ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 2 بهمن 1391     |     کد : 48575

ویژگی‏های خانواده‏های کودک آزار/ کودکان طلاق مورد آزار بیشتری قرار می‏گیرند

جدایی والدین علاوه بر اینکه صدمات جبران ناپذیری بر روان کودکان وارد می‏آورد باعث فشار مضاعف بر والدی می‏شود که حضانت کودک را بر عهده گرفته است.


خبرگزاری مهر- جدایی والدین علاوه بر اینکه صدمات جبران ناپذیری بر روان کودکان وارد می‏آورد باعث فشار مضاعف بر والدی می‏شود که حضانت کودک را بر عهده گرفته است.


بدرفتاری با کودک غالباً بخشی از یک الگوی خشونت خانوادگی است. بدترین خانواده از حیث کیفیت روابط درونی و میزان استحکام خانواده متزلزل و آسیب رسان است.

ویژگی‏های خانواده آسیب رسان و متزلزل را می‏توان به این شکل خلاصه نمود: خانواده متزلزل از هدف اصلی خویش بازمانده و آرمانش را از دست داده است؛ از درون تهی گشته و با هر ضربه بیشتر می‏ریزد؛ مسئولیت‏ها به کنار رفته و وانهادگی بر آنها حاکم است؛ از روابط خصمانه و غیر دوستانه آکنده است؛ مدیریت تجزیه شده و تصمیم‏گیری در این خانواده‏ها به غایت دشوار است.

در خانواده متزلزل جاذبه کافی برای پایبندی اعضاء به میثاق زندگی مشترک وجود ندارد و فردای روشن و آینده امید بخش وجود ندارد. در خانواده متزلزل، انتقادها به شکل ظالمانه، مستقیم و مستمر توسط اعضای آن از یکدیگر صورت می‏گیرد و دعوا و کتک‏کاری میان والدین امری نسبتاً عادی است. همسر آزاری در این خانواده‏ها فراوان به چشم می‏خورد و فرزندان و مادران مورد آزار جسمی، توهین و ناسزا قرار می‏گیرند.

خانواده‏های طرد شده از اقوام و اجتماع

خانواده‏هایی که گرفتار معضلات اساسی مانند اعتیاد، سابقه سرقت، اشتهار به فساد و .... یکی از والدین هستند به تدریج توسط اطرافیان اعم از اقوام و دوستان طرد می‏شوند. چنین خانواده‏هایی به دو دلیل کانون کودک آزاری می‏شوند. اول به دلایلی همچون اعتیاد، سابقه سرقت و .... که به طور ضمنی زمینه‏های آزار کودکان را در خانواده فراهم می‏آورد. دلیل دوم ارتباط نداشتن با اطرافیان است. این والدین به دلیل نداشتن روابط اجتماعی قادر به تصحیح رفتارهای غلط خود در خانواده نیستند و فرهنگ پذیری نیز در این خانواده‏ها به دلیل نداشتن ارتباطات اجتماعی بسیار به کندی صورت می‏گیرد.

خانواده‏های تک والدی

هرگاه یکی از والدین یعنی پدر یا مادر به تنهایی سرپرستی فرزند خود را عهده دار شوند، بیشتر مرتکب کودک‏آزاری می‏شوند. فوت یکی از والدین از عواملی است که به تک والدی شدن خانواده می‏انجامد. در تاریخچه خانوادگی کودکان آزار دیده جنسی به درمانگاه‏های شهر تهران مشخص شد که 54 درصد این کودکان در خانواده‏های تک والدی زندگی می‏کنند. همچنین تحلیل نتایج به دست آمده از این پژوهش، ارتباط آماری معنا داری بین فوت پدر یا فوت مادر با کودک ازاری جسمانی نشان داد.

یکی دیگر از عواملی که موجب تک والد بودن خانواده می‏شود طلاق وجدایی والدین است. جدایی والدین علاوه بر اینکه صدمات جبران ناپذیری بر روان کودکان وارد می‏آورد باعث فشار مضاعف بر والدی می‏شود که حضانت کودک را بر عهده گرفته است. فشارها و ناراحتی‏های اقتصادی به خصوص در مورد مادران به همراه فشارهای روانی بر پدر یا مادری که از یکدیگر جدا شده‏اند باعث می‏شود که آستانه تحمل والد مورد نظر پایین بیابد و ممکن است کوچک‏ترین نافرمانی کودک، او را عصبانی کرده و به تنبیه یا تحقیر کودک بپردازد.

در این صورت کودک نیز گرفتار فشار مضاعف جدایی والدین و بد اخلاقی پدر یا مادر با خود می‏شود و همین مسئله ممکن است راه را برای انحرافات فردی و اجتماعی کودک هموار سازد. طبق آمارهایی که در هر روز منتشر می‏شود با در نظر گرفتن این موضوع که حداقل اگر نیمی از افراد جا شده صاحب یک فرزند باشند تعداد کودکان در معرض خطر نگران کننده است.

خانواده های مبتلا به بیماری روانی

بسیاری از مطالعات به بررسی ویژگی‏های روان شناختی بزرگسالان کودک آزار پرداخته‏اند. مطالعات اولیه به ویژگی‏هایی چون داشتن مشکلات عاطفی و رفتاری، مشکلات بین فردی، هوش پایین و فقدان اطلاعات در مورد رشد کودک اشاره داشته‏اند. این مطالعات، توصیفی و بر داده‏های بالینی متکی بوده‏اند.

افسردگی یکی از اختلالات شایعی است که هم با غفلت و هم انواع آزاری نسبت به کودکان مرتبط است. چرا که عاطفه سطحی و کمبود انرژی از مشخصات بارز این اختلال هستند و هرکدام می‎‏توانند افزایش دهنده احتمال کودک‏ازاری و غفلت باشد. یکی دیگر از اختلالات روانی که در بروز کودک‏آزاری می‎تواند نقش داشته باشد اختلالات شخصیتی است. این اختلالات دیرپا هستند و در رابطه با محیط، سبک‏های غیر قابل انعطافی به شمار می‏آیند.

این اختلالات به نحو شدیدی نگرش فرد را نسبت به موقعیت‏های ایجاد کننده فشار روانی محدود می‎سازند و تنها به سلسله‏ای محدود و خشک از پاسخ‏ها اجازه عمل می‎دهند و به دلیل ماهیت اختلالات شخصیتی، رفتار کودکان به صورت منفی و غیر متعارفی درک می‏شود و زمینه را برای سوء رفتار فراهم می‏سازد.

اختلال دیگری که در این زمینه قابل بحث است، اختلالات اضطرابی است که به دلیل ماهیت تنشی‏اش اجازه تفکر منطقی را از فرد می‎گیرد و باعث بروز کودک آزاری و رفتارهای متعارض در والدین می‏شود. یعنی وقتی شخص آرام است ممکن است رفتار منطقی و درستی با کودک داشته باشد و در زمان اضطراب عکس آن را انجام دهد که در این موارد علاوه بر آزار فیزیکی، کودک به لحاظ هیجانی نیز در وضعیت نامشخصی قرار می‎گیرد.

همه مطالعاتی که ارتباط بین بیماری روانی یکی از اعضای خانواده آزارگر را مورد آزمون آماری قرار داده‏اند به رابطه معنا داری بین آنها دست یافته‏اند.


نوشته شده در   دوشنبه 2 بهمن 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode