يك مشاور خانواده: ديدن فيلمها و بازيهاي رايانهاي خشن در رواج خشونت تاثير بسزايي دارد
هشدار نسبت به كاهش سن خشونت
وزارت ورزش و جوانان از نتايج تحقيقي خبر ميدهد كه براساس آن، خشونت در بين جوانان 15 تا 19 افزايش يافته است. اين تحقيق تاكيد دارد كه نبود محل مناسب براي تخليه فشاريهاي رواني جوانان، آمرانه برخورد كردن با آنها و فرهنگسازي نشدن در اين خصوص باعث خشونتگرايي جوانان شده است.
به گزارش ايسنا، در اين تحقیق که از میان 4500 نفر از جوانان 15 تا 29 سال انجام شده است، 2341 نفر مرد (2/52 درصد) و 2145 نفر زن (8/47 درصد) از 9 استان تهران، آذربایجان شرقی، اصفهان، قم، قزوین، زنجان، چهارمحال بختیاری، ایلام و بوشهر به همراه 18 شهر و 18 روستا از کل کشور انتخاب شدهاند.
براين اساس پسران نسبت به دختران بیشتر دست به خشونت میزنند و جوانان 15 تا 19 سال خشونت بیشتری نسبت به جوانان 20 تا 24 سال دارند. کسانی که سطح تحصیلاتشان زیر دیپلم است، نسبت به کسانی که تحصیلاتشان فوق دیپلم و بالاتر است، خشونت بیشتری دارند يا جوانان مقیم در استانهای کمتر توسعه یافته بیشترین میزان خشونت و جوانان مقیم در استانهای نیمه توسعه یافته کمترین میزان خشونت را دارند.
علياصغر كيهان نيا، مشاور خانواده درباره علت آمار بالاي خشونت در ميان جوانان پانزده تا نوزده ساله به جامجم ميگويد: در اين سن نوعي اعتراض به قوانين جامعه، مدرسه، دانشگاه و خانه در جوان وجود دارد؛ درواقع آنها نوعي اعتراض دروني دارند و وقتي اعتراض را نميتوانند بيان كنند، در آنها سركوب شده و باقي ميماند.
به گفته كيهاننيا، دليل ديگري كه باعث ميشود خشونت در اين رده سني بيشتر شود، مديريتهاي آمرانه در خانه و جامعه است؛ به اين شكل كه در خانواده يا مدرسه با جوان يا نوجوان آمرانه برخورد ميشود.
كيهاننيا ادامه ميدهد: بايد جوان را در كارها مشاركت داد. وقتي جوان نميتواند كاري انجام دهد، اين خشم عميق را در خود نگه ميدارد، چراكه جايي براي تخليه آن ندارد.
وي ميگويد: بايد شرايط به گونهاي فراهم شود كه جوان و نوجوان بتواند در ميادين ورزشي و با انجام تفريحهاي سالم اين انرژي انباشته شده را تخليه كند، چون اگرجوان نتواند آن را تخليه كند، هنگام برخورد با افراد ديگر اين انرژي را به صورت خشونت بروز ميدهد.
ميل ما حق ما نيست
كيهاننيا اضافه ميكند: ما در خانواده و جامعه ديالوگ و مذاكره را ياد نميگيريم، براي همين ميل خود را حق خود ميدانيم، براي همين زماني كه با شخصي كه مانند خودمان ميانديشد و ميل خود را حقش ميداند برخورد ميكنيم، كار به خشونت ميكشد.
كيهاننيا توصيه ميكند كه خانوادهها با فرهنگسازي و مديريت مشاركتي، جوانان خود را آموزش دهند تا خشونتطلب بار نيايند. به گفته او، ما در مدت دو سال حرف زدن ياد ميگيريم، اما خيليهايمان حدود 30 سال طول ميكشد تا بموقع حرف زدن يا حرف نزدن را ياد بگيريم.
او با اشاره به اينكه درواقع وقتي جوان در تنگنا قرار گرفته و دچار استيصال ميشود، دست به خشونت ميزند، اضافه ميكند: اگر فرد خانواده متشنجي داشته باشد و بدسرپرست باشد، يعني احساس قرباني شدن كند، وقتي وارد اجتماع شود و احساس كند كه مسئولان هم حامي او نيستند و پشتيبان ندارد، تصميم ميگيرد حق خودش را از اجتماع بگيرد.به اين شكل جوان يا نوجوان به بزهكاري روي ميآورد و به معتاد، سارق و زورگير تبديل ميشود. اگر در اين شرايط، سلاحهاي سرد در دسترس او باشد، بيشك جوان بيپناه قرباني استفاده از اين وسايل خواهد شد.
به گفته كيهاننيا، ديدن فيلمها و بازيهاي يارانهاي خشن روي جوان و نوجوان بيتاثير نيست و آنها را به سمت خشونت سوق ميدهد.
او ادامه ميدهد: در جوانان بزرگتر هم بيپناهي و مشكلات اقتصادي و تراكم جمعيت ميتواند باعث شود كه خشونت رواج پيدا كند.
ناتواني در حل مساله
عليرضا ميلاني، مدرس حقوق كيفري و جرمشناسي هم دراين باره ميگويد: خشنونت ناتواني فرد در حل مساله خودش است. زماني كه فرد در اين باره ناتوان است، به پرخاشگري و خشونت كه ممكن است كلامي و فيزيكي باشد، متوسل ميشود.
به گفته ميلاني، در جوانان چون قدرت بدني بالايي دارند، بيشتر خشونت فيزيكي به چشم ميآيد، اما در افرادي كه پا به سن گذاشتهاند، بيشتر خشونت كلامي ديده ميشود.
او ادامه ميدهد: افرادي كه وارد دانشگاه شده يا ازدواج كرده يا در ادارهاي مشغول به كار شدهاند، خشونت کمتری از خود نشان میدهند.
ميلاني ميگويد: محيط و فرهنگ مردمي كه جوان يا نوجوان در آنجا بزرگ ميشود هم در خشونتطلب بودن جوان بيتاثير نيست. او خاطرنشان ميكند: در اين خصوص بايد فرهنگسازي انجام شود، چراكه هنوز هستند افرادي كه تصور ميكند مرد بايد خشن باشد مثلا ميگويند اگر مرد يك شب را در بازداشتگاه نخوابيده باشد، مرد نيست و در بين برخيها جاافتاده اگر در ادارهاي كارشان انجام نشد بايد حتما فرياد بزنند.
اگر تعريف پرخاشگري را ناتواني در حل مساله بدانيم، بايد بگوييم در هر جا كه مساله براي جوانان بيشتر است، خشونت هم بيشتر است. ميلاني درباره بيشتر بودن آمار خشونت در بين مردان هم اضافه ميكند: آقايان بيشتر در جامعه حضور دارند و قواي جسمانيشان هم بيشتر است، البته ضابطان قوه قضاييه هم درخصوص خانمها انعطاف بيشتري به خرج ميدهند، البته نبايد فراموش كرد كه ماهيت جرم درخصوص خانمها هم متفاوت است، مانند بدحجابي و سقط جنين.
كنترل خشونت با فرهنگسازي
به اعتقاد كارشناسان، مهمترين راهكار براي كنترل خشونت در سنين جواني و نوجواني ترويج فرهنگ گفتوگو و حل مسائل از روشهاي آرام است.
آنها معتقدند كه بايد در مدارس كشور در كنار آموزشهاي تحصيلي، مهارتهاي زندگي مانند كنترل هيجانهاي منفي و احترام به افراد مورد توجه قرار گيرد تا بدين ترتيب جوانان از روشهاي خشونتآميز پرهيز كرده و به سمت تعامل و حل درست مسائل پيش بروند.