شماری از منافقان صدر اسلام كه از يهوديان بودند، آگاهانه و به قصد ايجاد تزلزل در باور مردم، به نقل روايات ساختگی با انگيزههای مشخصی پرداختند و به تدريج اين نقلها پذيرفته شد و بدون بازيابی و شناخت كافی از صحت و سقم آنها بهطور ناخودآگاه در برخی تفاسير وارد شد.
احمدعلی افتخاری، نويسنده و مدرس حوزه و دانشگاه، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، به بيان سخنانی درباره اهميت و ضرورت تفسير قرآن كريم و سپس برخی از كاستیها، آسيبها و نارسايیهای تفاسير اعم از تفسير مأثور (روايی و نقلی)، تفسير علمی، تفسير قرآن به قرآن (قرآن بسندگی در تفسير)، تفسير ترتيبی و ... پرداخت.
بخش نخست اين گفتوگو را اينجا بخوانيد!
وی كه كتاب «مهجوريت قرآن كريم (علل، آثار و راههای برونرفت در حوزه دورندينی و بروندينی)» را در دست تأليف دارد، در بخشی از سخنان خود در تبيين به مهجوريت قرآن در زمينه تفاسير، با اشاره به پيشينه تفسير روايی عنوان كرد: تفسير مأثور، تفسيری بسيار كهن و همزاد وحی است و در آن قرآن به سنت، يعنی گفتار، كردار و تقرير معصوم(ع) تفسير میشود و سنت پيامبر(ص) نيز ريشه در وحی دارد كه فرمودند: «ألا و انی اوتيت القرآن و مثله معه».
700 جاعل حدیث و 150 صحابه ساختگی
اين محقق و پژوهشگر در بخش ديگری از سخنان خود با اشاره به برخی از كاستیها، آسيبها و نارسايیهای تفسير مأثور، ورود جعل و تحريف، روايات ضعيف و ساختگی و متروك و ... پس از ممنوعيت تدوين احاديث، عنوان كرد: علامه امينی در «الغدير» تعداد 700 تن از جعل كنندگان حديث را بر اساس حروف الفبا نام برده و علامه عسكری نيز در كتاب خود به 150 صحابه ساختگی اشاره كرده كه حتی وجود خارجی نداشتهاند و با اين حال در كتب و آثار اسلامی به عنوان نقل كنندگان حديث و روايت نبوی شمرده شدهاند!
مهمترین انگیزههای جاعلان حدیث
وی افرادی چون ابن ابیيحيی در مدينه، واقدی در بغداد، مقاتل بن سليمان در خراسان و محمد بن سعيد در شام را از مهمترين انگيزههای جاعلان حديث خواند و تجاوز به مقام قداست، ذات و صفات سرمدی و حريمشكنی الهی با طرح خداسازی! و نيز تعرض به حريم عصمت و رسالت الهی پيامبران(ع) و پيشوايان معصوم(ع) با سياست پيامبرسازی و امامآفرينی را از مهمترين انگيزههای جعل حديث برشمرد.
افتخاری خاطرنشان كرد: نمايش بیمحتوايی و بیاعتباری شريعتهای آسمانی با دينسازی، ايجاد تفرقه و اختلاف ميان ملتهای مسلمان با فرقهسازی، ايجاد نفرت ميان تودهها با بدعت و جعل و تحريف با سياست دينستيزی، دور كردن مردمان از حقايق ناب و روح آموزههای دينی و مقام بندگی و اجرای نقشههای شوم خود و همدستان پركين در جامعه به نام دين، از ديگر انگيزههای مهم جاعلان حديث بوده است.
احمدعلی افتخاری:
اسرائيليات بيشتر در كتابهای اهل سنت بهويژه در آثار طبری، نعبوی، خازن، ابنكثير و قرطبی يافت میشود و نيز در آثار شيعه نيز راه يافته است كه علامه طباطبايی در جلد 12 الميزان به اين واقعيت اشاره كرده است
اين مدرس حوزه و دانشگاه همچنين گمراهسازی مردم از مسير فطرت، عقل سليم و شريعت و سنت، برپايی آشوبهای فكری و عقيدتی و اجتماعی، قومی و قبيلهای، استفاده ابزاری برای نيل به سلطه و سود و سرمايه و دنيامداری، شبههانگيزی در تشخيص مبانی صحيح و آلايش حق و باطل و زمينهسازی برای اشاعه روح عناد و طغيان و گرايش به بیدينی و كفر و الحاد را از ديگر انگيزههای مهم جاعلان حديث محسوب كرد.
وی در ادامه سخنان خود گفت: از ديگر انگيزههای جعل حديث میتوان به مواردی چون اشاعه فساد و هر گونه بزهكاری در سايه انحرافات عقيدتی ـ اخلاقی و اجتماعی و ...، بازداشتن مردم از محتوای آموزههای الهی و بسنده كردن به ظواهر آيات و احكام شرع، ترويج باورهای باطل و نادرست نياكان در قالب تعاليم دينی و اصطلاحات روز مطابق با سليقههای دينداران و تضعيف هرچه بهتر و بيشتر باور مردمان سادهلوح و دورانديش اشاره كرد.
«حذف اسناد»؛ دستمایه ورود اسرائیلیات و احادیث جعلی
افتخاری پس از تشريح آسيب جعل و تحريف احاديث، «حذف اسناد» را از ديگر آسيبها و نارسايیهای احاديث برشمرد و گفت: تا دوره تابعان، مفسران خود را به حفظ سند روايت و نقل آن ملزم میدانستند و خود سدی در برابر احاديث موضوعی و ساختگی بودند، اما پس از آنان برای اختصار سند احاديث حذف شد و اخبار بدون سند وارد حوزه تفسير روايی شد و موجبات ضعف آن را پديد آورد و از اين رو احاديث پرشمار جعلی و اسرائيليات به عنوان احاديث صحيح وارد و پذيرفته شد!
«پيدايش شعوبيه»، زمینهای برای جعل حدیث
اين مدرس حوزه و دانشگاه «پيدايش شعوبيه» را از عوامل ورود احاديث ضعيف در تفاسير مأثور دانست و خاطرنشان كرد: گروهی با تمسك به مبانی اسلام بهويژه آيه شريفه «وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ» (حجرات/13) عليه تازيان نژادپرست قيام كردند و هر يك از اين گروهها برای بيان برتری در فضيلت خود دست به جعل حديث زده و در ميان مردمان پراكندند و اين مطلب تأثير بسياری در ضعيف شدن برخی از تفاسير مأثور داشت.
«راهيابی اسرائيليات در تفسير قرآن»
وی «راهيابی اسرائيليات در تفسير قرآن» را از ديگر عوامل از ضعف و نارسايی احاديث خواند و گفت: در عهد تابعان بسياری از يهوديان و نصارايی كه اسلام آورده بودند، از رهگذر باور خود درباره داستانهای قرآن پاسخگوی پرسشهای مسلمانان بودند كه همه اين قصهها رنگ و بوی فرهنگ و آموزههای دينی يهود را داشت.
نويسنده كتاب «رفتار دينی در جامعه دينی» عنوان كرد: زمانی كه اين داستانها به مذاق شنوندگان خوش آمد، شماری از منافقان صدر اسلام كه از يهوديان بودند، آگاهانه و به قصد ايجاد تزلزل در باور مردم و به نقل روايات ساختگی با انگيزههای مشخصی پرداختند و به تدريج اين نقلها پذيرفته شد و بدون بازيابی و شناخت كافی از صحت و سقم آنها به طور ناخودآگاه در تفاسير وارد شد.
گروهی با تمسك به مبانی اسلام بهويژه آيه شريفه «وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ»(حجرات/13) عليه تازيان نژادپرست قيام كردند و هر يك از اين گروهها برای بيان برتری در فضيلت خود دست به جعل حديث زده و در ميان مردمان پراكندند و اين مطلب تأثير بسياری در ضعيف شدن برخی از تفاسير مأثور داشت
اين نويسنده و مدرس حوزه و دانشگاه خاطرنشان كرد: البته اين اسرائيليات بيشتر در كتابهای اهل سنت به ويژه در آثار طبری، نعبوی، خازن، ابن كثير و قرطبی يافت میشود و نيز در آثار شيعه نيز راه يافته است كه علامه طباطبايی در جلد 12 الميزان به اين واقعيت اشاره كرده است.
وی ادامه داد: بر اساس منابع تاريخی عبدالله بن سلام، كعبالاحبار، محمد بن كعب القرظی، وهب بن منيه، تميم بن اوس الداری، عبدالملك بن عبدالعزيز معروف به ابنجريح، عبدالله بن عمرو و خاص و ابوهريره از مهمترين كسانی هستند كه به نقل اسرائيليات پرداختهاند؛ شماری از اينان به استناد برخی اخبار، نقل اخبار اسراييلی را جايز میدانستند و بنابر باور خود در اين راه میكوشيدند!
چگونگی تشخيص احاديث جعلی و اسرائيليات
نويسنده كتاب «زن از ديدگاه ملتها، اديان و بزرگان جهان» درباره چگونگی تشخيص احاديث جعلی و اسرائيليات عنوان كرد: برای ارزيابی و تشخيص جعل و اسرائيليات، میتوان از راه سند و متن وارد شد و احاديث مخالف با آيات قرآن، احاديث متواتر، مخالف حكم قطعی عقل، مخالف مطالب علمی قطعی را شناخت و كنار گذاشت.