ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 6 آذر 1403
سه شنبه 6 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 2 مهر 1388     |     کد : 4861

متن كامل سخنان رئيس‌جمهور در مجمع عمومي سازمان ملل

رئيس جمهور كشورمان بامداد امروز به وقت تهران در شصت و چهارمين مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورك سخنراني كرد...

رئيس جمهور كشورمان بامداد امروز به وقت تهران در شصت و چهارمين مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورك سخنراني كرد.

به گزارش خبرنگار اعزامي خبرگزاري فارس به نيويورك، محمود احمدي نژاد رئيس جمهور كشورمان بامداد امروز به وقت تهران در شصت و چهارمين مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورك سخنراني كرد كه متن آن به اين شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمين و الصلوه و السلام علي سيدنا و نبينا محمد و آله الطاهرين و صحبه المنتجبين

اللهم عجل لوليك الفرج و العافيه و النصر و اجعلنا من خير انصاره و اعوانه و المستشهدين بين يديه

جناب آقاي رئيس،

همكاران گرامي ،خانم ها و آقايان

خداي بزرگ را از اعطاي فرصت حضور مجدد در اين مجمع مهم جهاني سپاسگزارم. طي چهارسال گذشته از چالش هاي اصلي پيش روي جهان، علل و عوامل ريشه اي بروز و پايداري آنان و ضرورت بازنگري در انديشه و عمل صاحبان قدرت و همچنين نياز به سازوكارهاي جديد با شما سخن گفتم .

از دو جريان متقابل كه يكي بر اساس ترجيح منافع مادي خود بر ديگران ، با توسعه نابرابري و ستم ، فقر و محروميت ، تحقير انسانها ، تجاوز و اشغالگري و فريب كاري ، به دنبال تسلط بر جهان و تحميل اراده خود بر ملتهاست و در نتيجه نااميدي و آينده اي تاريك را در برابر بشريت ترسيم مي نمايد و ديگري كه با ايمان به خداي يگانه و در پيروي از تعليمات انبياء الهي، با احترام به كرامت انسانها و با عشق به نوع بشر ، در صدد برپايي جهاني سرشار از امنيت ، آزادي ، رفاه و صلح پايدار مبتني بر عدالت و معنويت براي همگان است. جرياني كه به تك تك انسانها و ملت ها و فرهنگ هاي ارزشمند بومي ، ملي و انساني احترام مي گذارد ، خواستار نفي تبعيض از جهان و برابري همه در برابر قانون مبتني بر عدالت، در استفاده از امكانات، فرصتهاي علم آموزي ، كمال انساني و پيشرفت است و آينده اي اميد بخش را ترسيم مي كند. از ضرورت تغيير بنيادين در نوع نگاه به جهان و انسان و لزوم برپايي نظامات عادلانه و انساني جديد براي ساختن فردايي روشن سخن گفتم.

 دوستان و همكاران؛

امروز و در ادامه، درباره ابعاد تحول و تغييراتي كه بايد به وجود آيد نكاتي را به عرض شما خواهم رساند .

نكته اول؛

بسيار روشن است كه ادامه وضع موجود حاكم بر جهان ممكن نيست. شرايط يك جانبه و نامطلوب فعلي، بر خلاف فطرت انسان و در نقطه مقابل هدف از خلقت جهان و انسان است.

ديگر نمي شود با ايجاد دارايي هاي كاذب كاغذي، معادل دهها هزار ميليارد دلار ثروت غير واقعي را به اقتصاد جهان تزريق كرد و با ايجاد كسري بودجه هاي شديد، تورم و مشكلات اقتصادي و اجتماعي را به ديگران منتقل كرده و ثروت ديگران را به اقتصاد برخي دولتهاي خاص منتقل نمود.

ماشين اقتصاد سرمايه داري لجام گسيخته با تنظيمات ناعادلانه به پايان راه رسيده و از كار افتاده است و اين معادله يك سويه قابل دوام نيست.

دوران تحميل انديشه سرمايه داريِ بي عاطفه و تحميل سليقه و علاقه يك گروه خاص بر جامعه جهاني، توسعه سلطه بر جهان به نام جهاني‌سازي و عصرِ برپايي امپراطوريها به پايان رسيده است. دوران تحقير ملتها و اعمال سياستهاي دوگانه و معيارهاي چندگانه سپري شده است.

اينكه تحقق نتايج دلخواه برخي دولت ها، تنها ملاك بود و نبودِ آزادي و دموكراسي باشد و تحت لواي آزادي، زشت ترين روش هاي فريب و تهديد، دموكراتيك جلوه داده شده و ديكتاتور مآب ها، دموكرات به حساب آيند، قبيح و فاقد مشروعيت است. ديگر زمان آن گذشته است كه عده اي خود، دموكراسي و آزادي را تعريف كنند، خود معيار آن باشند و در حاليكه خود، اول ناقض آن هستند، در موضع قاضي و مجري نيز قرار گيرند و با دولتهاي متكي بر مردمسالاري حقيقي مبارزه كنند. گسترش آزادي هاي جهاني و بيداري ملت ها ديگر اجازه اين مشرب ناصواب را نمي دهد و به همين دلايل است كه اغلب ملت ها و از جمله مردم امريكا در انتظار تغييرات گسترده، عميق و واقعي هستند و از شعار تغيير استقبال كردند و مي كنند.

چه كسي تصور مي كند ادامه اعمال سياست هاي غير انساني در فلسطين امكان پذير باشد؟ اينكه ملتي را بر خلاف همه معيارهاي انساني با زور سلاح و با تبليغات فريبنده بيش از 60 سال از خانه خود برانند، با روش هاي ضدبشري و موشك و حتي تسليحات ممنوعه بر او بتازند و در مقابل، حق دفاع مشروع را نيز از او سلب كنند و عجيب‌تر آنكه در برابر نگاه بهت زده جهانيان، متجاوزان و اشغالگران را "صلح طلب " و "صاحب حق " و مردم تحت ستم را "تروريست " بنامند.

چگونه ممكن است جنايات عده اي اشغالگر عليه كودكان و زنان بي دفاع و تخريب خانه ها و مزارع و مدارس و بيمارستانها مورد حمايت كامل و بي قيد و شرط برخي دولت ها قرار گيرد و مردان و زنان مظلوم به جرم دفاع از خانه و وطن خود تحت سنگين ترين محاصره ها و تحريم هاي غذايي و آب و دارو و مورد نسل‌كشي قرار گيرند. حتي از بازسازي اماكن آنان كه در تهاجم وحشيانه 22 روزه صهيونيست‌ها تخريب شده است، آنهم در آستانه زمستان، جلوگيري شود و همزمان متجاوزان و حاميان آنان شعار دفاع از حقوق بشر سرداده و ديگران را به اين بهانه تحت فشار قرار دهند. ديگر قابل قبول نيست كه يك اقليت محض با يك شبكه پيچيده با طراحي غير انساني، بر اقتصاد و سياست و فرهنگِ بخش هاي مهمي از جهان حاكم شود، برده داري نوين راه‌اندازي كند و تمام حيثيت ملتها حتي ملتهاي اروپا و امريكا را قرباني مطامع نژادپرستانه خود كند.

پذيرفتني نيست كه عده اي از چند هزار كيلومتر دورتر در منطقه خاورميانه دخالت نظامي كنند و كشتار، جنگ، ترور، تهديد و تجاوز را به همراه آورند ولي حساسيت ملتهاي منطقه به سرنوشت و امنيت ملي خود و فرياد اعتراض آنان به بي عدالتي ها و تجاوز ها و حمايت آنان از هموطنان و هم كيشان مظلوم شان را ضديت با صلح و دخالت در امور ديگران بنامند. وضع عراق و افغانستان را ببينيد.

