ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 7 مرداد 1403
يکشنبه 7 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 12 ارديبهشت 1392     |     کد : 53154

گنج دزد دریایی

دزد دریایی می گفت...

 

دزد دریایی می گفت: "ده قدم از ایوان و بیست قدم از بوته رز، اینجا، گنج اینجاست." این خوابی بود که اون شب قلقلی دید.

گودال

روز بعد قلقلی شروع به کندن زمین کرد. او آنقدر زمین را کند که یک گودال عمیق بوجود آمد.

گودال

او به کندن ادامه داد . هر چه گودال عمیق تر می شد تله خاکی که کنار آن بود هم بلندتر می شد.

گودال

او آنقدر زمین را کند که حفره ای بسیار عمیق و تله خاکی بسیار بلند درست شد. او نفسی تازه کرد و گفت: خیلی خسته شدم ، دیگه نمی توانم ادامه دهم . ناگهان چیزی توجه او را جلب کرد.

گودال

اما بجای گنج، فقط یک استخوان پیدا کرد . قلقلی یک تکه استخوان و یک حفره و یک تل خاک بزرگ روبرویش بود. او پیش خودش فکر کرد: " پس آن دزد دریایی به من دروغ گفته."

اما وقتی مادر قلقلی دید که پسرش چه کاری کرده است برایش دست زد و لبخند زد . قلقلی متشکرم . من همیشه می خواستم بوته بزرگ گل در اینجا بکارم و از تو متشکرم که این گودال را برایم کندی. این هم یک اسکناس برای کندن گودال!


نوشته شده در   پنجشنبه 12 ارديبهشت 1392  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode