همه ی ما می دانیم که قارون با گنجهایش در زمین فرو رفت پس لااقل به همین یک دلیل هم می توانیم ادعا کنیم که افسانه ی گنجها حقیقت دارند. به جز قارون که به صورت یک حادثه، اموالش در زمین فرو رفت، اموال با ارزش زیاد دیگری هم در طول زمان به دلایل مختلفی در زمین مخفی شده اند.

در زمان گذشته که هنوز بانکها وجود نداشتند، مردم گاهی از ترس راهزنان و حاکمان زورگو که به زور اموال دیگران را تصاحب می کردند، جواهراتشان را در زیر خاک پنهان می کردند و علامتی برای آن تعیین می کردند. گاهی مجبور می شدند زمانی طولانی برای برداشتن اموالشان صبر کنند. گاهی هیچ وقت چنین فرصتی دست نمی داد و نقشه ی این جواهرات مدفون شده به صورت یک میراث و به صورت یک راز به بازماندگان منتقل می شد.


کسانی که به دلیل بلند پروزای و خیالبافی همیشه در اندیشه یافتن گنج هستند هیچ گاه به چیزی نمی رسند



اما اینها دلیل نمی شود که هر کسی ادعا کرد در جایی گنجی نهفته است حرفش را باور کنیم. اگر چه وجود گنج افسانه نیست و امکان یافتن گنج وجود دارد، اما این امکان، آنقدر ضعیف است که نمی توان به آن امید بست. ضمنا گنجها سرمایه ملی ما و میراث فرهنگی کشور محسوب می شوند و به فرض که گنجی هم یافت شود باید تقدیم سازمان میراث فرهنگی شود .

کسانی که به دلیل بلند پروزای و خیالبافی همیشه در اندیشه یافتن گنج هستند هیچ گاه به چیزی نمی رسند. این افراد همیشه به دام کلاهبرداران می افتند. اگر شما هم به گنجها آنقدر فکر می کنید که شما را از کار و فعالیت باز داشته است، مواظب باشید طعمه ی کلاهبرداران نشوید.

اگر جدیدا نقشه ی گنجی به دستتان رسیده و شما را در رویا فرو برده است ،از دو حالت خارج نیست. یا دوستانتان برای سرکار گذاشتن شما این نقشه را تهیه کرده اند و هم اکنون منتظر عکس العملتان هستند یا کلاهبرداری در حال سوء استفاده از سادگی شماست. به هر حال گنج را بی خیال شوید و به فعالیت و تحصیل بپردازید که گنج واقعی همین است.