ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 9 دي 1404
سه شنبه 9 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 25 آبان 1391     |     کد : 46045

چرا مصرف‌گرا شده‌ايم؟

خودش هم مي‌داند به اين همه اسباب و اثاثيه نيازي ندارد، اما فكر مي‌كند اگر همين امروز آنها را نخرد، اشتباهي مرتكب شده، اشتباهي كه به قول خودش غيرقابل جبران است و همين موضوع بر دغدغه‌هايش مي‌افزايد؛ پس تا مي‌تواند، مي‌خرد.

اشتياق و گرايش به مصرف بيش از حد، ناشي از فرهنگ تبليغاتي است
چرا مصرف‌گرا شده‌ايم؟
جام جم آنلاين: خودش هم مي‌داند به اين همه اسباب و اثاثيه نيازي ندارد، اما فكر مي‌كند اگر همين امروز آنها را نخرد، اشتباهي مرتكب شده، اشتباهي كه به قول خودش غيرقابل جبران است و همين موضوع بر دغدغه‌هايش مي‌افزايد؛ پس تا مي‌تواند، مي‌خرد.

مريم. ش سي‌ويك ساله است و سه سالي مي‌شود كه ازدواج كرده، او پيش از ازدواج همين ديدگاه را داشت و حالا طرز فكرش تشديد هم شده است. مريم براين باور است كه هميشه بايد خريد، تا جايي كه پول و توانش را داريم بايد لوازم زندگي و مايحتاج‌ خود را بخريم تا خيال‌مان از روزها و حتي سال‌هاي بعد‌ راحت باشد. او مي‌گويد: اگر يك روز بخواهم براي خريد ميوه و سبزي از خانه بيرون بروم، اصلا مهم نيست چه ميوه‌هايي را در خانه دارم، هر ميوه خوب و تازه‌اي كه ببينم، مي‌خرم؛ البته شايد مجبور شوم بعضي از قديمي‌ها را دور بريزم.

او با اين‌كه دوست ندارد اسراف كند، اما چنان به اين شيوه عادت كرده كه فكر مي‌كند نمي‌تواند روشش را تغيير دهد.

به نظر مي‌رسد اين روزها چنين مشكلي بيش از پيش به چشم مي‌خورد و افراد زيادي همين رويه را در پيش گرفته‌اند؛ البته اغلب افراد اين گروه به هيچ وجه فكر نمي‌كنند كارشان اشتباه است و حتي از تاثير منفي چنين برخوردي آگاه نيستند يا حداقل ترجيح مي‌دهند در موردش فكر نكنند. دراين شرايط طبيعي است كه كودكان هم اين رفتار را مانند هر عمل ديگري از بزرگ‌ترها ياد بگيرند و مانند آنها مصرف كنند؛ كودكاني كه اصلا‌ نمي‌دانند كاغذهايي كه بي‌دليل سياه مي‌كنند و براحتي در سطل زباله مي‌اندازند، حاصل قطع چند درخت است؛ محيط‌زيستي كه نياز آينده آنها و هم‌ميهنانشان است و نبايد به اين راحتي صدمه ببيند و از بين برود.

محمد. س كه از صبح تا شب، مشغول نوشتن است و هميشه با كاغذ سر و كار دارد، مي‌گويد: درخت‌ها بايد باشند تا ما انسان‌ها زندگي راحت‌تري داشته باشيم؛ دوره‌اي از اكسيژن و سرسبزي آنها استفاده مي‌شده و امروز نوبت كاغذ است. براي همين به نظر من چندان لازم نيست هنگام استفاده از كاغذها، نگران قطع درختان باشيم، چراكه يكي از موارد استفاده از درختان هم همين تهيه كاغذ يا چوب براي مبلمان است!

شايد از نظر من و شما اين حرف‌ها عجيب و خودخواهانه باشد، اما متأسفانه گروهي هم اين‌طور فكر مي‌كنند؛ آنها مي‌گويند مصرف در هر حد و اندازه‌اي نه‌تنها ضرري ندارد، بلكه لازمه زندگي امروزه و پيشرفت است.

دكتر علي انتظاري، مدير گروه جامعه‌شناسي دانشگاه علامه طباطبايي در گفت‌وگو با «جام‌جم» در اين‌باره توضيح مي‌دهد: يكي از مهم‌ترين مواردي كه معمولا در مطالعات جامعه‌شناسي نيز مورد توجه قرار مي‌گيرد، بحث مربوط به محيط‌زيست است. بنابراين مي‌توان گفت از اين منظر مصرف صحيح به مصرفي اطلاق مي‌شود كه طي آن و با مصرف منابع، موجب تخريب محيط‌زيست نشويم. وي با اشاره به بحث توسعه پايدار در جوامع به عنوان معيار ديگري كه در اين زمينه مطرح است، چنين مي‌گويد: توسعه پايدار يكي ديگر از معيارها در چگونگي مصرف است كه البته به مساله محيط‌زيست هم معطوف مي‌شود، ولي به طور كلي مي‌توان گفت يكي از جنبه‌هاي توسعه پايدار اين است كه طوري مصرف كنيم تا امكان توسعه براي جامعه همچنان فراهم باشد. به عبارت ديگر، زماني كه ما توانايي توليد برخي از كالاها را نداريم، بهتر است مصرف آنها فقط در حد لزوم باشد.

جامعه توليدي يا مصرفي؟

خيلي‌ها فقط مي‌توانند بخرند و بخرند و بخرند؛ مهم نيست چه چيزي خريداري مي‌شود، گويا فقط بايد كالاها روي هم انباشته شود. يك روز نوبت مايحتاج آشپزخانه است، روز بعد لوازم خانه و فردا هم شايد ماشين ديگري كنار ماشين قبلي توي پاركينگ جا بگيرد.

رضا. ل يكي از همين آدم‌هاست. او مي‌گويد: اگر روزي بخواهم كالايي بخرم، اصلا نمي‌توانم مقدار كمي از آن را سفارش دهم. هميشه همين طور بودم و هستم و فكر نمي‌كنم دلم بخواهد اين رفتار را تغيير دهم.

دكتر انتظاري با تاكيد بر اين‌كه مصرف بيش از اندازه، شيوه‌اي صحيح و ايده‌آل نيست، خاطرنشان مي‌كند: نكته مهم اين است كه حتي اگر جامعه‌اي‌ توان توليد داشته باشد نيز افراد نبايد بيش از اندازه مصرف كنند. در واقع اين اشتياق و گرايش به مصرف بيش از حد كه در جوامع غربي مانند آمريكا به چشم‌ مي‌خورد، ناشي از فرهنگي تبليغاتي است كه در آن جوامع و نظام سرمايه‌داري شكل گرفته است تا افراد مصرف كنند و چرخ نظام سرمايه‌داري را بچرخانند.

نكته: يكي از وظايف دولت‌ها ايجاد امنيت اقتصادي است ، بنابراين اگر چنين امنيتي وجود داشته باشد ‌و مردم بدانند درصورت نياز به هر كالايي ‌مي‌توانند آن را ‌ با قيمت‌ معقول بخرند، قطعا ديگر به فكر ‌ انبار‌كردن‌كالاها نمي‌افتند
وي مي‌افزايد: جامعه آمريكايي هم توليد‌كننده است و هم مصرف‌كننده و با اين‌كه ميزان مصرف جامعه ما به آن حد نيست، ولي از نظر توليد با آنها فاصله زيادي داريم. بنابراين مي‌توان گفت ما بيشتر جامعه‌اي مصرفي هستيم تا توليدي. همچنين فرهنگ توليد نيز در جامعه ما چندان به چشم نمي‌خورد، ولي در مقابل فرهنگ مصرفي جدي‌ داريم. متأسفانه جامعه ما براي توليد و توليد‌كننده آنچنان كه بايد ارزش قائل نمي‌شود و در مقابل مصرف مورد توجه قرار مي‌گيرد و در برخي موارد حتي تشويق مي‌شود. اين موضوع نشان مي‌دهد ما نه‌تنها فرهنگ توليدي نداريم، بلكه فرهنگي ضد توليدي و بشدت مصرفي بر ما حاكم است.

