انبياء و به ويژه نبی خاتم(ص)، محور تكامل تاريخ بودهاند و در بستر تكامل تاريخی، تكامل جوامع و در بستر تكامل جوامع، تكامل افراد را موجب شدهاند و يا برعكس میتوان گفت كه افراد جوامع را و جوامع، تاريخ را میسازند و انبياء با تأثيرات خود توانستهاند تاريخ را هدايت كنند.
حجتالاسلام و المسلمين عليرضا پيروزمند، قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، به بحث درباره قلمرو دين پرداخت و گفت: مبحث قلمرو دين به عبارتی بيانگر اين پرسش است كه حوزه سرپرستی و دخالت دين در حيات فردی و اجتماعی انسان تا كجا و تا چه اندازه است؟ و به همين دليل تعبير قلمرو دين برای عنوان اين مبحث بهتر از تعبير انتظار بشر از دين میتواند باشد به دليل اين كه در تعبير «انتظار بشر از دين»، دين به انسان مطالبهگر عرضه میشود، اما در تعبير «قلمرو دين»، دين هدايتگر است و انسان نيازمند به هدايت دينی است.
پيروزمند افزود: لذا بايد ببينيم كه هدايت دين در چه سطح و گسترهای اتفاق میافتد. بنابراين پرسش از قلمرو دين بايد پاسخ اين مسئله را معين كند و طبيعتاً برای مشخص شدن اين پاسخ بايد عرصههای محتمل حضور دين مورد توجه قرار گيرد تا ببينيم كه در چه محدودهای اين هدايت اتفاق میافتد.
در موضوع قلمرو دين میتوانيم بگوييم كه در سه مقياس فرد، جامعه و تاريخ، دين میتواند حضور داشته باشد و موضوع تصرف دين نيز حوزههای رفتار، اخلاق و انديشههايی است كه هدايتگر و سرپرستیكننده فرد، جامعه و يا تاريخ است
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی با بيان اينكه اين مسئله را میتوان در سه مقياس مورد توجه، بررسی و مطالعه قرار داد، اظهار كرد: مقياس اول قلمرو دين در سرپرستی فرد، مقياس دوم قلمرو دين در سرپرستی جامعه و مقياس سوم قلمرو دين در سرپرستی تاريخ سه مقياس و ساحتی است كه حضور دين در آنها به منظور سرپرستی بشر قابل بررسی است.
وی درباره قلمرو دين در سرپرستی فرد گفت: در اين مقياس ما به انسان در هويت فردی او توجه میكنيم و اين انسان برای به كمال رسيدن خود، احتياج به برنامه سعادتی دارد كه براساس نظامی از اعتقادات و باورها و رفتارها و اخلاقياتی كه او را به كمال میرساند مسير بندگی را طی كند. نكته اصلی در اين ساحت اين است كه به دليل قاصر بودن عقل انسان از فهم مناسبات كمال، ناگزير به مراجعه به دين است تا او را در طريق كمال دستگيری كند.
پیوند سرنوشت افراد در ساحت اجتماعی و لزوم نقشآفرینی دین در این ساحت
پيروزمند درباره مقياس دوم، يعنی جامعه، عنوان كرد: هر چند جامعه از آحاد افراد تشكيل شده است و اين افراد هستند كه جامعه را میسازند، اما در پيوند افراد با هم، اتفاقی جديد میافتد كه عبارت است از شكل گرفتن برآيندی از قدرت، كه افراد در تركيب با هم پيدا میكنند. اين قدرت كه از تركيب افراد با هم حاصل میشود و به اقتضاء خود، هم مناسباتی را ايجاد میكند و هم نيازمندیهای جديدی را پديد میآورد، ساحتی متفاوت از ساحت فردی را رقم میزند كه مواجهه بشر با آن و تعيين موضعش نسبت به آن، در كمال و سعادت او دخالت دارد.
اين محقق و پژوهشگر افزود: ساختارسازیها و نهادسازیهای مختلف در مقياسها و موضوعات مختلف كه در دنيای معاصر مشاهده میكنيم، نمودهايی از همين پيوند و ارتباط انسانها با هم و ايجاد يك پتانسيل جديد از تركيب ارادههای انسانی محسوب میشود. به همين دليل هم میبينيم كه در اداره جوامع اموری همچون قانونگذاری، ايجاد مراكز احقاق حقوق، ايجاد مراكز تأمين امنيت موضوعيت پيدا میكند؛ چرا كه در ساحت اجتماعی، مقياس جديدی پديد آمده كه يك فرد از عهده مراقبت از آن و حفظ حريمهای آن برنمیآيد و لذا به طور طبيعی، نهادهای اجتماعی پديد آمده و مسئوليتپذير میشوند.
اين كه ايران با يك محدوده جغرافيايی مشخص و دارای يك فرهنگ و تمدن معين، چگونه تحت جاذبه فرهنگ اسلام قرار میگيرد، يك موضوع است و اين كه جامعه جهانی، آن هم نه در يك مقطع زمانی، بلكه در فرآيندی طولانی مدت، چه تأثيری از تعاليم اسلام و تعاليم انبياء میپذيرد، خواهان مقياسی ديگر برای بررسی است
وی ادامه داد: در اينجا مقصود ما توجه دادن به مناسبات جديدی است كه علاوه بر ايجاد توانمندی برای افراد، در مقياسی وسيعتر، خود به شكل طبيعی دارای شعاع تأثيری وسيعی هستند و تأثيرات آنها، تنها گريبان يك فرد را نمیگيرند، بلكه گاه كل آحاد جامعه را درگير خود میسازند. نمونه ساده اين امر وضع قوانينی است كه از سوی نهادهای قانونگذاری كشورها انجام میشود و تأثيرات مستقيم و غيرمستقيم آن برای كل جامعه قابل مشاهده است. بنابراين و با توجه به اين كه در ساحت جامعه سرنوشت همه افراد به نوعی به همديگر گره میخورد، میتوانيم دخالت دين در اين ساحت را نيز مورد بررسی قرار دهيم.
تاریخ؛ ساحتی برای بررسی قلمرو دین
پيروزمند در خصوص مقياس سوم، كه معمولاً مورد توجه قرار نمیگيرد، گفت: مقصود ما از مقياس تاريخی آن است كه از پيوند جوامع با هم در امتداد زمان، تاريخ شكل میگيرد و به عبارتی، به اين ترتيب مقياس جامعه با مقياس تاريخ متفاوت میشود. برای مثال اين كه ايران با يك محدوده جغرافيايی مشخص و دارای يك فرهنگ و تمدن معين، چگونه تحت جاذبه فرهنگ اسلام قرار میگيرد، يك موضوع است و اين كه جامعه جهانی، آن هم نه در يك مقطع زمانی، بلكه در فرآيندی طولانی مدت، چه تأثيری از تعاليم اسلام و تعاليم انبياء میپذيرد، خواهان مقياسی ديگر برای بررسی است. به همين دليل در اين مقياس نيز میتوانيم اين موضوع را مورد بررسی قرار دهيم كه آيا قلمرو دين سرنوشت تاريخی جوامع را نيز تحت تأثير قرار میدهد يا نه؟
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی با بيان اينكه پاسخ ما به وجود نقشی برای دين در هر سه مقياس، مثبت است، اظهار كرد: به نظر میآيد كه به همان دليلی كه در حيطه زندگی خصوصی قلمرو دين را میپذيريم، بايد در عرصه اجتماعی و حتی تاريخی نيز پذيرا باشيم و معتقد باشيم كه انبياء و به ويژه نبی خاتم(ص)، محور تكامل تاريخ بودهاند و در بستر تكامل تاريخی، تكامل جوامع و در بستر تكامل جوامع، تكامل افراد را موجب شدهاند و يا برعكس میتوان گفت كه افراد جوامع را و جوامع تاريخ را میسازند و انبياء با تأثيرات خود توانستهاند تاريخ را هدايت كنند.
پيروزمند افزود: به همين خاطر در موضوع قلمرو دين میتوانيم بگوييم كه در سه مقياس فرد، جامعه و تاريخ، دين میتواند حضور داشته باشد و موضوع تصرف دين نيز حوزههای رفتار، اخلاق و انديشههايی است كه هدايتگر و سرپرستیكننده فرد، جامعه و يا تاريخ است. بنابراين، اجمالاً، اين الگويی است كه مبحث قلرو دين میتواند، در قالب آن نيز مورد توجه و عنايت قرار گيرد.
وی در پايان اين بخش از گفتوگو عنوان كرد: البته بحثهايی عميقتر، از فلسفه دين، در مورد قلمرو دين جای طرح دارد كه ما به آنها ورود پيدا نكردهايم برای مثال اين كه ماهيت دين چيست؟ خاستگاه دين چيست؟ تأثير اراده خدای متعال و اراده معصومين در شكلگيری محتوايی كه ما به عنوان دين به آن قائليم چيست؟ نسبت بين عقل و نقل در شكلگيری آن محتوايی كه به عنوان از دين از آن ياد میكنيم چيست؟ و ما به بخش عمدهای از اين موارد در كتاب «قلمرو دين در تحليل مفروضات اساسی؛ ارزشها، رفتارها و نمادها» كه شورای عالی انقلاب فرهنگی آن را چاپ و منتشر كرده است، پرداختهايم.