چه انسانها كه تشنهكامانه به دنبال چشمه زلال گفتار آيتالله موسوی لاری بودند كه از كوثر دين سيراب شده و خوشهچين خرمن اهل بيت(ع) بود و بیواسطه و بدون اين كه دچار آلودگیهای نفسانی شود، آن بهره را از سرچشمه اصلی میگرفت و به تشنهكامان میچشانيد.
حجتالاسلام والمسلمين ناصر نقويان، مدرس حوزه و دانشگاه، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، با اشاره به سابقه آشنايی خود با مرحوم آيتالله موسوی لاری، به بيان مطالبی در خصوص فعاليتهای علمی و عملی ايشان در زمينه معرفی آموزههای اسلامی پرداخت.
وی با بيان اينكه بيش از 10 سال با آيتالله موسوی لاری مرتبط بودم و ايشان هم لطف و عنايت ويژهای به بنده داشتند، افزود: با پارهای از زحمات و فعاليتهای خالصانه ايشان آشنا بودم و بايد گفت كه همچنان كه در پيام تسليت رهبر معظم انقلاب راجع به ارتحال ايشان آمده است، مرحوم آيتالله موسوی لاری شخصيتی بسيار كمنظير بود؛ هم از جهت اخلاق و معرفت بالای عرفانیای كه داشتند و هم از جهت خلوص و صفای باطنی كه در وجود ايشان موج میزد.
وظيفه ما امروز بيش از زمان حيات ايشان معرفی اين شخصيت و نشان دادن زحماتی است كه هيچ سر سوزنی از امكانات دولتی و سياسی بهره نبرد اما هزارها برابر بيش از مدعيان توانست برای تبليغ و ترويج اين دين مبين بكوشد
نقويان با اشاره به نكوداشتی كه چندی پيش در قم، توسط جامعة المصطفی(ص) با عنوان «خلوص كامياب» برای ايشان برگزار شد، خاطرنشان كرد: اين عنوان به انسانی اشاره دارد كه در اخلاص و صفای باطن به حدی میرسد كه تمام موفقيتهايش مرهون خلوص و صفای قلب ايشان بود.
وی عنوان كرد: آيتالله موسوی لاری به دور از هياهوهايی كه متأسفانه امروز در حال تبديل كردن جامعه ما به مرداب است، در يك گوشه خلوت و با يك احساس تكليف الهی و آسمانی مشغول تبليغ و ترويج و كاشتن بذرهای اصلاحشده دين مبين در زمين دلهای انسانهايی بود كه در سراسر گيتی خبر آمادگی آنان به او میرسيد و او سر از پا نشناخته، هر طور كه بود، از ورای هزاران كيلومتر، صدا و ندای اين مكتب آسمانی را به گوش دل آن انسانها میرساند و محصول اين تلاش خالصانه، ارتباط انسانهايی از بيش از 110 كشور دنيا، با مركز نشر معارف اسلامی در جهان است كه توسط مرحوم آيتالله لاری پايهگذاری شده بود.
نقويان با اشاره به نامههايی كه از نقاط مختلف دنيا به اين مركز ارسال میشد، گفت: خود من بخشی از اين نامهها را هم در لار و هم در مركز قم ملاحظه كردم و ديدم كه انسانها چه تشنهكامانه به دنبال آن چشمه زلال گفتار ايشان بودند كه از كوثر دين سيراب شده بود و خوشهچين خرمن اهل بيت(ع) بود و بدون واسطه و بدون اينكه به آلودگیهای نفسانی آلوده شود، آن آب و بهره را با جان پاك خود از سرچشمه اصلی میگرفت و به تشنه كامان میچشانيد.
اين استاد حوزه و دانشگاه با ابراز تأسف از ناشناخته ماندن آيتالله موسوی لاری برای عموم مردم و حتی حوزههای علميه، اظهاركرد: آيتالله موسوی لاری حق بزرگی هم به گردن حوزههای عليمه و هم به گردن رسانههای تبليغاتی ما دارد؛ رسانههايی كه به جای در بوق و كرنا كردن نام بعضی از هنرپيشگان روزگار ما و كوبيدن بر طبل چنين تبليغاتی، امروز بايد از خجالت و شرم آب شوند كه چرا چهره خورشيدگونهای مانند مرحوم آيتالله موسوی لاری را در پس پردهها نگه داشتند و امروز در برابر اين وظيفه سنگين مطمئناً همه ما خجالت زدهايم.
حجتالاسلام نقويان با اشاره به اين كه آيتالله موسوی لاری شخصيتی بسيار كتوم و مكتوم بود، بيان كرد: فراوان اتفاق افتاده بود كه بعضی از افراد كه معلوم هم نبود تا چه حد از سر احساس تكليف و وظيفه میآمدند تا از ايشان اسمی و آدرسی و فيلمی و صحنهای را پخش كنند، ايشان گاه حتی با تندیهای تصنعی با آنها برخورد میكرد تا خود را آلوده به اين مسائل نكند. لذا در يك گوشه خلوت و انزوا كتابهايی نوشت، مطالبی را از قرآن و روايات اهل بيت(ع) با آن نگاه دقيق و نقادانه خود به رشتههای تحرير كشيد و از شمش طلای سخن قرآن و معصومين(ع) در كارگاه جان خود جواهراتی ساخت و بر دل و دست جان آدميان نشاند كه امروز در بسياری از كشورها من خبر دارم كه گروههايی شيعه و مسلمان شدهاند و حتی اسم خود را «شيعه موسوی لاری» گذاشتهاند و خود جناب ايشان يك وقتی اين مطلب را با خنده مليحی برای من میفرمود كه خوف اين دارم يك وقتی اين كار فرقهگرايی شود.
آيتالله موسوی لاری ... در يك گوشه خلوت و با يك احساس تكليف الهی و آسمانی مشغول تبليغ و ترويج و كاشتن بذرهای اصلاحشده دين مبين، در زمين دلهای انسانهايی بود كه در سراسر گيتی خبر آمادگی آنان به او میرسيد و او سر از پا نشناخته، هر طور كه بود، از ورای هزاران كيلومتر، صدا و ندای اين مكتب آسمانی را به گوش دل آن انسانها میرساند
وی اضافه كرد: بسيار بودند جانهای شيفتهای كه از كشورهای مختلف دنيا به ايران میآمدند و مشتاق زيارت اين مرد بودند و وقتی كه آن بیتكلفی و تواضع و فروتنی ايشان را بيش از آن چه كه در نوشتههای ايشان متجلی بود، میديدند شيفته و شيدای اين مرد میشدند.
نقويان با ابراز تأسف از اين كه اين جان آتشين و اين چهره درخشان امروز ديگر در بين ما نيست، تأكيد كرد: وظيفه ما امروز بيش از زمان حيات ايشان معرفی اين شخصيت و نشان دادن زحماتی است كه هيچ سر سوزنی از امكانات دولتی و سياسی بهره نبرد، اما هزارها برابر بيش از مدعيان توانست برای تبليغ و ترويج اين دين مبين بكوشد و همان خلوص و صفای ايشان به انضمام هوشمندی و زيركی به ضميمه دنياشناسی و جامعيت علمی ايشان، از اين شخصيت چهرهای ساخت كه امروز مردم حقيقتجوی دنيا كاملاً او را میشناسند و از محصولات زحمات ايشان بهرهمند شدهاند.
اين استاد حوزه و دانشگاه از پروفسور حامد الگار به عنوان يكی از افرادی كه با آثار آيتالله موسوی لاری به اسلام و تشيع گرويده است، نام برد و گفت: حامد الگار كه برای اساتيد دانشگاههای آمريكا شخصی كاملاً آشناست، توسط كتابهای ايشان به تشيع روی آورد و چند سال پيش نيز كه به ايران آمد خدمت ايشان شرفياب شد و در يكی از سخنرانیهايش در دانشگاه تربيت مدرس تهران كه بنده هم حضور داشتم، اذعان و اعتراف كرد كه با نوشتههای آقای موسوی لاری مذهب شيعه را پذيرفته است و امثال اين انسانهای بزرگ و فرزانه در سراسر دنيا مكاتباتی با ايشان داشتند.
وی افزود: يكی از مكاتبات ايشان با پرنس چارلز، وليعهد انگلستان است كه در كتابی انتشار پيدا كرده است كه شامل نامههايی است كه به مركز نشر معارف اسلامی ارسال شده و حكايت از اشتياق كاخ سلطنتی انگليس برای ادامه اين مكاتبات با ايشان دارد. همچنين میتوان به ارسال ترجمهای از صحيفه سجاديه برای پاپ فقيد ژان پل دوم توسط ايشان اشاره كرد كه بسيار مورد توجه قرار گرفته بود و در نامهای كه برای تشكر فرستاده بودند، اظهار كرده بودند كه ما تاكنون كتابی به اين شورانگيزی و عظمت در ديالوگ و مكالمه با خداوند نديده بوديم.
نقويان در پايان خاطرنشان كرد: همه اين غبارروبیها از چهره زيبای اسلام، مرهون زحمات و خدمات بیشائبه و خالصانه و خلوتگزينانه ايشان بود كه اميدوارم خداوند به ما اين توفيق را بدهد كه حداقل بتوانيم بخشی و گوشه ابرويی از زحمات اين مرد بزرگ را به جهان تشيع بشناسانيم و ديگران را هم تشويق كنيم كه در اين راه اگر گامی بردارند، «إِنَّ اللّهَ لاَ یُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ؛ خدا پاداش نيكوكاران را ضايع نمىكند»(توبه/۱۲۰).