سنتهای الهی در جوامع حاكم هستند و كسی كه به اين سنتها توجه داشته باشد، بركات آسمان و زمين بر او نازل و به قرب الهی میرسد و اگر اين سنتها را ناديده بگيرد، همه اسباب به كمك او میآيند تا از خداوند دور شود.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، حجتالاسلام و المسلمين سيدحسين ميرمعزی، عضو شورای عالی الگوی اسلامی ـ ايرانی پيشرفت و عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی، در هفتمين نشست از سلسله جلسات نظريهپردازی در حوزه اقتصاد اسلامی با عنوان «سنتهای الهی حاكم بر جوامع انسانی» كه در سازمان فعاليتهای قرآنی دانشجويان كشور برگزار شد، به ايراد سخنانی در اين خصوص پرداخت.
عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی با تأكيد بر اينكه ظلم و جنايات موجب از بين رفتن بركت میشود، اظهار كرد: اميرالمؤمنين(ع) در كلام حكيمانهای میفرمايند: «إذا ظَهَرَتِ الجِناياتُ ارتَفَعَتِ البَرَكاتُ؛ هرگاه گناهان آشكار شوند، بركتها از ميان مىرود». بر اين اساس، بركت از جامعهای كه ظلم در آن جاری است، رخت برمیبندد و هر چند كه ممكن است ثروت از ميان نرود، اما يقيناً بركت از ميان میرود.
وی افزود: ذهن ما با اين مطلب انس پيدا كرده است كه ثروت همان بركت است، اما چنين نيست. به همين دليل ائمه معصومين(ع) نيز از خداوند ثروتی را خواستهاند كه موجب تقرب آنها به خدا شود و اين همان معنای بركت است. بنابراين بركت مساوی با ثروت نيست، بلكه بركت به معنای خير كثير است و خير آن چيزی است كه انسان را در مسير تقوا و كمال به پيش میبرد و به خدا نزديك میكند.
ميرمعزی با بيان اينكه اتراف به معنای ريخت و پاش و خرجهای آنچنانی از ديگر عوامل زوال بركت است، گفت: استفاده از ماشينهای بسيار گرانقيمتی كه با ارزش پولی آن میتوان فعاليتهای اثرگذار اقتصادی و اجتماعی صورت داد، از مصاديق اين اتراف است. عدهای خانه ندارند و جوانهايی به دليل مشكلات مالی توان ازدواج ندارند و عدهای ديگر بر ماشينهايی سوار میشوند كه با پول آن میتوان چندين مورد از مشكلات مالی ديگران را برطرف كرد.
عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی خاطرنشان كرد: ريخت و پاشهای بیمورد و خرج بیمهابا، خوشگذرانی و شهوترانی با ثروت، از مصاديق اتراف است و مترفين افرادی هستند كه با ثروت شهوترانی، خوشگذرانی و ريخت و پاش میكنند، بدون آنكه به احوالات سايرين و اطرافيان خود توجهی داشته باشند. اگر مترفين در جامعهای حاكم شوند، آن جامعه هلاك میشود.
وی ادامه داد: بر حسب آيه شريفه «وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا؛ و چون بخواهيم شهرى را هلاك كنيم خوشگذرانانش را وا مىداريم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند و در نتيجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد، پس آن را [يكسره] زير و زبر كنيم» (اسراء/۱۶)، وقتی عدهای مترف شوند، ديگر نمیتوانند اوامر الهی را رعايت كنند و به رغم امر به تقوا و عدل از سوی خداوند، آنها به گناه و ظلم رو میآورند.
عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی با بيان اينكه طبق سنت الهی، وقتی جامعهای از اوامر الهی دور شد، آن قوم دچار تدمير میشود، خاطرنشان كرد: تدمير به معنای در هم كوبيدن است كه با تأكيد آيه قرآنی بر اين عبارت، كوبيدن سختی در انتظار اين افراد است كه اثری از آنها باقی نمیگذارد. حضرت امام خمينی(ره) میفرمودند كه مواظب باشيد حكام از طبقات ثروتمند نباشند.
وی ادامه داد: برخی در مقابل اين ديدگاه حضرت امام(ره) موضع میگرفتند و میپرسيدند كه چرا ثروتمند صلاحيت حكومتداری را ندارد؟ اگر ثروتمندی ايمان داشته باشد، چه ايرادی دارد كه حاكم شود؟ و حضرت امام(ره) مكرراً میگفتند كه اين ويژگی را در نظر بگيريد و نظر به همين آيه شريفه قرآنی داشتند. ايشان میگفتند كه حكام و كسانی كه میخواهند بر سرنوشت مردم حاكم شوند، بايد از طبقات متوسط و پايينتر از متوسط باشند.
ميرمعزی با اشاره به اينكه به عقيده امام راحل(ره)، اغنياء نبايد بالادست شوند، اظهار كرد: مقام معظم رهبری هم پس از آنكه رهبر شدند، در همان ابتدا در جلسهای با فرماندهان و لشكريان زنگ خطر را برای انقلاب اين چنين به صدا درآوردند كه مواظب باشيد، عدهای كه خودشان در انقلاب جهاد كردهاند و ممكن است اكنون ثروتمند شده باشند، زمام حكومت را به دست نگيرند، زيرا اگر اين افراد حاكم شوند، انقلاب منحرف میشود.
وی افزود: معظم له در جلسهای، حاكميت مترفين را تحليل كردند و فرمودند كه ملتی بود كه به واسطه حاكميت مترفين آنقدر تدمير و در هم كوبيده شد كه در حق امام حسين(ع) به عنوان ولی خدا چنين ظلم عظيمی را جائز شمرد. دليل اين واقعه آن بود كه عدهای به ثروت رسيدند و شروع به خوشگذرانی و اتراف كردند و پس از آن، همين عده افراد مترف حاكم شدند؛ به همين دليل كار اين قوم به آنجا رسيد كه ولی خدا به شهادت رسيد و هيچكس دم بر نياورد.
عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی با اشاره به اينكه از ديگر سنتهای الهی در جوامع اين است كه ربا نابارور و صدقه بارور است، گفت: در آيه شريفه «یَمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ...؛ خدا از (بركت) ربا مىكاهد، و بر صدقات مىافزايد...» (بقره/۲۷۶)، مستقيماً به اين سنت الهی تصريح شده است. بر اين اساس، بركت از ربا گرفته شده و در مقابل آن صدقه بارور شده است و مال صدقه دهنده افزايش پيدا میكند.
وی با بيان اينكه از ديگر سنن الهی در جوامع اين است كه كار خير برای خداوند، گشايش میآورد، گفت: بر اساس آيه قرآن، «مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللّهُ یَقْبِضُ وَیَبْسُطُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؛ كيست آن كس كه به [بندگان] خدا وام نيكویى دهد تا [خدا] آن را براى او چند برابر بيفزايد و خداست كه [در معيشت بندگان] تنگى و گشايش پديد مىآورد و به سوى او بازگردانده مىشويد» (بقره/۲۴۵).
ميرمعزی ادامه داد: منظور از واژه «قرضالحسن» در اين آيه شريفه، آن قرضالحسنهای نيست كه بين انسانها رد و بدل میشود، بلكه در اينجا منظور كاری است كه برای خدا صورت بگيرد و آن را تشبيه به قرضالحسنه كرده است؛ يعنی خداوند گويی كار خير را چنين تعبير كرده است كه انسان مالی را به خدا قرض دهد و اين در صورتی است كه همه مال و اموال در ملكيت خداوند است. خداوند در مقابل اين قرضالحسن كه از مال خدا به خود او داده شود، كريمانه چند برابر پاداش میدهد.
عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی همچنين خاطرنشان كرد: بر اساس اين آيه قرآن، خداوند میفرمايد كه اگر شما انسانها كار خير انجام دهيد، در امر شما گشايش ايجاد میشود. اين كار خير شامل انفاق، صرقه، قرض، وقف و هر عمل خير ديگری است كه در راه خدا صورت گيرد؛ اين خير ممكن است در قبال فقرا، علما يا دولت اسلامی انجام شود.
ميرمعزی با بيان اينكه سنتهای الهی متعدد هستند، خاطرنشان كرد: تا اينجا در خصوص فقر و روزی و ... مطالبی گفته شد، اما در زمينههای ديگر هم به طور گسترده گفته شده كه آثار هر عملی، امهات آن در قرآن كريم و فروعات آن در روايات ائمه معصومين(ع) بيان شده است. بر اين اساس، نظامی از سنتهای الهی وجود دارد.
وی افزود: اگر كسی در هر كاری از خداوند استعانت و معيشت خود را تقدير كند، به اين معنا كه به صورت حساب شده و با تدبير خرج كند، نيكوكاری كند، صدقه بدهد، صله رحم به جا بياورد، خداوند فقر را از او دور میكند. افرادی هستند كه به رغم برخورداری مالی، دائماً اظهار فقر میكنند و هميشه ناراضی هستند و برخی از فقرا هم هستند كه وقتی احوال آنها را میپرسی، شاكر خدا هستند و رضايت دارند.
عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی با تأكيد بر اينكه اين دو مورد تفاوت زيادی با يكديگر دارند، اظهار كرد: آن كسی كه اظهار فقر میكند، خداوند او را در نعمت فقير میكند و آن كسی كه اظهار فقر نكند، خدا نعمت او را افزايش میدهد. اگر كسی روزی خود را از خدا نخواهد و آن را چنان از بنده خدا طلب كند كه گويی روزی را بايد از او گرفت، خداوند در روزی را بر او میبندد.
وی همچنين خاطرنشان كرد: از ديگر سنن الهی اين است كه اگر كسی در امانت خيانت كند، در روزی به روی او بسته میشود. اگر كسی معيست خود را تقدير نكند و باری به هر جهت هزينه كند، موجب كاهش روزی میشود. قطع رحم از ديگر مواردی است كه روزی را كم میكند. اينها بخشی از سنن الهی هستند كه بايد مورد توجه قرار گيرند.
ميرمعزی ادامه داد: در روايات آثاری برای توكل بر خدا، زهد در دنيا، قناعت، اسراف و ... ذكر شده است كه همگی از سنن الهی هستند كه در جوامع حاكم و در عالم جاری هستند. كسی كه به اين سنن توجه داشته باشد، بركات آسمان و زمين بر او نازل و به قرب الهی نزديكتر میشود و اگر اين سنتها را ناديده بگيرد، همه اسباب به كمك او میآيند تا از خداوند دور شود.