ديگر نمي شود با شعار مبارزه با تروريسم و مواد مخدر سرزميني تحت سلطه نظامي قرار گيرد ولي توليد مواد مخدر و دامنه تروريست در آن چند برابر شود، و هزاران نفر از مردم بيگناه كشته و زخمي و آواره شوند ، تاسيسات زيربنايي نابود گردد ، امنيت منطقه اي تحت مخاطره قرار گيرد و عاملان اصلي اين فجايع دائما ديگران را متهم كنند. نمي شود شعار دوستي و همراهي با ملتها سرداد و همزمان پايگاههاي نظامي را در مناطق جهان از جمله آمريكاي لاتين توسعه داد. اين وضعيت قابل ادامه نيست. ديگر نمي توان سياست هاي توسعه طلبانه و ضد انساني را با منطق نظامي گري به پيش برد ، منطق زور و تهديد عواقب وخيم تري را به دنبال داشته و بر مشكلات موجود به شدت مي افزايد.

غير قابل قبول است كه هزينه نظامي برخي از دولتها چند برابر هزينه نظامي كل دولتهاي جهان باشد، سالانه صدها ميليارد دلار سلاح صادر كنند، سلاح شيميايي و بيولوژيكي و اتمي انبار كنند، در نقاط مختلف دنيا پايگاه و نيروي نظامي داشته باشند و در همين حال ديگران را متهم به نظامي‌گري كنند و با سوء استفاده از امكانات جهاني و با شعار دروغين مقابله با گسترش تسليحات، مانع از پيشرفت علمي ساير ملتها شوند.

قابل قبول نيست كه سازمان ملل و شوراي امنيت كه بايد نماينده همه ملتها و دولت ها باشند و تصميم گيري در آن براساس مردمي ترين و دموكراتيك ترين شيوه ها باشد تحت سلطه چند دولت و در خدمت منافع و خواست آنها باشد. اصولاً در دنيايي كه انديشه و فرهنگ و افكار عمومي عامل تعيين كننده است، ادامه اين وضع ناممكن و تحول اساسي يك ضرورت غير قابل اجتناب است. ما خواهان برپايي يك نظام نوين در جهان هستيم.

نكته دوم؛

تغيير و تحول بايد هم در حيطه نظري و هم از حيث عملي در ساختارها و روش ها به صورتي اساسي و بنيادين صورت گيرد. ممكن نيست با مباني فكري و سازوكارهايي كه خود مسبب و عامل اصلي همه مشكلات جامعه بشري بوده اند، وضعيت را متحول و دنياي مطلوب را برپاكرد . انديشه ليبراليستي و سرمايه داري سلطه گر كه انسان را از اخلاق و آسمان جدا مي كند، نه تنها سعادت را به ارمغان نمي آورد بلكه خود عامل بدبختي ها و از جمله جنگ ها و فقرها و محروميت هاست.

همگان شاهد بودند كه چگونه ساختارهاي يكسويه اقتصادي تحت اشراف جهت گيريهاي سياسي، منافع ملتها را به پاي عده‌اي سرمايه دار بي اخلاق بر باد داد. اين ساختارها نمي توانند اصلاح كننده اوضاع باشند.

ساختارهاي سياسي و اقتصادي- پس از جنگ جهاني دوم كه برآمده از نيات سلطه بر جهان هستند نتوانستند تامين كننده عدالت و امنيت پايدار باشند. حاكماني كه قلب آنان به عشق انسانها نمي‌تپد و در وجود خود انديشه عدالت را قرباني كرده‌اند هرگز نمي‌توانند صلح و دوستي را به بشر هديه كنند. به لطف خدا همچنان كه ماركسيسم به تاريخ پيوست، سرمايه داريِ توسعه طلب نيز به تاريخ سپرده خواهد شد . زيرا بر اساس سنت الهي كه قرآن كريم از آن به مثابه يك اصل ياد مي كند باطل چون كفِ رويِ آب رفتني است و تنها آنچه به نفع جامعه بشري است ماندگار خواهد بود .

بايد همگان مراقب باشند كه اهداف استعماري ، تبعيض آلود و غير انساني صرفاً با تغيير شعار و با بسته بندي هاي جديد دنبال نشود . جهان نيازمند تغييرات اساسي است و همه بايد كمك و همكاري كنند كه اين تغييرات در مسير درست اتفاق بيفتد تا در پرتو آن هيچ كس و هيچ دولتي خود را مستثني از تغيير و برتر از ديگران نشمارد و با ادعاي رهبري جهاني، به دنبال تحميل خود بر ديگران نباشد.

نكته سوم ؛

رمز و راز اصلي همه مشكلات جامعه جهاني، دورشدن عده اي از حاكمان از اخلاق، ارزش هاي انساني و تعليمات انبياء الهي است. متاسفانه در بسياري از مناسبات اصلي جهان، عشق و فداكاري براي نجات و سعادت ديگران و پافشاري بر عدالت و كرامت انساني، جاي خود را به خودخواهي، زياده طلبيِ سيري‌ناپذير و لذت‌جويي فردي بي انتها سپرده است. يكتاپرستي جاي خود را به خودپرستي داده است برخي خود را به جاي خدا نشانده اند و بدون كسب صلاحيت هاي انساني اصرار دارند طرز تلقي و خواسته خود را برجهان تحميل كنند. دروغ به جاي راستي، دورويي به جاي صداقت، خودخواهي بجاي فداكاري نشسته است. فريبكاري در تعاملات، درايت و سياستمداري نام گرفته است و چپاول ثروت ديگران به نام عمران و توسعه، اشغالِ سرزمين ملتها به نام اهداي آزادي و دموكراسي و سركوب ملتهاي بي‌دفاع به نام دفاع از حقوق بشر رايج شده است.

دوستان و همكاران گرامي؛

حل مشكلات جهاني و برپايي عدالت و صلح جز با عزم عمومي و همراهي همه ملتها و دولت ها غير ممكن است. دوران قطب بندي هاي ناشي از نظام سلطه و حكومت چند دولت معدود برجهان به پايان رسيده است.

امروز بايد با يك تعهد جمعي، در برابر وضع موجود قيام كنيم، تغيير و تحول را جدي بگيريم و در يك مشاركت و مجاهدت عمومي تلاش كنيم تا همگي به ارزش هاي اخلاقي و انساني و فطري رجعت نمائيم. پيامبران الهي و صالحان آمده اند تا حقيقت انساني و مسئوليت هاي فردي و اجتماعي انسان را در برابرش قرار دهند. پاكي، ايمان زلال به خداي يكتا و به حساب و كتاب اخروي و به اجراي عدالت در دوجهان، جستجوي سعادت حقيقي در سعادت ديگران و رفاه و امنيت در رفاه و امنيت ديگران، احترام به نوع انسان و تلاش براي توسعه محبت و مهر به جاي كينه ورزي و خودخواهي و ترويج خدمت به ديگران به جاي تسلط بر آنان در رأس تعليمات انبياء الهي از آدم تا نوح و از نوح تا ابراهيم و موسي و عيسي و رسول خاتم حضرت محمد صلوات الله و سلامهُ عليهم بوده است.

همه آنها آمده اند كاري كنند كه جنگ نباشد، تبعيض و فقر ريشه كن شود، جهل نابود گردد و خوشبختي بر تمام انسانها و جوامع حاكم شود. آنان بهترين هداياي الهي بر بشريتند.

اگر انديشه انتظارِ حاكميت خوبي ها و حكومت صالح، به انديشه اي همگاني تبديل شود و دست در دست هم براي سعادت كل جهان تلاش كنيم، آنگاه اميد به اصلاح، واقعي‌تر و روزافزون مي‌شود.

نكته چهارم؛

به نظر اينجانب چند دستور كار مهم پيش روي همه ماست و دبيركل و مجمع عمومي سازمان ملل مي توانند بر اساس آن اقدامات لازم را برنامه ريزي كنند و در اين مسير پيشگام باشند؛

1- اصلاح ساختار سازمان ملل و تبديل آن به يك سازمان روزآمد و كاملا مردمي، آزاد، عادل و موثر در مناسبات جهاني، اصلاح ساختار شوراي امنيت، سلب امتياز ويژه تبعيض آلود حق وتو، اعطاي فوري و كامل حقوق مردم فلسطين با برگزاري همه‌پرسي آزاد و زمينه سازي زندگاني مسالمت آميز مسلمانان و مسيحيان و يهوديان فلسطيني و قطع دخالت‌ها در امور عراق و افغانستان، مردم افريقا و امريكاي لاتين و آسيا و اروپا.

حكومت باكفر باقي مي ماند اما با ظلم هرگز، اين كلام پيامبر الهي حضرت محمد(ص) است. ظلم و نقض حقوق انسانها، در فلسطين نظير استمرار آواره كردن عده ديگري از صاحبان اصلي سرزمين فلسطين كه در بيت‌المقدس ساكن بودند و تخريب منازل توسط اشغالگران قدس، و در افغانستان و پاكستان از طريق بمبارانهاي هوايي، و در زندان گوانتامو كه متأسفانه هنوز تعطيل نشده است و زندانهاي مخفي در اروپا، ادامه دارد.

ادامه وضع حاضر، موجب تشديد كدورت ها و خشونتها مي شود. بايد جلوي ظلم و تجاوز گرفته شود. متأسفانه گزارشات رسمي مربوط به اقدامات رژيم صهيونيستي در نوار غزه به طور كامل منتشر نشده است. دبيركل محترم و سازمان ملل در اين موارد وظايف سنگيني بر دوش دارند كه بايد دنبال شود. جامعه جهاني بي صبرانه منتظر مجازات عادلانه متجاوزان به غزه و قاتلان مردم بي دفاع آن است.

2 - اصلاح ساختارهاي اقتصادي و برپايي مناسبات اقتصادي اخلاقي و انساني در جهان كه در خدمت كمال انسانها و مبتني بر عدالت واقعي باشد. مناسبات اقتصادي كه استعداد و توان ملتها را شكوفا كند و رفاه را به همگان هديه و زندگي نسلهاي آينده را نيز تضمين نمايد.

3- اصلاح مناسبات سياسي بين المللي، بنانهادن روابط برپايه صلح و دوستي پايدار، ريشه كني مسابقات تسليحاتي و سياسي خانمان‌برانداز و خلع سلاح اتمي، شيميايي و بيولوژيكي و زمينه سازي براي استفاده همگاني از فنآوريهاي پيشرفته و صلح آميز در جهت پيشرفت بشري

4-اصلاح ساختارهاي فرهنگي، احترام به آداب و سنتهاي بومي ملتها، ترويج اخلاق و معنويت و تقويت اركان خانواده گرم، پايدار و خوشبخت به عنوان ستون فقرات جامعه سعادتمند.

5-اهتمام عمومي به صيانت از محيط زيستِ انساني و رعايت قوانين و مقررات جهاني جهت جلوگيري از انهدام ذخاير تجديد ناپذير طبيعت

نكته پنجم؛

اكنون كه ملت ايران با پشت سرگذاشتن انتخاباتي بسيار با شكوه و كاملاً آزاد فصل نويني را براي شكوفايي ملي و تعاملات گسترده‌تر جهاني رقم زده اند و با رأي قاطع، بار سنگين مسئوليت را بر دوش اينجانب نهاده‌اند اعلام مي كنم كه ملت بزرگ و تمدن ساز و نظام جمهوري اسلامي ايران به عنوان يكي از مردمي ترين حكومتهاي مترقي جهان آماده‌اند تا با استفاده از همه ظرفيت هاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي خود و برپايه راه حل‌هاي انساني در يك برنامه عادلانه و احترام آميز جمعي، براي رفع نگرانيها و چالش هاي جامعه بشري مشاركت فعال و تاثير گذار داشته باشد.

ملت فرهنگ‌ساز ايران خود از بزرگترين قربانيان تروريسم كور بوده و در دهه اول انقلاب سي ساله خود گسترده ترين هجوم نظامي تجاوز كارانه به سرزمين خود را مظلومانه دفع كرده است. ملت ما همواره مورد بغض و بي مهري كساني قرار گرفته است كه روزي با همه توان از تجاوز صدام به خاكش و استفاده صدام از سلاح شيميايي، حمايت كردند و روزي ديگر به بهانه دفع شر همان صدام، به عراق لشگركشي كردند. امروز اين ملت خواستار برپايي دنيايي پر از زيبايي و مهرورزي براي آحاد ملتها و انسانهاست و اعلام مي نمايد كه ضمن دفاع قدرتمندانه از حقوق مشروع و قانوني خود، پاسدار صلح و امنيت پايدار براي همه ملتها بر اساس عدالت، معنويت و كرامت انساني است.

ملت ما آماده است براي تحقق اين اهداف همه دستهايي را كه با صداقت دراز مي شوند به گرمي بفشارد . هيچ ملتي در طي مسير كمال، خود را بي نياز از تغيير و اصلاح نمي داند؛ ما نيز از تغييرات واقعي و انساني استقبال مي‌كنيم و آماده مشاركت فعال در اصلاحات بنيادينِ جهاني هستيم.

بر همين اساس تاكيد مي نمايد كه:

تنها راه نجات، برگشت به توحيد و عدالت است و اين بزرگترين اميد و فرصت در همه عصرها و نسلهاست. بدون ايمان به خداوند و تعهد به اجراي عدالت و مقابله با بي عدالتي و تبعيض، نظامِ عالم، سامان پيدا نخواهد كرد.

انسان محور نظام هستي است. وجه ممتاز انسان، انسانيت اوست. همان حقيقتي كه خواستار عدالت، پاكي و عشق و علم و همه كمالات ديگر است. اين ارزشهاي انساني بايد حمايت و فرصت دست يابي به آنها، براي آحاد انسانها فراهم شود. حذف هر يك از آنها حذف بُعدي از ابعاد انساني است. اينها عناصر مشتركي است كه همه جوامع بشري را به هم پيوند مي زند و اساس صلح و امنيت و دوستي را تشكيل ميدهند.

اديان الهي به همه ابعاد زندگي بشر از جمله خداپرستي، اخلاق، عدالت، مبارزه با ظلم، كوشش براي برقراري حكومت هاي عادل و صالح توجه كرده اند. حضرت ابراهيم منادي توحيد در برابر نمرود، حضرت موسي عليهماالسلام در برابر فرعون و حضرت عيسي و حضرت محمد صلوات اله و سلامه عليهم در برابر ظالمان زمان خود ايستادند تا آنجا كه تهديد به مرگ شدند و از سرزمين خود آواره گشتند.

بدون ايستادگي و اعتراض، بي عدالتي ها از جهان برچيده نخواهد شد.

نكته ششم؛

همكاران و دوستان عزيز؛

جهان در حال تغيير و تحول است. سرنوشت وعده داده شده الهي براي بشر، برپايي حيات طيبه انساني است. دوراني خواهد آمد كه عدالت همه‌گير و جهان شمول مي شود و تك تك انسانها محترم و عزيز شمرده مي شوند. آنگاه است كه راه كمال معنوي انسان گشوده و سير او به سوي خدايي شدن و تجلي اسماء الهي محقق مي شود. انسان بايد به نقطه اي برسد كه نماد "علم و حكمت "، "رحمت و رأفت "، "قسط و عدالت " ، "قدرت و خلاقيت " و "بخشش و لطف " خداوند باشد.

اينها همه در سايه حاكميت انسان كامل، آخرين ذخيره خداوند، فرزندي از نسل پيامبر گرامي اسلام يعني حضرت مهدي (عليه السلام) محقق خواهد شد كه خواهد آمد و حضرت مسيح ابن مريم (عليهما السلام ) و انسانهاي صالح ديگر نيز او را در اين ماموريت بزرگ جهاني همراهي خواهند فرمود و اين همان انديشه انتظار است. انتظار حاكميت خوبي ها و حكومت صالح كه انديشه جهاني و فطري و مايه اميد ملتها به اصلاح جهان است.

آنها خواهند آمد و با كمك انسانهاي مومن و صالح همه آرزوهاي تاريخي بشر براي آزادي ، كمال، رشد ، امنيت و آرامش ، صلح و زيبايي را به همراه خواهند آورد. خواهند آمد تا بساط جنگ و تجاوز را برچينند و همه علم و معنويت و دوستي را به جهان هديه كنند.

آري آري آينده روشن بشريت در راه است.

دوستان، بياييد در انتظار آن دوران زيبا و در تعهدي جمعي، سهمي مناسب در فراهم كردن بستر ها و مقدمات براي ساختن اين آينده برعهده بگيريم.

زنده باد عشق و معنويت، زنده باد صلح و امنيت، زنده باد عدالت و آزادي

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

 


نوشته شده در   پنجشنبه 2 مهر 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode