اغلب مستشرقان میكوشند تا با نگاهی فرودستانه، اسلام را به عنوان يك دين صرفاً تاريخی معرفی كنند كه تجربههای تمدنی و آموزههای ارزشی ـ دينی خود را با صورتبندی بسيار نازل و سطحی و حتی با انحرافهايی، از خاستگاههای ديگر اقتباس كرده است!
حجتالاسلام و المسلمين ذبيحالله نعيميان، عضو هيئت علمی پژوهشگاه انديشه سياسی اسلام (وابسته به دبيرخانه مجلس خبرگان)، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، به بيان سخنانی درباره سير تاريخی مواجهه تمدن غرب با دنيای اسلام و آسيبشناسی مطالعات اسلامشناسی در غرب پرداخت.
بخش پيشين اين گفتوگو را اينجا بخوانيد!
وی در بخشی از سخنان خود با بيان اينكه شرقپژوهی در دنيای غرب همواره با فعاليتهای استعماری توأمان بوده، اظهار كرد: نگاه فرادستانه غربيان به شرق فرودست، محصول نوعی غيريتسازی و غيريتپردازی بوده كه تمدن جديد آن را ايجاد كرده است و در واقع بسياری از ابعاد آموزهها و تجربيات تمدن اسلامی در اين بازخوانی شرقشناسانه به سود تمدن غربی تفسير شده است.
نگاه صرفاً تاریخی به اسلام و تجربههای تمدنی آن
اين محقق و پژوهشگر ادامه داد: مستشرقان خاستگاه ديگری برای تلاشهای تمدنی و عينی مسلمانان و از جمله ايرانيان مسلمان معرفی میكنند؛ چه آنكه میخواهند اسلام را به عنوان يك دين صرفاً تاريخی معرفی كنند كه تجربههای تمدنی و آموزههای ارزشی ـ دينی خود را با صورتبندی بسيار نازل و سطحی و حتی با انحرافهايی، از خاستگاههای ديگر اقتباس كرده است؛ اين امر چندان گسترده است كه میتوان غلبه اين نگاه را بر رويكرد عمده اسلامشناسان و شرقشناسان مشاهده كرد.
وی اضافه كرد: البته شرقشناسی دچار تحولات خاصی در فضای غربی شده، اما اين نگاه را هنوز از دست نداده است. شرقشناسی جديد را ـ اگر واقعاً بتوان شرقشناسی ناميد ـ از اين نگاه دور نشده است، چنانكه در چند دهه اخير، زمانی كه حتی از مسلمانان برای مطالعات اسلامشناسی كمك گرفتهاند، پيش از آنكه آنها را به استخدام فعاليتهای پژوهشی درآورند، آنها را در فرآيندی آموزشی با روح نگاه، روشها و مبانی شرقشناسانهای كه مبتنی بر فرادستی غرب بوده، آشنا و اين نگاه را در ذهن و دل آنان نهادينه كردهاند.
عضو هيئت علمی پژوهشگاه انديشه سياسی اسلام در تشريح اين مطلب عنوان كرد: بسياری از مسلمانان نيز زمانی كه در دامن كلانپروژه شرقشناسی و پروژه اسلامشناسی به فعاليت پرداختهاند، بیآنكه خود بدانند ـ و البته حتی گاه خود آنها نيز میدانند و تاحدی خودآگاهی بدان دارند ـ در همان چارچوب فرادستانه غرب به تأملات اسلامشناسانه و شرقشناسانه پرداختهاند و تنها به بازنگریها و تأملات در مصاديق جديد اكتفا كردهاند.
گرچه كسانی چون هانری كربن با نگاه پديدارشناسانه تلاش كردهاند تا به حاق واقع و باطن آموزههای اسلام دست يابند، اما همه اين گونه تجربيات نيازمند آن است كه مورد تأمل جدی قرار گرفته و صبغه انتقادی به خود بگيرند تا بتوان به تجربه اسلامشناسی در غرب با نگاه عميقتری نگاه كرد
وی تصريح كرد: در مجموع میتوان گفت كه پروژه اسلامشناسی و شرقشناسی به طور كلی محصول تمدن جديد غرب است، هرچند اگر جزيینگرانه به كاوشهای برخی از شرقشناسان و اسلامشناسان بنگريم، ممكن است حتی تلاش آنها را پاس داشته و حتی نيازمند قدردانی برخی از تأملات آنها باشيم.
حجتالاسلام نعيميان در تشريح اين مطلب گفت: با اين حال نگاه كلان، نگاه فرادستانه است كه تمدن غربی آن