نام : سير تحول انديشهي ولايت فقيه در فقه سياسي شيعه
مؤلف : عليمحمدي، حجتالله
--------------------------------------------------------------------------------
ناشر : مركز اسناد انقلاب اسلامي
نوع ناشر : -----
تاريخ نشر : 21/04/1388
مكان نشر : تهران
شابك : 978-964-419-349-1
نوبت چاپ : 1
تيراژ : 2000
--------------------------------------------------------------------------------
حاكمیت نظریهی ولایت فقیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی فتح باب جدیدی در حوزهی مباحث اندیشهی سیاسی شیعه است. این نظریه كه توانسته بود نظریات رقیب را كنار زده و از فضای پژوهش و تئوری به عرصهی عمل و اجرا پانهد، سؤالات فراوان و تأملات جدیدی را پیش روی خود میدید. و به دلیل مطالعات جدیدی كه در این حوزه صورت میگرفت، قضاوتهای نو و البته متفاوت و گاه متضاد را نیز به دنبال داشت. برخی این نظریه را حاصل استنباط فقهای متأخر و ابتكاری از سوی آنها دانستند. عدهای دیگر دربارهی گستره و قلمرو آن به ایجاد سؤال پرداخته و حتی گاه به نازلترین سطح از اختیارات تنزل دادند و برخی نیز آن را به نخستین مراحل شكلگیری فقه سیاسی شیعه متصل كردند.
تحقیق حاضر بر آن است نشان دهد همانگونه كه رشد و نمو یك دانه به تمهید مقدمات و عوامل گوناگون وابسته است، رشد و بالندگی هر اندیشهای نیز مقدمات خاص خویش را میطلبد. به عبارت دیگر با در نظر گرفتن همهی عوامل، قراین و مقتضیات زمانی و مكانی میتوان سخن و اندیشهای را فهمید و دربارهی آن به داوری نشست كه این قاعدهی كلی و شامل هر اندیشهای است. در مباحث اندیشهی سیاسی به طور عام و ولایتفقیه به طور خاص نیز همین قاعده جاری و ساری است. بنابراین تنها با نگاه تركیبی منظومهای و همهجانبه در این حوزه میتوان به قضاوت و بینش صحیحی از آن دست پیدا كرد.
مطالعهی نظریهی ولایت فقیه به شكل منقطع و مجزا، داوری ناقصی از آن را پیش روی ما قرار خواهد داد؛ به همین سبب بررسی تاریخی ولایت فقیه و پیگیری تحول آن در بستر تاریخیاش اهمیت مضاعفی مییابد. ولایت فقیه به دلیل تأثیرپذیری از دو عنصر زمان و مكان همواره فراز و نشیب و تحول و تطور فراوانی داشته است. به عبارت دیگر، اگر شرایط مطلوبی بر جامعهی شیعی حكمفرما بوده، ولایت فقیه نیز رشد و توسعهی چشمگیری یافته و در شرایط نامناسب با سكون همراه بوده است. البته از این نكتهی مهم و اساسی نیز نباید غافل بود كه فقیهان شیعه حفظ كیان شیعه را به عنوان بالاترین و مهمترین مصلحت در فعالیتهای خویش مد نظر قرار داده و سكوت میكردند.