضي از اوقات انتقاد مخرب منجر به ايجاد الگوها و واكنشهاي عاطفي بيمارگونه اي مانند گريه، خشم اضطراب و زود رنجي مي شود و كودكان ممكن است به سادگي انتقاد را به نوع ديگري از تنبيه، تعبير و تفسير كنند و حق هم دارند. اين گونه احساسات منفي جلوي رفتار سازنده را مي گيرد. بسياري از اوقات، انتقاد مخرب و مداوم از كودكان سبب از هم گسيختگي عاطفي در تمام خانواده مي شود. و از آنجا كه انتقاد معمولا تاثيري در طرز فكر و رفتار يك نوجوان ندارد، پدر و مادر ها يكديگر را به خاطر نتيجه نگرفتن از انتقاد ملامت مي كنند، و همين ملامت، مقدمه تنشهايي مي شود كه غالبا به ساير جنبه هاي روابط زن و شوهر تعميم مي يابد. كودك هم رنج مي برد، زيرا فضاي خانه آلوده به جنگ و ستيز است.



پدر و مادر عصباني، معمولا براي اكثر تخلفهاي واقعي يا واهي، شروع به انتقاد از كودك مي كنند و بدين ترتيب روز به روز بر فاصله عاطفي بين پدر و مادر و فرزند افزوده مي شود. كودك اطمينان خود را به علاقه و عشق بي قيد و شرط پدر و مادر كه حق طبيعي هر كودكي است، از دست مي دهد و مايوس و غالبا ناموفق براي بدست آوردن تاييد پدر و مادرش مي كوشد. براي اينكه دوستش بدارند، ممكن است ناخودآگاه چنين استدلال كند كه من بايد به انتقادها توجه كنم. اما چون هيچ يك از كارهاي من درست نيست و انتقاد به همان شدت ادامه دارد، پس معلوم است كه "من لايق دوست داشتن نيستم" احتمال ضعيفي وجود دارد كه كودك به خاطر ترس از انتقاد كساني كه براي او مهم هستند رفتار جديدي در پيش گيرد.



انتقاد مخرب به عزت نفس پدر و مادر و كودك هر دو صدمه مي زند. پدر يا مادري كه دائما از فرزند خود انتقاد مي كنند، در خوش بينانه ترين حالت ممكن خود را پدر يا مادري بي هويت و فاقد نفوذ و در يك تفسير منفي "پدر و مادري بد" مي بينند اين تصوير آزار دهنده، ممكن است سالها در ذهن باقي بماند.



كودكي كه پيوسته و به طور مخرب مورد انتقاد قرار مي گيرد، با ميل به بدي كردن، با اندوهي مبهم و با اين احساس بار مي آيد كه دنيايي كه در آن زندگي مي كند، دنياي تكرار اشتباهات است. تحقيقات نشان داده كودكاني كه مورد انتقاد قرار مي گيرند احساسي را در خود مي پرورد به نام "من بد". كودكاني كه در سنين قبل از مدرسه هستند اگر والدينشان جزو اين گونه انتقاد كنندگان باشند، ممكن است به تعبير روانشناسان "بدخواه" بار بيايند. آنها براي توجيه خودشان پيوسته به جستجوي جنبه هاي منفي شخصيت ديگران مشغول هستند.



در نتيجه كودكان هيچ گاه حتي در بزرگسالي اين انتقادات را  هرگز فراموش نمي كنند. پژوهش هاي علمي ثابت كرده كه هر تجربه اي براي هميشه در بايگاني مغز انسان ثبت مي شود و مغز انسان انباشته از سخناني است كه پدر و مادرها صرفا به منظور تحقير و سرزنش بچه ها بيان داشته اند و والديني كه معتقدند كه انتقاد به كودك كمك مي كند كه در بزرگي، رفتار صحيحي در پيش گيرد و بتواند مورد علاقه و احترام ديگران واقع شود و در نهايت در جامعه موفق باشد سخت در اشتباه هستند. بدتر اينكه برخي از والدين به انتقاد كردن عادت كرده اند كه بسياري از والدين واقعا از آنچه كه انجام مي دهند آگاهي ندارند بنابراين بايد دانش خود را در رابطه با تربيت كودكانمان بالا ببريم تا دچار خسران نشويم.




نوشته شده در   چهارشنبه 22 خرداد 1392  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode