تفسير مأثور، تفسيری بسيار كهن و همزاد وحی است و در آن قرآن با سنت، يعنی گفتار، كردار و تقرير معصوم(ع)، تفسير میشود و سنت پيامبر(ص) نيز خود ريشه در وحی دارد كه فرمودند: «ألا و انی اوتيت القرآن و مثله معه».
احمدعلی افتخاری، نويسنده و مدرس حوزه و دانشگاه، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، به بيان سخنانی درباره اهميت و ضرورت تفسير قرآن كريم و سپس برخی از كاستیهای تفسير مأثور يا روايی پرداخت و اظهار كرد: تلاش بیشائبه برای درك معانی و مفاهيم آيات گامی بزرگ در شناخت بهتر و ژرفتر قرآن به شمار میرود.
وی افزود: اهميت شناخت قرآن بر هر مسلمانی از آن روست كه اين كتاب سرچشمه دين و ايمان، جهانبينی، انديشه و عمل به تكليف است و شناخت جامع، هماهنگ و موزون مفاهيم و پيامهای قرآن در گرو تفسير با اصول و مبانی و روشهای صحيح است. در پرتو تفسير، پيوند معنايی بسياری از آيات پراكنده به هم گره خورده و آموزههای جديد در عرصههای گوناگون را پديد میآورد و زندگی انسان را رنگ و معنای ديگری میبخشد.
اين واقعيت تلخ مورد تأييد بيشتر مفسران و محدثان و صاحب نظران شيعه و سنی است كه اخبار و روايات تفسيری چون ساير احاديث از آفت مصون نمانده است؛ بهويژه در برههای كه مسلمانان گرفتار تفرقه و تعصبات گروهی شدند و شماری در اين مسير ناصواب برای اثبات حقانيت انديشه و باور مسلك خود دست به جعل زدند
«تفسير» در لغت و اصطلاح
وی در بخشی از سخنان خود عنوان كرد: تفسير روشن كردن، پرده برداشتن و كشف است و اهل لغت معتقدند كه كه تفسير از ريشه «فَسر» يا مقلوب شده آن يعنی «سَفر» است و برخی نيز گفتهاند كه تفسير از «تفسرة» گرفته شده كه نام وسيلهای است كه پزشك با آن بيماری را تشخيص میدهد.
اين مدرس حوزه و دانشگاه با اشاره به اينكه برخی از بزرگان عالم اسلام نيز تفسير را عبارت از «كشف المراد عن اللفظ المشكل» دانستهاند، عنوان كرد: تفسير در اصطلاح به علم فهم قرآن تعريف شده است؛ يعنی دانشی كه به ياری آن مفاهيم و معارف و علوم قرآن، پندها و حكمتها و ... آن فهميده شده و معانی و احكام آن استخراج و مراد پروردگار به اندازه توان بشر روشن میشود.
پیامبر(ص) نخستین مفسر قرآن است
وی در بخش ديگری از سخنان خود با اشاره به ضرورت نيازمندی به تفسير خاطرنشان كرد: روشن است كه خدای حكيم با بندگانش به زبانی سخن گفته كه فهميده شود و فرستادگان خويش را به زبان مردمان برانگيخته و كتابی فرو فرستاده تا بدون نياز به شرح و تفسير فهميده شود؛ همچنانكه پيامبرش را نخستين مفسر دانسته و میفرمايد: «وَأَنزَلْنَا إِلَیْكَ الذِّكْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ» (نحل/44) و حضرتش با گفتار و كردار به تفسير آيات وحی میپرداختند.
مكتب تفسير پرفيض امام علی(ع)
افتخاری تصريح كرد: در عصر صحابه نيز تفسير از سوی صحابه ممتاز و برجسته از جمله اميرالمؤمنين امام علی(ع) به عنوان دستپرورده پيامبر(ص) و دروازه شهر علم نبی صوت میگرفت. منابع صحابه در تفسير آيات قرآن، علاوه بر سنت و سيره پيامبر(ص)، مكتب تفسير پرفيض امام علی(ع)، اجتهاد و استنباط مفاهيم، اخبار اهل كتاب و اشعار و ادبيات جاهل عرب بود.
نويسنده كتاب «رفتار دينی در جامعه دينی» افزود: در عصر تابعين هم مكتبهای تفسير در مكه و مدينه و كوفه و عراق وجود داشت كه در اين دوره تفسير بر اساس نقل بود و اسرائيليات بسياری در تفسير داخل شد و بذر اختلافات عقيدتی و مذهبی مذاهب تفسيری مختلفی مانند اشاعره، معتزله، شيعه و بعدها اسماعيليه را پديد آورد.
اين مدرس حوزه و دانشگاه ادامه داد: پس از اين دوره نيز به تدريج تفاسيری با گرايشهای كلامی، عقلی و اجتهادی، فقهی، فلسفی، اشاری، علمی، سياسی و اجتماعی، اخلاقی، تاريخی به وجود آمد كه با شيوه نگارش تربيتی، موضوعی، مختصر و جامع و تركيبی از سوی انديشمندان جهان اسلام نگاشته شد.
مرحوم علامه امينی در كتاب «الغدير» تعداد 700 تن از جعلكنندگان حديث را بر اساس حروف الفبا نام برده و مرحوم علامه سيدمرتضی عسكری نيز در كتاب خود به 150 صحابه ساختگی اشاره كرده كه حتی وجود خارجی نداشتهاند و با اينحال در كتب و آثار اسلامی به عنوان نقلكنندگان حديث و روايت نبوی شمرده شدهاند!
افتخاری كه كتاب «مهجوريت قرآن كريم (علل، آثار و راههای برونرفت در حوزه دورندينی و بروندينی)» را در دست تأليف دارد، در بخش ديگری از سخنان خود به مهجوريت قرآن در زمينه تفاسير اشاره و نكاتی در بيان آسيبها و نارسايیهای تفاسير اعم از تفسير علمی، تفسير مأثور (روايی و نقلی)، قرآن به قرآن (قرآن بسندگی در تفسير)، تفسير ترتيبی و ... پرداخت.
پيشينه تفسير روايی
وی در بخشی از سخنان خود با اشاره به پيشينه تفسير روايی خاطرنشان كرد: واژه روايت از ريشه «روی» به معنای محل و نقل است و در زبان عربی ترويه، راوی و ... به همين معنا آمده است و پيشينه اين شيوه تفسيری بسيار كهن بوده و همزاد وحی است و در اين روش قرآن به سنت يعنی گفتار، كردار و تقرير معصوم تفسير میشود كه سنت پيامبر و بيان ايشان نيز ريشه در وحی دارد كه فرمودند: «ألا و انی اوتيت القرآن و مثله معه».
اين محقق و پژوهشگر تصريح كرد: شخص پيامبر(ص) به عنوان نخستين مفسر با بيان و رفتار خود بسياری از جزئيات آيات را تفسير فرمودند و در موقعيتهايی، با ترسيم و الگوسازی و بهرهگيری از وسايل آموزشی و نمايشی اقدام به تبيين و توضيح آيات نمودند و اين شيوه در دوران امامان شيعه(ع) ادامه داشت و در دوره صحابه و تابعان هم آن روايات را در مجموعههايی گرد آوردند.
ورود جعل و تحریف در روایات
وی خاطرنشان كرد: پس از دوره ممنوعيت تدوين احاديث، زمانی كه مبادرت به تدوين و گردآوری احاديث شد، اين امر از تحريف و اسرائيليات مصون نماند و روايات ضعيف، ساختگی، متروك و ... در آنها وارد شد و همين امر به عنوان يكی از ضعفهای اين شيوه تفسيری مطرح است تا سره از ناسره شناخته شود و ما در استفاده از اين شيوه تفسيری بايد با معيارهای شناخت احاديث جعل و اسرائيليات آشنا باشيم.
وی در بيان برخی از نارسايیهای تفسير روايی با اشاره به موضوع «جعل احاديث» عنوان كرد: اين واقعيت تلخ مورد تأييد بيشتر مفسران و محدثان و صاحب نظران شيعه و سنی است كه اخبار و روايات تفسيری چون ساير احاديث از آفت مصون نمانده است؛ به ويژه در برههای كه مسلمانان گرفتار تفرقه و تعصبات گروهی شدند و شماری در اين مسير ناصواب برای اثبات حقانيت انديشه و باور مسلك خود دست به جعل زدند.
اضافه كرد: خوارج و قاسطين نيز كه با شرايط سياسی زمانه به وجود آمده بودند، در سال 41 هجری، از آنجا كه به امكانات و سرباز نياز داشتند، با حيلهگری به شست و شوی افكار عمومی سادهلوحان پرداختند و از آنجا كه آيات قرآن بيش از هر گفتار ديگری اثرگذار بود، بهترين راه فريب را در جعل حديث و تحريف آيات و دگرگونسازی حقايق و مفاهيم بلند و معانی آيات كريمه ديدند و آنها را در تفسير قرآن دخالت دادند.
خداوند فرستادگان خود را به زبان مردمان برانگيخته و كتابی فرو فرستاده تا بدون نياز به شرح و تفسير فهميده شود؛ همچنانكه پيامبرش را نخستين مفسر دانسته و میفرمايد: «وَأَنزَلْنَا إِلَیْكَ الذِّكْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ»(نحل/44)
جاعلان حدیث و صحابه ساختگی
نويسنده كتاب «رفتار دينی در جامعه دينی» تصريح كرد: در همين زمان بود كه علاوه بر خوارج، امويان و برخی ديگر از فرقههای انحرافی، صدها منافق و منحرف را صحابی خواندند و مهر صحت بر آنها زدند كه اين سياست تزوير متكی به زور، برای استحمار مردم سادهانديش و دنيادوست به كارگرفته شد و در نتيجه، تفاسير مأثور با دخالت دادن روايات موضوعه و جعلی از ارزش و اعتبار افتاد و مخدوش شد.
وی خاطرنشان كرد: مرحوم علامه امينی در كتاب «الغدير» تعداد 700 تن از جعل كنندگان حديث را بر اساس حروف الفبا نام برده و مرحوم علامه سيدمرتضی عسكری نيز در كتاب خود به 150 صحابه ساختگی اشاره كرده كه حتی وجود خارجی نداشتهاند و با اين حال در كتب و آثار اسلامی به عنوان نقل كنندگان حديث و روايت نبوی شمرده شدهاند!