خبرگزاری مهر-تشویق، بهترین راه برای شکوفا کردن استعدادهای افراد است و آن که خواهان اصلاح مردم است باید بیاموزد که چگونه آنان را بر شناخت تواناییهای خود و کشف گنجینه بزرگی که خداوند در وجود آنها به ودیعه نهاده است تشویق کند.
خوبیهای دیگران را گفتن خود میتواند یکی از قواعد اصلاح مردم باشد و برای تحقق بخشیدن آن مؤثرترین، سودمندترین و نزدیکترین راه میباشد، اما متأسفانه اکثر مردم درست برعکس رفتار میکنند؛ یعنی جنبههای منفی و خطاهای انسان خطاکار را به او یادآور میشوند و چنین میپندارند که این عمل موجب میشود وی جنبههای منفی خود را بزداید و اشتباهاتش را صحیح کند.
تردیدی نیست که این روش، چه با مردم و چه با دوستان، اشتباه است و روش درست آن است که بر اساس اصل «از بین بردن بدیها به خوبیها و زدودن فساد به وسیله صلاح» خوبیها را یادآورشویم و مردم را بر آنها تشویق کنیم، مثلاً برای از بین بردن تاریکی کافی نیست که آن را ناسزا گوییم و نفرین کنیم، بلکه باید شمعی را برافروزیم در این صورت تاریکی خود به خود از بین میرود. در ارتباط با جامعه و امور روانی و معنوی مردم نیز وظیفه داریم که به جای نفرین کردن تاریکیهای درون آنان، شمعهای آرزو را در دلشان بر افروزیم. این کار علاوه بر اصلاح آنان برای خود ما نیز اجر و پاداش بزرگی نزد خداوند دارد.
امام علی(ع) میفرماید: «هرکس مسلمانی را ثنا گوید او را پاداش و بخششی باشد». منظور از ثنا، ستایش مثبت و یادکردن خوبیها و تشویق بر آنهاست. این عمل دو نتیجه برای ستایشگر به همراه دارد: پاداش از سوی خداست که ثابت و قطعی است و بخشش از سوی مردم است که متغیر است. بنابراین اگر بخشش دنیوی تحقق نیابد تردیدی نیست که پاداش اخروی را از سوی خداوند دریافت خواهد کرد.
سرزنش و نکوهش کردن درباره بندگان سودمند نیست پس اگر میخواهیم با افراد آزاد و نه بنده و با بشر و نه مشتی ابزار رفتار کنیم باید تشویق کنیم نه نکوهش. اگر افرادی یافت شوند که روحیه بردگان را داشته باشند، نباید از یاد ببریم که 99 درصد مردم آزادند نه بنده.
بنابراین نسبت به 99 درصد مردم باید از روش تشویق و تعریف استفاده کرد و تواناییهای نهفته در وجود آنان را به ایشان شناساند. باید به فرد گفت: در درون تو یکی از بزرگان تاریخ خفته است او را بیدار کن. در اندرون تو کسی آرمیده است که میتواند مسیر زندگی بشریت را تغییردهد. پس نگذار بمیرد. بدین طریق با تشویق و ستایش و نه مذمت و نکوهش، انسان به پیش میرود و انرژیهای درون او آزاد میشود.
انتقاد و خرده گیری از خطاکار روش نادرستی است و طرف را میرماند و در او حالت سرکشی و بی اعتنایی به وجود میآورد. بهترین روش تشویق خطاکار به اصلاح خود و انتقاد از خود خطاست آن هم به گونهای که به حیثیت خطاکار لطمهای نزند و شخصیت او را جریحه دار نکند.
تشویق مانند برافروختن شمع است که تاریکی رابه طور طبیعی از بین میبرد، اما انتقاد و خرده گیری به مثابه لعن و نفرین کردن آن است که اگر یک میلیون سال هم ادامه یابد چیزی را تغییر نمیدهد.
انسانها با تشویق گنجهای نهفته درونشان نمایان میشود و با این کار آنها را از نو میآفرینیم با مقایسه با آنچه باید باشیم ما هنوز نیمه زندهایم. ما فقط ازبخش کوچکی از قوای جسمی و دماغی خود استفاده میکنیم به عبارت دیگر قدرت آدمی فراتر و گستردهتر از آن است که اکنون وی زندگی خود را در آن محدود کرده است! انسان دارای قدرتها و تواناییهای گوناگون است اما معمولاً از آنها استفاده نمیکند.
تقدیر و تشکر بزرگترین انگیزه برای پیشرفت و بزرگترین عامل برای حصول تکامل و ترقی است. پس ما باید صفات پاکیزه هر انسانی را که دیدار میکنیم بشناسیم. تملق و چاپلوسی را فراموش کنیم خالصانه و بی شائبه تحسین خود را به کار گیریم چه مردم و قدرشناسی و سخنان را در حافظه خود میسپارند و در طول سالیان دراز آنها را تکرار میکنند حتی در زمانی که تو آنها را به کلی فراموش کردهای. با تشویق کردن محبت میان افراد چند برابر میشود و در میدان عمل و فعالیت پیش میگیرند.
بله هرگاه انسان در ستایش و تشویق خود زیاده روی کند و ممدوح را بیش از آنچه سزاوار اوست بستاید این عمل از دیدگاه اهل بیت(ع) چاپلوسی و زشت است و چنانچه در ستایش او کوتاهی میورزد و کمتر از آنچه در خور اوست وی را توصیف کند از نظر آنها به حق او ستم کرده است و این سخن امیر مؤمنان (ع) گویای همین مطلب است که فرموده است: ستایش بیش از استحقاق چاپلوسی و کمتر از آن ناتوانی یا حسد است.
در سخنی دیگر امام علی(ع) درنامه خود به مالک اشتر میفرماید: نباید نیکوکار و بدکار در نظر تو یکسان باشند زیرا این کار نیکوکاران را به نیکویی بی رغبت کند و بدکرداران را به بدی راغب سازد و هریک از آنان را به سب آنچه برگزیده است پاداش و کیفر ده.(نهج البلاغه عهدنامه علی(ع) به مالک اشتر نامه).