گروه انديشه: كمترين تحقيقات حوزه علميه در زمينه مسائل عرفانی است و حتی موضعگيریهايی در مقابل مسائل عرفانی هم وجود دارد. مسئله اساسی عدم توجه به نياز مخاطب است. به جای سرمايهگذاری برای جنگ با عرفانهای نوظهور، بايد در تقويت جبهه عرفان دينی كوشيد.
حجتالاسلام و المسلمين علی نصيری، مدير مؤسسه معارف وحی و خرد، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، در تحليل و ارزيابی خود از جريانهای معنوی نوظهور، خاطرنشان كرد: نخستين مسئلهای كه در ارتباط با عرفانهای نوظهور بايد مورد توجه قرار گيرد و نبايد به رغم همه اشكالات و ايراداتی كه به اين عرفانها وارد است، از آن غفلت كرد، اين نكته است كه اين جريانها بايد در قالب روی آوردنی جديد به معنويت فهميده شوند كه پس از سه سده الحاد و پشت كردن به دين و ارزشهای دينی و در حقيقت با شكست جبهه الحاد، سر برآوردهاند.
سر برآوردن جريانهای معنويتگرا حاكی از شكست جبهه الحاد است
حجتالاسلام نصيری با اشاره به جنگی كه توسط مكاتب مختلف ضد دينی ايجاد شده بود، بيان كرد: آنان میگفتند كه دين افيون ملتهاست و معتقد بودند كه باور به خداوند، باور به مسائل معنوی و اخلاقی، باور به پديدهای مانند روح و روان، همه از سنخ موهومات و خيالات هستند و بر همين اساس در تحليلهای خود آنها را برآمده از اين میدانستند كه انسانهای اوليه و بشر غير متمدن در پی آرام كردن خود بوده و در پناه اين مفاهيم، خود را از خوف حوادث و رخدادهای طبيعی تسلی میداده است. اين تحليلی است كه در لابهلای نوشتههای فلاسفه غير الهی غرب مكرر ديده شده است.
انسان اكنون جويای معنايی فرای قالب و ظاهر است
عضو هيئت علمی دانشگاه علم و صنعت ايران رويكرد دنيای معاصر به معنويت را به معنای شكست اين تصورات دانست و گفت: اكنون كه در عصر مدرنيته، دنيای مردم آباد شده و شكم و شهوت آنان سيری كاذبی را تجربه كرده و پشت سر گذاشته است، انسانها متوجه شدهاند كه حقيقت و هويت انسان، تنها شكم و شهوت و خوشیها و لذايذ نيست و بايد به سمت معنا بروند؛ معنايی كه در برابر ظاهر و قالب قرار دارد.
در حالی كه دين هميشه به ما آموخته است كه اقدام پيشگيرانه بهتر و تأثيرگذارتر از اقدام علاجی است ما همچنان با اين ضعف مواجهيم كه پس از ترك ميدان و پر شدن آن به وسيله ديگران از وضعيت پديد آمده ابراز ناخرسندی و ناراحتی میكنيم
جستجوی حقيقت و آرامش اصيل؛ نشانی از يقظه
وی با بيان اين كه اين امر حاكی از پيشرفتی در زندگی بشر است، عنوان كرد: خداوند در آياتی از قرآن كه به توصيف آرام گرفتگان به زندگی دنيوی پرداخته است، میفرمايد: «یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ؛ از زندگى دنيا ظاهرى را مىشناسند و حال آنكه از آخرت غافلند» (روم/۷) و يا در جای ديگر فرموده است: «ذَرْهُمْ یَأْكُلُواْ وَیَتَمَتَّعُواْ وَیُلْهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ؛ بگذارشان تا بخورند و برخوردار شوند و آرزو[ها] سرگرمشان كند پس به زودى خواهند دانست» (حجر/ 3) و بنابراين اكنون كه انسانها افسردگی و نگرانیهای درونی خود را بزرگترين بلای خود يافته و دريافتهاند كه اين لذايذ و تمتعات ظاهری و آن چه كه غرب و دنيای متمدن برای بشر ايجاد كرده است، نمیتواند بشر را به آرامش اصلی او برساند، متوجه اين امر شدهاند كه حقيقت ديگری ورای اين دنيا و تمتعات ظاهری آن وجود دارد و اين همان نقطه آغازين عرفان است كه اصطلاحاً به آن يقظه گفته میشود.
معنويتهای نوظهور در موقعيت برزخی ميان گسستن از الحاد و پيوستن به آموزههای الهی
حجتالاسلام نصيری اين بيداری و ظهور رويكردهای معنوی جديد را گامی در جهت برون رفت از دوره الحاد در بعد تفكر و دوره لجامگسيختگی در بعد اخلاق دانست و خاطرنشان كرد: البته آن چه به عنوان اشكال و ايراد معنويتهای نوظهور مطرح است، اين است كه هر چند اين جريان از پايگاه و سرزمين الحاد و لجامگسيختگی فاصله گرفته، اما خود را به سرزمين ايمان و ارزشهای اخلاقی منطبق با آموزههای اديان الهی نرسانده است.
مدير مؤسسه معارف وحی و خرد وضعيت اين جريانها را وضعيتی برزخی خواند و اظهار كرد: رويكردهای معنوی جديد را بايد جزء مصاديق ضال بدانيم، بدين معنا كه هر چند اين جريانها به دنبال حقيقت میگردند، اما نمیدانند چه كار بايد انجام دهند. ما میبينيم كه براساس برخی آمارها، تحت تأثير عرفان بودايی، سرخپوستی، آمريكای لاتين و ... و مكتبهايی مانند ذن، يوگا و ...، در آمريكا بيش از 3 هزار معبد پديد آمده است. در واقع اين پديدهها همان جريان برزخ حركتهای معنوی به سمت سرزمين ايمان و باورها و ارزشهای دينی است.
كمترين تحقيقات و مطالعات حوزه علميه در زمينه اخلاق و مسائل معنوی و عرفانی است و هيچ دانشگاه و پژوهشگاهی در كشور در زمينه اخلاق تأسيس نشده است. كمترين كتابهای تحقيقی و پژوهشی، به معنای مصطلح آن، در زمينه معنويت نوشته میشود
فرصتطلبی شيادان، راهزن كاروان معنويتگرايی/ تهی بودن معنويتهای نوظهور از نظام فكری و عبادی
حجتالاسلام نصيری فرصتطلبی برخی از افراد را در اين شكلگيری اين وضعيت دخيل دانست و بيان كرد: آن چه روی داده، اين است كه كسانی كه بايد آنان را شياد نام گذاشت؛ يعنی كسانی كه واقعاً دل در گرو ايمان و اخلاق ندارند و نوع آنان آلوده دامنند، در شرايطی كه میبينند مردم از الحاد و لجامگسيختگی گريختهاند و به سمت مسائل معنوی و اخلاقی سرازير شدهاند، راه اين افراد را سد كرده و حد فاصل الحاد و لجامگسيختگی و دين قرار میگيرند.
اين محقق و پژوهشگر با تأكيد بر اين نكته به عنوان بزرگترين اشكال حركتهای معنوی نوظهور، افزود: پيامی كه اين موارد میدهند، اين است كه در عين حالی كه اين جريانها خود را عرفان نام میگذارند و به معنويت دعوت میكنند، از دل آنها هرگز يك نظام فكری الهی برنمیخيزد؛ يعنی در نظام عرفانی آنها حقايقی مانند خدا، قيامت، رضای الهی و مباحثی از اين دست ديده نمیشود و جايی ندارد. چنان كه از شريعت نيز كه نظامنامه و مرامنامه دين است، در اينها اثری وجود ندارد و در حالی كه اديان برنامه و دستورالعملهايی ارائه كردهاند، هيچ دعوتی به رفتارهای عبادی و بعضاً امور اخلاقی وجود ندارد.
اقبال گسترده جهانی به مسائل معنوی و اخلاقی و عرفانی فرصتی مغتنم برای اشاعه معنويت اسلامی
وی ادامه داد: بنابراين در وهله اول بايد اين يقظه و بيداری جهانيان را به نوعی به فال نيك گرفت، چرا كه همچنان كه اعلام شده است، خدا در حال بازگشت به زندگی مردم است. اما نكته دوم اين است كه جريانهای معنوی در برزخ خود مسير را گم كردهاند و نكته سوم نيز اين است كه محافل علمی، فكری و حوزوی و هر كسی كه دل در گرو دين و مسائل اخلاقی دارد، بايد دغدغه گذر از اين وضعيت را داشته باشد.
عضو هيئت علمی دانشگاه علم و صنعت ايران اقبال گسترده جهانی به مسائل معنوی و اخلاقی و عرفانی را فرصتی مغتنم برای اشاعه معنويت اسلامی دانست و گفت: ما میبينيم كه صوفيه با همين شعارهای عرفانی، هم در تركيه و هم در خاور دور، هم در شبه قاره و هم در آفريقا و حتی در دل اروپا و آمريكا با اقبال روبرو میشود، چرا؟ به دليل اين كه مفاهيم اخلاقی، عرفانی و معنوی جاذبه دارند. به همين دليل است كه دواوين عرفای ما يا مثنوی معنوی اين چنين مورد توجه و اقبال قرار میگيرند.
در وهله اول بايد اين يقظه و بيداری جهانيان را به نوعی به فال نيك گرفت؛ چرا كه همچنان كه اعلام شده است خدا در حال بازگشت به زندگی مردم است. اما نكته دوم اين است كه جريانهای معنوی در برزخ خود مسير را گم كردهاند و نكته سوم اين نيز اين است كه محافل علمی، فكری و حوزوی و هركسی كه دل در گرو دين و مسائل اخلاقی دارد، بايد دغدغه گذر از اين وضعيت را داشته باشد
ماچه كردهايم؟/ كمترين تحقيقات و مطالعات حوزه علميه در زمينه اخلاق و مسائل معنوی و عرفانی است
حجتالاسلام نصيری افزود: به نظر میرسد كه حوزههای علميه از اين بستر فوقالعاده تأثيرگذار و قابل نفوذ در دلهای مردم جهان تا حدودی غافلند و گويا ما بيشتر مايليم كه جنبههای شريعت دينی را به سمت مردم ببريم، در حالی كه لايههای عرفانی و لايههای معنوی دين خيلی سريعتر تأثير میگذارد و با دلها گره میخورد.
وی در ادامه با بيان اين كه واقعاً بايد سؤال كرد ما در اين زمينه چه كردهايم؟، تصريح كرد: كمترين تحقيقات و مطالعات حوزه علميه در زمينه اخلاق و مسائل معنوی و عرفانی است و هيچ دانشگاه و پژوهشگاهی در كشور در زمينه اخلاق تأسيس نشده است. كمترين كتابهای تحقيقی و پژوهشی، به معنای مصطلح آن، در زمينه اخلاق و معنويت نوشته میشود و وقتی كه با وجود زمينه اقبال مردم، ما اين چنين ميدان را خالی میكنيم و حتی گاه موضعگيریهايی در مقابل مسائل عرفانی وجود دارد، نمیتوان توقع اثرگذاری داشت و طبيعی است كه ديگرانی كه بيشترين دعوت را به اين حوزه دارند، گوی را میربايند و ميدان را در اختيار میگيرند.
اقدام پيشگيرانه بهتر و تأثيرگذارتر از اقدام علاجی است
حجتالاسلام نصيری اين امر را ناشی از غفلت دانست و بيان كرد: هر چند ضعفها و نقصانهای جريانهای معنوی تا حدی نگاه منفی به اين امر را توجيه میكند، اما مسئله اساسی ما عدم توجه به نياز مخاطب است و اين كه به اين نمیانديشيم كه ما برای مخاطبان خود چه كردهايم و در شرايطی كه كتابهای عرفانی به اين سرعت ترجمه میشوند و مورد اقبال قرار میگيرند و به چاپهای مكرر میرسند، از خود نمیپرسيم كه آيا اين حكايت از اين ندارد كه مخاطب تشنه اين گونه آموزهها و معارف است. در حالی كه دين هميشه به ما آموخته است كه اقدام پيشگيرانه بهتر و تأثيرگذارتر از اقدام علاجی است، ما همچنان با اين ضعف مواجهيم كه پس از ترك ميدان و پر شدن آن به وسيله ديگران از وضعيت پديد آمده ابراز ناخرسندی و ناراحتی میكنيم.
به جای سرمايهگذاری برای جنگ با عرفانهای نوظهور بايستی در تقويت جبهه عرفان و معنويت دينی كوشيد
وی با اشاره به متون و نظامهای عرفان عملی دينی و ضعف تحقيقات در اين زمينه عنوان كرد: يكی از مسائلی كه بايد به آن اهتمام كرد، اين است كه در آثار موجود در زمينه سير و سلوك، هيچ نظام روشنی ارائه نشده است و اگر ما بتوانيم با استخراج عرفان از متن دين، نظامی كاربردی تدوين كنيم و مسيری روشن را كه مبدأ و مقصد عرفان و معنويت و گامهای طی طريق، در آن به خوبی ترسيم شده باشد، ارائه دهيم، بلندترين گام را برای عبور از عرفانها و معنويتهای نوظهور برداشتهايم.
مدير مؤسسه معارف وحی و خرد با تأكيد بر اين نكته كه به جای سرمايهگذاری برای جنگ با عرفانهای نوظهور، بايد در تقويت جبهه عرفان و معنويت دينی كوشيد، گفت: در واقع ما بايد عرفان را دقيقاً از متن دين بگيريم تا بتوانيم اشكالاتی را كه در قالب جدايی عرفان از دين مطرح میشود، حل كنيم و از نظر مبنايی عرفان را كاملاً با دين و آموزههای دينی گره بزنيم. در اين صورت است كه خودبخود پايگاه اين عرفانها جمع میشود و مخاطب به جای اين كه عرفان را از پائولو كوئيلو بگيرد، آن را از امام صادق(ع) دريافت خواهد كرد.