ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 11 دي 1404
پنجشنبه 11 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 22 فروردين 1392     |     کد : 52117

فقدان جامعيت از عمده آسيب‌های تفاسير روايی به شمار می‌رود

از عمده آسيب‌هايی‌كه تفاسير روايی محض با آن روبرو هستند، جامع نبودن اين روش تفسيری است؛ تفسيرهايی نظير «تفسيرعياشی» و «فرات كوفی» بسيار مختصر هستند و تفاسيری مانند «نورالثقلين» و «البرهان» كه مفصل‌ترند، جامع نيستند.


از عمده آسيب‌هايی‌كه تفاسير روايی محض با آن روبرو هستند، جامع نبودن اين روش تفسيری است؛ تفسيرهايی نظير «تفسيرعياشی» و «فرات كوفی» بسيار مختصر هستند و تفاسيری مانند «نورالثقلين» و «البرهان» كه مفصل‌ترند، جامع نيستند.

حجت الاسلام والمسلمين سيدمحمدحسين جواهری، عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ‌ و انديشه، درگفت‌و‌گو با خبرگزاری بين‌المللی قرآن (ايكنا)، به بيان مطالبی درخصوص آسيب‌شناسی تفاسير روايی پرداخت و در اين خصوص اظهار كرد: همان‌طور‌كه می‌دانيد روايات گونه‌های مختلفی دارد؛ يك دسته روايات توضيحی است و دسته ديگر رواياتی كه مربوط به جری وتطبيق است. همچنين رواياتی داريم كه راجع به بطن و تاويل است و نيز روايات فقهی و روايات شان نزول ازديگر روايات تفسيری است. رواياتی‌كه از به دست ما رسيده به شرطی قابل اعتنا است كه خود روايت شرايط اعتماد كردن را دارا باشد؛ به بيان ديگر به‌طور كلی بتوان به روايت اعتنا كرد، هرچند آن روايت مرسله يا معلق باشد.

جواهری افزود: اين روايات می‌توانند در حوزه تفسير ‌به ما كمك كنند، به‌ويژه روايات اهل‌بيت(ع) كه راه را بر بطن‌ و تاويل می‌گشايند و اگر اين روايات اهل‌بيت(ع) نبود، ما در حوزه بطون قرآن و در حوزه تاويل نمی‌توانستيم ورود ‌كنيم يا همه ابعاد آن به‌ شكل كنونی در دسترس ما نبود و نهی از تفسير به رای ما را در حدظاهر قرآن متوقف می‌كرد. باتوجه به اين‌كه معصومين(ع) از علم لدنی برخوردارند، طيبعتا روايات منقول از آنها در اين خصوص می‌تواند به ما كمك كند.

اين مترجم قرآن اضافه كرد: البته اين روايات آثار ديگری نيز دارد و ما اساسا روش قرآن به قرآن را از روايات اهل‌بيت(ع) داريم و فتح بابی برای ما شده است. البته روايات اهل‌بيت(ع) به‌غير از روايات وجوه و نظائر و روايات فقهی بيشتر به جنبه جری و تطبيق و بطن و تاويل گرايش دارد، ولی روايات اهل تسنن كه از صحابه هم استفاده شده است، بيشتر به ظواهر يعنی معانی واژگان و غيره اشاره دارد. البته روايات صحابه و تابعين و اتباع تابعين جز در ظواهر و ادبيات قابل اعتنا و كار آمد نيست. به هرحال احتمال اشتباه و سوء برداشت در گفتارشان وجود دارد، چون اين‌ها مثل اهل‌بيت (ع) راسخان درعلم نيستند و به اعتقاد ما درجايگاه اهل‌بيت نيستند، در حالی‌كه ائمه معصومين(ع) متكی به علم لدنی هستند و خطا در گفتارشان راه ندارد.

وی عنوان كرد: به‌طور كلی در مورد تفاسير روايی هم ما چند روش داريم؛ بعضی تفاسير نظير «تفسير عياشی» و «فرات كوفی» و «نورالثقلين» و «البرهان» و همچنين تفسير «درالمنثور» در ميان اهل سنت، تفسير روايی محض هستند. برخی از تفاسير نيز اجتهادی-روايی هستند؛ يعنی برای تكميل مباحثشان به روايات مراجعه می‌كنند كه اغلب تفاسير موجود عصر ما از اين نوع هستند كه روايت را به‌عنوان يك گونه ناپيوسته برای تفسير به‌شمار می‌آورند. اين‌ها برای تكميل مباحث يا برای اطمينان از آن چيزی كه می‌خواهند ارائه كنند، در تفسير به روايات مراجعه می‌كنند و مدد می‌گيرند. البته گروهی از تفاسير هستند كه صرفا روايات را به‌عنوان تاييد برداشت‌های تفسيری‌شان می‌آورند، يعنی برای تاييد گفته‌هايشان به روايات مراجعه می‌كنند كه ما متعرض آن‌ها نمی‌شويم.

وی در ادامه گفت: عمده آسيب‌هايی‌كه تفاسير روايی محض با آن روبرو هستند، جامع نبودن آنها است. تفسيرهايی نظير «تفسيرعياشی» و «فرات كوفی» بسيار مختصر هستند و به تفسير برخی آيات پرداخته‌اند و تنها برای برخی آيات روايتی را ذكر كرده‌اند؛ برخی از تفاسير مانند «نورالثقلين» و «البرهان» مفصل‌ترند اما اين‌ها هم جامع نيستند. به‌عنوان مثال برخی روايات در «نورالثقلين» وجود دارد كه در «البرهان» نيست و بالعكس؛ لذا محققين درحال تدوين تفاسيری هستند كه جامعيت بيشتری داشته باشد.

جواهری عنوان كرد: بايد بگوييم كه مفسرين بسياری از آيات را تفسير نكردند و نيازی هم به تفسير آنها نبوده است. در صدر اسلام كه از خليفه اول شروع شد و بعد از او تا زمان خليفه دوم ادامه پيدا كرد و تا مدتی نزديك به صدسال نقل حديث ممنوع بود، بطوری‌كه اجازه نقل حديث به‌كسی داده نمی‌شد. بسياری از تفاسير در همان زمان از بين رفت و بعد هم عدم امكانات برای ضبط حديث باعث شد كه حديث فقط شنيده می‌شد و از بين می‌رفت. ما در ذيل بسياری از آيات روايتی نداريم و در خصوص اين آيات ما فقط ظواهری از معنای آيه را می‌فهميم، بنابراين در نگاه كلی هم باز اين جامع نبودن و نقصانی كه از اين جهت وجود دارد، كاملا قابل رويت است.

وی افزود: گذشته از اين‌كه روايات بسياری وجود دارد كه اين‌ها روايات تفسيری است و مرتبط با آيات شريفه قرآن هستند، چون به صراحت آيه‌ای در ذيلش نيامده، مفسران تفاسير روايی اين‌ها را كنار گذاشتند و اين‌ها را جزء روايات تفسيری به‌شمار نياورده‌اند كه اين هم يك نقص به‌حساب می‌آيد؛ يعنی اگر كسی بخواهد به روايات مراجعه كند، بايد همه روايات را ببيند و چه بسا رواياتی كه در مباحث ديگری مطرح شده و در واقع تفسيری از آيه را به همراه داشته است. اين نيز نقص ديگری برای تفاسير روايی محض به‌شمار می‌آيد.

اين پژوهشگر قرآنی در انتها ابراز كرد: يكی ديگر از اشكالاتی كه در تفاسير روايی وارد شده است، آميخته بودن روايات صحيح و سقيم است، به‌طوری‌كه اكنون تفسيری در دست نداريم كه روايات صحيح را آورده باشد و مراجعه‌كننده با آسايش خاطر به آن مراجعه كند. به هريك از تفسير نام برده شده مراجعه كنيد، می‌بينيد كه روايات صحيح و سقيم يك‌جا جمع شده است و بنابراين باتوجه به قابل استفاده نبودن برخی از اين روايات، تفسير روايی آن نيز چندان قابل اعتماد نيست.


نوشته شده در   پنجشنبه 22 فروردين 1392  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode