طرحي براي اصلاح نظام سلامت كشور
جام جم آنلاين: دود جنگ هنوز از شعلههاي خاموش شده جنگ جهاني دوم بلند بود كه عدهاي در آمريكا كه كشورشان از خرابيهاي جنگ مصون مانده بود، در شيوه زندگي پزشكان عمومي دقيق شدند و فهميدند كه تخصصي شدن دانش پزشكي، اين پزشكان را منزوي كرده است.
در سالهاي دهه 70ميلادي ديگر پزشك عمومي آن طبيب همهچيزدان نبود كه علاج هر دردي در آستينش باشد، بلكه او پزشكي درجه دو بود كه مهارتش بسيار كمتر از پزشكان متخصص به نظر ميرسيد. شيوع اين تفكر براي به انزوا رفتن پزشكان عمومي كافي بود، اما بيكار شدن گروه زيادي از اين پزشكان اتفاق خوشايندي نبود كه بشود در مقابلش ساكت ماند.
براي همين در آخرين سال دهه 70 در آمريكا طرحي نوشته شد كه بر مبناي آن تمام پزشكان عمومي در قالبي به نام «پزشك خانواده» گنجانده ميشدند تا هم معضل بيكاريشان حل شود و هم نظام سلامت سر و ساماني بگيرد.
با اين طرح، سطح بهداشت و سلامت عمومي در اين كشور ارتقا يافت و همين رشد، انگيزهاي شد تا كشورهاي ديگر نيز از طرح پزشك خانواده الگو بگيرند؛ كشورهايي از چهارگوشه دنيا همچون كانادا، انگليس، چين، ويتنام، تايلند، ژاپن، عربستان و فلسطين.
پزشك خانواده و موفقيتهاي آن در جهان بتدريج در ايران نيز ايجاد انگيزه كرد؛ آن هم در كشوري كه متوليان سيستم بهداشت و درمانش بر مشكلات متعدد آن واقفند.
در ايران، بيمار تقريبا هميشه سرگردان است و در بدترين اوضاع جسمي و رواني نيز بايد نگران انتخاب پزشك، رفت و آمد مكرر به مراكز درماني و هزينههاي پيشرونده باشد؛ براي همين روزي كه براي اولين بار جرقه پزشك خانواده در كشور زده شد طراحان از رفع اين معضلات به عنوان برگ برنده طرح پزشك خانواده ياد كردند.
سال 84، آغاز طرح پزشك خانواده
نام پزشك خانواده براي نخستين بار در سال 73 در متن قانون بيمه خدمات درماني همگاني مطرح شد؛ آنجا كه بحث بر سر اين بود كه خدمات بيمه درماني و بهداشتي بايد به چه طريق به روستاييان ارائه شود. اين در حالي بود كه با وجود اينكه مشخص شده بود مبالغ مورد نياز اين طرح بايد از كدام منابع تامين شود و طرح از چه نقطهاي كليد بخورد، ولي تا پايان سال 83 كه بودجه سال 84 در مجلس در حال تصويب بود هيچ اعتباري براي اين كار در نظر گرفته نشد.
با اين حال در زمستان سال 83 تغييري در رديفهاي اعتباري ايجاد شد كه سرنوشت پزشك خانواده را تغيير داد، به طوري كه 300 ميليارد تومان به طرح اجراي بيمه روستاييان اختصاص يافت كه به صورت خودكار، طرح پزشك خانواده را نيز شامل ميشد.
به اين ترتيب پس از كش و قوسهاي فراوان، پزشك خانواده به صورت رسمي از سال 84 در كشور آغاز و پرچمدار نهضتي شد كه شعارش دسترسي بهتر به خدمات درماني، توزيع عادلانه خدمات در كشور، حذف هزينههاي غيرضروري و ارتقاي سطح سلامت مردم بود.
پزشك خانواده، ترميم نظام ارجاع
طرح پزشك خانوادهاي كه از روز نخست بر سر زبانها افتاد، عنوان طرحي بود كه ميخواست نظام ارجاع از پايين به بالا را ساماندهي كند، يعني بستري را آماده كند كه در آن مردم به جاي مراجعه به پزشكان متخصص و فوقتخصص در اولين گام، به پزشكان عمومي كه پزشك خانوادگي آنها محسوب ميشود مراجعه كنند و مسير درمان را از مطب آنها شروع كنند، بويژه در نقاط دورافتادهاي كه به منابع بهداشتي و پزشكي به سختي دسترسي دارند.
طرح پزشك خانواده به دنبال اين است تا براي هر فرد يك پزشك عمومي كه همان پزشك خانواده است تعيين كند تا او در موارد لزوم به اين پزشك مراجعه كند و خدمات دارويي و درماني را از او بگيرد و اگر مشكلش با درمان سرپايي حل نشد پزشك او را به مراكز سطح بالاتر ارجاع دهد.
پزشك خانواده در واقع بسيار شبيه به پرستاري است كه بيست و چهار ساعته اوضاع جسمي و رواني بيماران تحت پوششاش را رصد ميكند، چون او مسئول ارائه خدمات جامع سلامت و پاسخگويي مستمر به افراد اعم از بيمار و سالم است بدون اينكه به سن، جنس، وضع اقتصادي يا فرهنگي آنها توجه كند.
پزشكان خانواده از نگاهي ديگر در صف مقدم حفظ سلامت جامعه ايستادهاند، چون آنها به عنوان اولين سطح تماس با مردم، كساني هستند كه وضع جسمي و رواني افراد را زير ذرهبين ميبرند؛ حتما به همين علت است كه گفته ميشود پزشكان عمومي كه در طرح پزشك خانواده ثبتنام كردهاند، بايد پزشكان حاذقي باشند كه در زمينههاي غربالگري، تشخيص و درمان، مهارتهاي ارتباطي و تجزيه و تحليل رواني، اقتصادي و اجتماعي موثر در سلامت، توان بالايي دارند.
اين در حالي است كه در بسته وظايف يك پزشك خانواده، ايمنسازي، پيشگيري از بيماريهاي واگيردار و كنترل آنها، پيشگيري از حاملگيهاي ناخواسته، بهداشت دهان و دندان و بهداشت رواني نيز آمده است، ضمن اينكه برخي فعاليتهاي آموزشي مثل آموختن شيوههاي سالم زيستن، مهارتهاي زندگي و آموزش سلامت نيز بر عهده اين پزشكان است.
اگر طرح پزشك خانواده به صورت دقيق و بدون انحراف از طرح اوليه اجرا شود و با سرعت به تمام شهرها و روستاهاي كشور سرايت كند بيشك ايجاد نظام عادلانه سلامت كه در آن خدمات بهداشتي و درماني به شكلي منصفانه در دسترس همگان است محقق ميشود، زيرا طراحان اين طرح و مجريان آن قول دادهاند كه از پزشك خانواده ابزاري قدرتمند براي كنترل هزينههاي ناشي از درمانهاي تكراري، افزايش پاسخگويي و امكان پيگيري خدمات ارائه شده به بيمار، تشكيل پرونده سلامت براي تك تك ايرانيان، افزايش كنترل كيفيت خدمات و ايجاد انضباط مالي بسازند.
مريم خباز / گروه جامعه