عرفانی كه ما از قرآن و روايات استفاده میكنيم، با زندگی عينی روزمره انسان مرتبط است و برای هر فردی قابل عمل و پيروی است؛ چرا كه معنويت را در متن زندگی عادی مردم جريان میدهد.
محمد فنايی اشكوری، عضو هيئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره)، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، در مورد راهكارهای دسترسپذير ساختن عرفان اسلامی برای عموم افراد، گفت: من معتقدم عرفانی كه ما از قرآن و روايات استفاده میكنيم، دقيقاً همين خاصيت را دارد؛ يعنی با زندگی عينی روزمره انسان مرتبط است و برای هر فردی قابل عمل و پيروی است.
نياز به بازسازی عرفان اسلامی با ارجاع به كتاب و سنت / عقلانيت، هماهنگی با شريعت و ارتباط با زندگی در همه مراتب ضروری است
فنايی اشكوری افزود: البته وقتی كه وارد سنت عرفانیای میشويم كه در جهان اسلام و در تاريخ ما شكل گرفته است، اولاً میبينيم كه اين عرفان، با زندگی فاصله میگيرد و ثانياً اختصاص به اقليتی از خواص پيدا میكند و عموميت ندارد. در حالی كه در مراجعه به قرآن و روايات، شاهد اين هستيم كه مخاطب آنها، عموم مردم است و معنويت را در متن زندگی عادی مردم جريان میدهند. در واقع پيامبر(ص) و ائمه(ع) افراد را برای زندگی معنوی راهنمايی میكردهاند، بدون اينكه در زندگی عادی و كار و كسب و مسئوليتهای اجتماعی آنان خللی لازم آيد. بنابراين چنين عرفانی از يك سو برای همگان قابل دستيابی است و از سوی ديگر با زندگی ارتباط دارد؛ برخلاف عرفان فنی، كه به صورت تخصصی به شكل عرفان نظری يا عملی درآمده است.
وی اضافه كرد: البته بايد توجه داشت كه هم معرفت عرفانی و هم سلوك عرفانی، و در نتيجه احوال و مقامات عرفانی، مراتب دارد و همه مردم از اين نظر در يك سطح نيستند و در نتيجه نسخه يكسانی برای همه نمیتوان در نظر گرفت، اما آنچه در همه مراتب ضروری است، عقلانيت، هماهنگی با شريعت و ارتباط با زندگی است كه بايد مورد توجه باشد.
ما بايد اولاً انديشههای عرفانی را با مراجعه به ميراث عرفانی خودمان و با مراجعه به منابع دينی و با رويكردی عقلانی بازنگری كنيم و در مرحله دوم و در مقام عرضه بايد زمان خود و زبان و ذهن مخاطبان خود را بشناسيم
فنايی اشكوری در ادامه در پاسخ به سؤال از چگونگی دستيابی به معنويتی مناسب دوران جديد، بر نياز به بازسازی عرفان اسلامی تأكيد كرد و گفت: ما بايستی ميراث گذشته را مورد مطالعه و توجه قرار دهيم و به آن اكتفا نكنيم و به كتاب و سنت بازگرديم و آن چه هست را به كتاب و سنت عرضه كنيم. در واقع ما نبايد خودمان را به كارهای عرفا منحصر كنيم، بلكه بايد اصل و منبع را كتاب و سنت قرار دهيم و ضمن استفاده از تجربههای عرفا، از كمبودهايی كه در فرقهها و نظامهای عرفانی هست، اجتناب كنيم.
عارف يا مربی معنوی بايد دارای جهان بينی و انسان شناسی عرفانی باشد/ ضرورت تنقيح مبانی عرفانی
عضو هيئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره)، در ادامه با اشاره به جايگاه مباحث نظری و عملی عرفان و اهتمامی كه بايد در مورد هر يك صورت پذيرد، عنوان كرد: كسی كه میخواهد عرفان را عرضه كند بايد دارای تفكر، جهانبينی و نظريه عرفانی باشد. همچنين كسی كه میخواهد عرفان اسلامی را به زبان امروزين برای مخاطب قرن 21 عرضه كند بايد جهانبينی عرفانی خود را منقح كرده باشد و دارای نظريه باشد؛ هر چند، لازم نيست كه آن مبانی و پشتوانهها را مستقيم به هر مخاطبی ارائه دهد؛ او محصول كار خود را ارائه میكند.
فنای اشكوری درباره اين تفاوت مربی و افراد تحت تربيت او افزود: لازم نيست كه همه افراد تحت تربيت عرفانی، مبانی را تنقيح كرده باشند، ولی كسی كه مربی معنوی است و معنويت را ارائه میدهد، اگر تصوير روشنی از مبانی نداشته باشد، مصون از لغزش نخواهد بود و در عرضه راهكارهای عملی و عرفانی كه بتواند در زندگی ساری و جاری باشد چندان موفق نخواهد بود.
هم معرفت عرفانی و هم سلوك عرفانی، و در نتيجه احوال و مقامات عرفانی، مراتب دارد و همه مردم از اين نظر در يك سطح نيستند و در نتيجه نسخه يكسانی برای همه نمیتوان در نظر گرفت، اما آنچه در همه مراتب ضروری است، عقلانيت، هماهنگی با شريعت و ارتباط با زندگی است كه بايد مورد توجه باشد
وی مربی معنوی را از اين جهت مانند يك فقيه دانست و بيان كرد: فقيه پس از سالها آموزش و تحقيق و طی كردن مبانی اجتهاد، محصول كار خود را در يك رساله عمليه عرضه میكند، در حالیكه در رساله او مبانی نظری اجتهاد منعكس نيست، ولی نتيجه تحقيقات در آنجا آمده است. در اين جا فقيه فتاوای خود را با اتكا به مبانی اجتهادی و نظری مطرح كرده است، اما برای كسی كه به دنبال زندگی متشرعانه است، همان رساله توضيحالمسائل برای شروع كار كافی است.
اين محقق و پژوهشگر عرفان با تأكيد بر اين نكته كه البته كار عارف از اين نظر بسيار ظريفتر و حساستر است، خاطرنشان كرد: عارف يا مربی معنوی بايد دارای تفكر عرفانی و جهانبينی و انسانشناسی عرفانی باشد و مبانی و نظام ارزشی عرفانی خود را تنقيح كرده باشد و خيلی هم خوب است كه اينها را به زبانی سادهتر برای مخاطب عرضه كند، ولی لزوماً در برنامه عملیای كه برای افراد طراحی میكند، يا در هدايتهای معنويش، لازم نيست كه آن مبانی نظری، در آغاز، به همه افراد تعليم داده شود؛ چرا كه عملاً چنين امكانی وجود ندارد و برای همه ميسر نيست كه وارد اين حوزه شوند.
معرفت بيشتر و عميقتر، سلوك و تهذيب موفقتر
فنايی اشكوری افزود: او میتواند نتيجه تحقيقات خود را به صورت راهكارهای عملی برای زندگی معنوی ارائه دهد. اما البته تدريجاً بايد مخاطب را با زبانی قابل فهم با معارف و مبانی آشنا كند، زيرا هرچه معرفت بيشتر و عميقتر باشد، سلوك و تهذيب موفقتر خواهد بود.
وی در جمعبندی اين بخش از سخنان خود گفت: خلاصه عرضم اين است كه ما بايد اولاً انديشههای عرفانی را با مراجعه به ميراث عرفانی خودمان و با مراجعه به منابع دينی و با رويكردی عقلانی بازنگری كنيم و در مرحله دوم و در مقام عرضه بايد زمان خود و زبان و ذهن مخاطبان خود را بشناسيم و اين نكته را نيز بايد اضافه كرد كه برای اين مقصود ضروری است كه انديشههای معنوی و عرفانی رايج را بشناسيم تا بتوانيم مواجهه مناسبی با آنها داشته باشيم و پاسخ درخوری به شبهات بدهيم.