در تمام مصاحبههایی که رایدلی اسکات کارگردان پرومتئوس پس از اکران این فیلم در ژوئن امسال با نشریههای معتبر داشته و حتی گفتگوهای تلویزیونیاش، مهمترین سئوال یک چیز بوده است: چرا دوباره به ژانر علمی - تخیلی برگشتید؟
اما مهم اینجااست که از بس کارهای اسکات در ژانر علمی - تخیلی اثر گذار بوده و باعث ایجاد کالت در سینما شده دیگر هرچه هم او بسازد با بلید رانر و بیگانه مقایسه میشود. پرومتئوس نه وقار بیگانه را دارد و نه چالشهای مخاطره آمیز بلید رانر را.
در واقع شاید یک کپی کوچک از همین آثار نیز باشد.
آنچه در پی میآید ترجمه گفتگوی ویدیویی آلکس بیلینگتون (از سایت فرست شوئینگ) با رایدلی اسکات در لندن است که در 8 ژوئن امسال انجام شده.ترجمه خلاصهای از این گفتگو را بخوانید:
خب این برایم واضح است که تمام کاراکترهای فیلم بیگانه موجودیت و مقدارشان در هنگام روایت به تمامی پرداخت نشده بود و هرکدام میتوانستند برای خود یک اثر مستقل هم باشند اما وقتی در طی تمام این سالها با خودم فکر میکردم یک شخصیت برایم بسیار جذاب بود. بطوری که مدام دربارهاش فکر میکردم و اصلا شخص زندهای تصورش میکردم. من بیشتر به فرمانده سفینه فضایی فکر میکردم و اینکه مثلا آن کسی که مغز متفکر در راندن این غول پرنده است چگونه موجودی است؟ اصلا این فضاییها که هستند و از این قبیل سئوالات...
نه. من این را نگفتم. منظورم این است که محال است شما فیلم علمی تخیلی مثل بلید رانر و بیگانه را بسازید و بتوانید حق مطلب را در یک زمان سینمایی حتی غیر متعارف بیان کنید. شما دو راه دارید. اول اینکه با فراغ بال بروید و 10 ساعت فیلم تدوین شده از لابراتوار استخراج کنید و دلتان خوش باشد که هم سرنوشت آدمهای جستجوگر و دانشمندان فضایی را تعریف کردهاید و هم مالکان اصلی یعنی منظورم خود فضایی ها است. با این روند شما خانه نشین خواهید شد. این یک سریال سینمایی میشود و نه یک فیلم سینمایی. بنابراین راه دوم پیش روی ما است: روایت هر دو طرف ماجرا و بدیهی است که ممکن است در برخی جاها سهم بعضی کاراکترهای فوقالعاده پرظرفیت به باد میرود. چرا که نمیتوان بیش از حد روی آنها تکیه کرد. من در پرومتئوس قصدم نشان دادن همان مالکان اصلی بود.
بحث ناکارآمدی نیست. صحبت من در باره پرداخت، وجاهت و روایت است. ما که نمیخواهیم یک فیلم رومانتیک فضایی و یا یک اثر گانگستری بسازیم که حالا مثلا به جای خیابانهای لندن و یا نیویورک دارد در فضا و کهکشان روی میدهد. حرف من این است که واقعا فیلمنامههایی که در ژانر علمی تخیلی و در فرم و فضای بلید رانر و بیگانه (بازهم تاکید میکنم فیلمهایی در این فرم و فضا و شبیه به آن) نوشته شدهاند عمدتا اصالت نداشتند. بنابراین فیلم ساخته شده نیز تصاویری از رفتارهای پرهیجان در کهکشانها است. فقط همین و البته بسیاری از همین آثار بسیار چشم نواز هم از کار درآمدند. همین جیمز کامرون جنگ و درگیری و نزاع فزاینده را در کهکشانها به صورتی زمینی در فیلمش روایت کرد. اما بازهم در پرداخت کم میآوریم.
تصویری از فیلم بیگانه محصول 1979
![بیگانه ساخته رایدلی اسکات بیگانه ساخته رایدلی اسکات](http://images.hamshahrionline.ir//images/2012/12/alien23.jpg)
با این تحلیل موافقم. همینطور بوده. نه اینکه من دربست فکرم و روحم درگیر این قضیه بوده باشد. ولی...
به هرحال من یک فیلمساز هستم. مینویسم. این طرف و آن طرف را نگاه میکنم و بازخوردها را میبینم. فیلمهایی که اشاره کردی همهشان دورانهای خودشان را داشتند. اما من تعلق خاطری که به همه کارهایم دارم به گونهای است که نمیتوانم فراموششان کنم. حتی شکستهایم را. طبیعی است که باید بلید رانر و بیگانه را خیلی خیلی دوست داشته باشم. در اوج بودم. آن موقع حدود 40 ساله بودم. وای خدایا اکنون 75 ساله شدم ولی بازهم آمدم و پرومتئوس را ساختهام. با این حساب بله گمان میکنم حق با شما است.من هنوز حال و هوای سالهای اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 را دارم.
میخندد. بله یادم هست. حتی کاریکاتورهای مرا آن دیوانهها به صورت یک جادوگر کشیده بودند. به خاطر همین مقایسه و حرفها. ولی خب واقعا همینطور هست. به نظرت من شغلی دیگر دارم؟ هر کارگردانی بسته به بضاعتش دارای فروشگاه و مغازه افسانه فروشی خودش هست. برخی مثل فروشگاههای کوچک و نقلی در همین میدان ولینگتون در لندن خودمان، و برخی فروشگاههایشان در حد فروشگاههای زنجیرهای بینالمللی است. با خنده. من به همان مغازههای فسقلی راضی هستم.
بلید رانر محصول 1982
![بلید رانر بلید رانر](http://images.hamshahrionline.ir//images/2012/12/blade_runner.jpg)
با خنده، ببین من هنوز نمیدانم چه کار میخواهم بکنم. بله درست است. یک کمپانی این امتیاز را خریده و من هم آن را خواهم ساخت. من بلید رانر جدید خواهم ساخت. ولی اینکه الان قرار است چکار کنم باور کن نمیدانم. اصلا معلوم نیست به چه سمت و سویی خواهم رفت. آنچه مسلم است این بلید رانر مدرنی خواهد بود. کاری که نه با بلید رانر اولیه مقایسه بشود و نه با بیگانه و نه با پرومتئوس.
به قدری راضی هستم که مدتها وقت صرف ساختنش کردم و به کارم علاقمندم. پرومتئوس را باید به نوعی مجزا از کارهای قبلی من در این ژانر ببینید. اگر جز این باشد که فایده ای ندارد. این یک روایت کلاسیک نیست.اما میتواند یک مکاشفه باشد.