دستيابي بچه ها به شجره نامه خانوادگي خود به استحكام حس هويت آنها كمك مي كند، زيرا آنها حس مي كنند متصل به زنجيره اي هستند كه مدت ها پيش از آنها بوده و شايد تا مدت ها پس از آنها نيز باقي بماند.به گزارش خبرگزاری مهر، هر انسانی در واقع از بدو تولد عضوي از اعضاي مجموعه اي به هم پيوسته از گروههاي اجتماعي است كه با نسبت هاي خوني شروع مي شود و به جامعه، ملت و بزرگترين گروه اجتماعي یعنی خانوده بشري گسترش می یابد.

احساس تعلق به گروهي كه برايمان با ارزش است براي سلامت روان ما اهميت بسياري دارد. جدايي از انسان هاي ديگر و تنها ماندن بيش از حد، معمولا با تجربه اي تلخ و نامطلوب همراه است. از سويي ديگر حس خوشبختي و خود آگاهي را مي توان با تعلق به گروهي خاص يا شناخت گروههاي خاص در خود افزايش داد. احساس بيشتر خانواده ها نسبت به حس تعلق و نياز به امنيت، از زندگي خانوادگي سرچشمه مي گيرد وقتي عضوي از خانواده هستيم يعني جز گروهي هستيم كه اعضاي آن نيازهاي احساسي اوليه خود را ارضا مي كند. تعداد افراد خانواده از فرهنگي به فرهنگ ديگر متفاوت بوده و گستره اي از خانواده هاي كوچك در بيشتر جوامع غربي گرفته تا خانواده هاي بسيار بزرگ در بسياري از فرهنگ هاي ديگر را در بر مي گيرد.

خانواده

براي بعضي از بچه ها خانواده يعني فقط مادر، آن هم به عنوان يكي از والدين كه با وي در شهري دور از خويشاوند ديگر زندگي مي كنند. براي بعضي ديگر، خانواده به معني زندگي با پدر بزرگ ها، عموها، عمه ها و دايي ها است كه همگي با هم در يك خانه به عنوان اعضاي خانواده اي پر جمعيت زندگي مي كنند. مثل بستگاني كه در يك شهر يا در نقاط مختلف يك كشور زندگي مي كنند. زمينه فرهنگي يا بزرگي و كوچكي اندازه خانواده هر چه كه باشد بيشتر آنها براي ارتباط با خويشاوندان خود ارزش قائلند.

منافع اين ارتباط بر هر كسي كه ديده است بچه ها چگونه هنگام جمع شدن ديگر اعضاي خانواده و فاميل لذت مي برند پوشيده نيست. علاوه بر اين لذت، شركت بچه ها در اين گونه اجتماعات خانوادگي باعث ايجاد حس داشتن هويت در آنها مي شود؛ هويتي كه چگونگي ارتباط آنها را با مجموعه افرادي كه برايشان ارزش قائلند نشان مي دهد و گوياي اين نكته است كه اگر چه آنها سهم كوچكي دارند،ولي بخش مهمي از زندگي همه اين افراد هستند.

هويت فرهنگي

تعلق داشتن به فرهنگي ويژه با خصوصياتي منحصر به فرد كه منشا آن تاريخي خاص يا آداب و رسوم و افسانه هايي خاص است مي تواند بخش مهمي از هويت يك فرد باشد. آداب و رسوم مي تواند نشان دهنده ادراك و رفتار افراد بشر در مراحل مهم و بي شماري همچون تولد، ازدواج و مرگ باشد. يادگيري و درك فرهنگ مي تواند اثر بسيار مثبتي بر اعتماد به نفس افراد جوان داشته باشد و باعث مي شود كه آنها حس كنند جايي را در گوشه اي از اين دنياي پهناور دارند.

بعضي از افراد جوان، اعضاي گروههاي اقليت فرهنگي يا قومي هستند يا خانواده شان از سرزمين هاي خود كوچيده اند و يا فرهنگ آنها از بين رفته است بايد به آنان فرصت داد تا ريشه هاي خود را كشف كنند و ارزش ها و آداب رسوم والدين و اجدادشان را بياموزند. هنگامي كه آنها در حال رشد هستند،به فرهنگ مسلط در جامعه عادت كرده و علاقه اي به فراگيري ميراث فرهنگي اصيل خود نشان نمي دهند.ولي وقتي بزرگتر شده و به سن جواني مي رسند به اين مسئله از زاويه اي ديگر مي نگرند و نسبت به آن غرور خاصي پيدا مي كنند.

پيوستن پسران نوجوان و جوان به گروههاي قانون شكن و ياغي مثال جالب توجهي از قدرت گروه و نياز جوان يا نوجوان به تعلق داشتن است. تعلق داشتن پيش از هر عامل ديگري باعث ايجاد حس آرامش مي شود. باند اوباش براي بعضي از پسران جوان كه دوران كودكي خود را در محروميت سپري كرده اند،اولين تجربه آرامش بخش تعلق به يك گروه است؛ گروهي كه اعضاي آن او را دوست دارند برايش ارزش قائلند و از او تقدير مي كنند.

مذهب

مذاهب روش هایي را براي درك ماهيت و هستي جهان به ما ارائه مي كنند. افرادي كه به مذهبي اعتقاد دارند،حس هويت و ارزشمند بودن مي كنند. تمام اين حس ها براي رشد جنبه هاي مختلف عزت نفس اهميت دارند. اگر مي خواهيم فرزندمان عضوي از اعضاي فعال مذهبي باشد كه به آن اعتقاد داريم و در بزرگسالي هم به آن مذهب معتقد بماند،هرگز سعي نكنيم او را مجبور به شركت در گروه مذهبي مورد نظركنيم. لازم است در مورد مسئله عضويت آنها، نخست با خود آنها بحث و گفت و گو كنيم، آنها را به حضور در اماكن مذهبي تشويق كنيم .با رفتار خود مصداق خوبي از اعتقاد مذهبي باشيم و منافع تعلق به آن مذهب را در عمل به او نشان دهيم

اگر ما بزرگسالان مذهب خاصي را همه چيز زندگي خود مي دانيم بايد قبول كنيم كه در واقع خودمان آزادانه آن را انتخاب كرده ایم. اگر بچه ها امكان شركت در فعاليت هاي مذهبي را نداشته باشند همچنان كه بزرگتر مي شوند،يا به خودي خود از شركت در اين گونه مجامع امتناع مي كنند و يا تبديل به اعضاي بي فكري مي شوند كه قادر به تمييز اصول نيستند و در اين صورت بعيد است كه سودي از آن ببرند.

در نتيجه ما بايد به قضاوت و بينش فرزندانمان احترام بگذاريم با آنها در مورد اعتقادات مذهبي مان به هر شكلي كه هست گفت و گو كنيم و اين نكته را كه چرا مقيد به آن هستيم برايشان توضيح بدهيم و آنها را به شركت داوطلبانه در مراسم مذهبي دعوت كنيم.

بنابراين حس تعلق به انواع گروه ها اثراتي بسيار نيرومند و عمده بر عزت نفس افراد دارد. خانواده، مدرسه، گروههاي مذهبي، ورزشي و فرهنگي همه و همه عامل بالقوه اي براي رشد بچه ها بوده و احساس هويت ارزشمندي و هدفدار بودن را در آنها ايجاد مي كنند. وقايعي كه در خانواده ها اتفاق مي افتد تاثيري بسيار قابل توجه بر پايه و اساس و عزت نفس بچه ها دارد ولي عضويت در گروه هاي ديگر باعث رشد جنبه هايي ديگر مانند نگرش به خود در آنان مي شود. حس تعلق به آنها كمك مي كند تا مسائلي از اين دست را بهتر درك كنند اينكه كه هستند؟ چه كاري را به خوبي مي توانند انجام دهند، جايگاهشان در دنيا چيست؟ و تشريك مساعي آنها چگونه مي تواند گروه را به اهداف خود برساند؟