ابزاري به نام مصرف

دكتر انتظاري درباره عللي كه موجب گسترش مصرف‌گرايي ميان افراد جامعه مي‌شود، مي‌گويد: در اين زمينه برخي از عوامل تاريخي وجود دارد كه يكي از مهم‌ترين آنها گرايش به تجدد غربي است؛ چرا كه در گذشته مصرف‌گرايي ميان افراد جامعه چندان رواج نداشت و فقط مختص طبقه اشراف بود. بنابراين مي‌توان گفت در جامعه سنتي ايران، عامه افراد چندان تمايلي به مصرف نداشته و بيشتر به فكر توليد بودند، اما همزمان با شروع تجددگرايي و آشنايي با تمدن جديد و كالاهاي غربي، شرايطي ايجاد شد كه بتدريج گرايش به مصرف هم در جامعه بيشتر شده و رواج پيدا كرد. در اين موقعيت كاملا طبيعي بود افراد براي تطبيق فرهنگ و نوع رفتار خود با قشر غرب‌گرايي كه در جامعه حضور داشتند، از كالاهايي استفاده كنند كه آنها مصرف مي‌كردند تا به آنها شباهت بيشتري داشته باشند. در نتيجه اين طرز تفكر، در عمل گرايش به مصرف هم در جامعه گسترش يافت.

وي مي‌افزايد: قبل از انقلاب، هر يك از افراد جامعه به طبقه‌اي خاص اختصاص داشتند؛ اما پس از انقلاب اسلامي و با كمرنگ‌‌شدن مرز ميان طبقات، شرايطي پيش آمد كه مردم اين طبقات را به رسميت نشناسند و به همين دليل افرادي از قشر پايين جامعه، خودشان را به سمت بالا كشاندند. البته از منظر جامعه‌شناسي اين موضوعي منفي نيست و موجب ايجاد وحدت و يكپارچگي هم مي‌شود، ولي عوارض خاص خودش را نيز دارد. چنين تحرك طبقاتي و سفر افراد از يك طبقه به طبقه ديگر، باعث شد مرزهاي طبقات كمرنگ‌تر و در نتيجه هويت‌هاي طبقاتي كمتر شود. در چنين شرايطي افرادي از سطوح خيلي پايين جامعه هم مي‌خواستند خودشان را به طبقات بالا برسانند و اين موضوع سبب شد بعضي از افراد هميشه ناراضي و به دنبال ارتقاء باشند تا بتوانند از امكانات اجتماعي بالاتري برخوردار شوند؛ اين گروه فقط مي‌خواستند از طريق مصرف، ارتقاي طبقاتي پيدا كنند و در نتيجه مصرف ميان آنها افزايش يافت.

به گفته اين جامعه‌شناس وجود چنين خصيصه‌اي موجب مي‌شود افراد حداقل در مورد برخي از كالاها، مصرفي شبيه طبقات بالاتر از خود نشان دهند كه اين نوعي مصرف تظاهري است كه به كمك آن فرد مي‌خواهد موضوع خاصي را نشان و نمايش بدهد؛ در اين مورد نيز افراد مي‌خواستند با چنين رفتاري نشان دهند حالا ديگر به طبقه‌اي بالاتر تعلق دارند.

به فرهنگ نياز داريم

جامعه‌اي كه توليد‌كننده نباشد، ناچار است مصرف كند. بنابراين يكي از بهترين شيوه‌ها براي مقابله با مصرف‌گرايي، فرهنگ‌سازي در زمينه توليد است. آن‌طور كه دكتر انتظاري مي‌گويد، زماني‌كه بستر براي توليد فراهم نباشد، جامعه هر چه بيشتر به سمت مصرف‌گرايي سوق داده مي‌شود؛ ولي در شرايطي كه بستر توليد به صورت مناسبي فراهم شود، افراد پولشان را ـ كم يا زياد ـ در كارهاي توليدي سرمايه‌گذاري مي‌كنند. اما در صورتي كه چنين شرايطي فراهم نباشد، افراد ناچار هستند دائم به خريد اقلام خاصي روي بياورند (يا به عبارتي آنها را مصرف كنند) و اين شيوه يعني مصرف بيش از حد هم موجب مصرفي‌تر شدن جامعه مي‌شود.

نوسانات اقتصادي و مصرف‌گرايي

يكي از وظايف دولت‌ها ايجاد امنيت و آرامش اقتصادي در جامعه است. اگر چنين امنيتي وجود داشته باشد و افراد بدانند هر وقت به كالايي نياز پيدا كنند، مي‌توانند آن را براحتي و با قيمتي معقول بخرند، مسلما چندان به فكر خريد و انبار‌كردن كالاها نمي‌افتند. اما آن‌طور كه دكتر انتظاري مي‌گويد در شرايط نبود ثبات، مردم ممكن است آنچه تصور مي‌كنند امروز نسبت به گذشته يا آينده ارزان‌تر است، تهيه‌ كنند. ‌پس زماني كه نوسان اقتصادي و تفاوت معناداري در قيمت كالاها وجود داشته باشد، افراد به خريد و مصرف بيشتر روي مي‌آورند و هر وقت امكانش را داشته باشند، بيشتر خريد مي‌كنند.

وي تاكيد مي‌كند: با اين حال، اگر افراد جامعه‌اي خيلي فردگرا نباشند و وحدت اجتماعي بالايي در ميان آنها ديده شود، كمتر شاهد اين اتفاق خواهيم بود. اما زماني كه گرايش به فرديت افزايش مي‌يابد و افراد به جنبه‌هاي ملي تصميمات خود توجه كمتري دارند، اين اتفاق بيشتر رخ مي‌نمايد. در جامعه ما نيز متاسفانه عوامل مختلفي موجب شده است تمايلات و اولويت‌ها بيشتر به فرد و خانواده محدود شود و در نتيجه شاهد مصرف‌گرايي بيش از حد هستيم.

نهادها بايد دست به كار شوند

مسلما ما نيازمند شكل‌گيري نهادهايي در اين زمينه هستيم تا نيازهاي مصرف كنندگان را تامين كند؛ البته سازماني با نام حمايت از مصرف‌كننده داريم ولي آن‌طور كه دكتر انتظاري مي‌گويد واقعا فعاليت محسوسي كه مردم دركش كنند از اين سازمان نمي‌بينيم.

به گفته وي يكي ديگر از مشكلات ما نبود امكان ارزيابي كالا از سوي مصرف‌كننده است. در بسياري از كشورها نشرياتي منتشر مي‌شود كه به مردم امكان ارزيابي و مقايسه كالاهاي مشابه را مي‌دهد و افراد با بينش صحيح‌تري خريد مي‌كنند؛ در حالي كه در كشور ما چنين مواردي وجود نداشته يا بسيار ضعيف است. نكته مهم ديگر نيز نقش رسانه‌ها در ارائه الگوهاي صحيح و واقعي مصرف است؛ الگوهايي كه مردم بايد آنها را بپذيرند و در جامعه امكان پياده سازي‌اش را داشته باشند.

اما نكته آخر، توجه جدي به توليد ملي است؛ اين كار هم بدون ايجاد فرهنگ مناسب و حمايت جدي از توليد‌كننده امكان پذير نخواهد بود.

همه اين موارد عزمي ملي مي‌طلبد تا در پرتو آن و با گام‌هايي مشخص، طي زماني مناسب به جايگاه واقعي در تجارت جهاني، توليد مطمئن و فرهنگ مصرف صحيح دست يابيم.

نيلوفر اسعدي‌بيگي ‌/‌ جام‌جم


نوشته شده در   پنجشنبه 25 آبان 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode