ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : دوشنبه 8 دي 1404
دوشنبه 8 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 15 مهر 1391     |     کد : 43761

جبروت كعبه

از پله‌هاي برقي مسجدالحرام داريم آرام آرام پايين مي‌رويم. مدير كاروان مي‌گويد سرتان را پايين نگه داريد و فقط زمين را نگاه كنيد.

از پله‌هاي برقي مسجدالحرام داريم آرام آرام پايين مي‌رويم. مدير كاروان مي‌گويد سرتان را پايين نگه داريد و فقط زمين را نگاه كنيد. با راهنمايي او وارد صحن مسجد مي‌شويم. آهسته آهسته گام برمي‌داريم.
سنگ‌هاي سفيد صحن مسجدالحرام به ما خيره شده‌اند ما هم به آنها. حال عجيبي است. اين كه قرار است براي نخستين بار خانه خدا را از نزديك ببيني. جمعيت زيادي در حال طوافند. صداي الله‌اكبر و سبحان‌الله همه بيت‌الله را پركرده است. حواسمان به هيچ جا نيست. سرها پايين است و فقط سنگ‌هاي سفيد بيت‌الله الحرام را نگاه مي‌كنيم. مدير كاروان كه هم باتجربه است و هم با ذوق مي‌گويد همه با هم سجده كنيد و هرچه خواستيد از خداي متعال درخواست كنيد. كساني را به ياد آوريد كه به شما التماس دعا گفته‌اند و ادامه مي‌دهد حتما خداوند با شما كار مهمي داشته كه شما را به خانه‌اش دعوت كرده است. بر سنگ‌هاي سفيد مسجدالحرام سجده مي‌كنيم. بغض گلوي همه را مي‌گيرد. همه بي‌اختيار گريه مي‌كنند. اسم و چهره همه كساني كه به تو التماس دعا گفته بودند از مقابلت عبور مي‌كند. نيازي نيست به مغزت فشار بياوري. يك نيروي عجيب، نام و چهره همه آنها را به تو ياد آوري مي‌كند... مدير كاروان مي‌گويد حالا سر از سجده برداريد.

سر از سجده بر مي‌داريم. الله‌اكبر. كعبه مقابل ماست... چه شكوهي؛ چه جلالي؛ چه جبروتي... اين همان خانه‌اي است كه ابراهيم خليل بنا كرده است. اين همان خانه‌اي است كه خداوند آن را در مقابل حمله سپاه ابرهه نجات داد. همان خانه‌اي كه شكاف برداشت تا فاطمه بنت اسد وارد آن شود و علي را به دنيا بياورد.

اين همان خانه‌اي است كه رسول خدا وارد آن شد و هبل‌هاي زر و زور و تزوير را در هم شكست. بالاي كعبه را نگاه مي‌كني انگار بلال ايستاده و دارد اذان مي‌گويد... تو جايي آمده‌اي كه محل نزول قرآن است. در فضايي نفس مي‌كشي كه محل پرواز فرشته‌هاست.

كعبه با شكوه است و ساده. مثل پيري كه خرقه‌اي سياه بر دوش انداخته باشد مقابلت ايستاده. صبور و صميمي. مانده‌اي چه به او بگويي. احساس مي‌كني زبانت بند آمده است. براي همه كساني كه به تو التماس دعا گفته‌اند دعا‌مي‌كني و اشك مي‌ريزي.

خدايا تو با آن همه بزرگي‌ات چه خانه كوچكي داري! من كساني را مي‌شناسم كه با همه كوچكي‌شان خانه‌هايي بزرگتر از تو دارند. كعبه با همه شكوهش ساده است. كعبه مثل يك ميدان مغناطيسي قوي انسان‌ها را چونان براده‌هايي ناچيز از همه جهان به خود جذب كرده... همه در حال طواف‌اند. چه موجي چه دريايي چه شكوهي چه آرامشي. پاهايت مي‌لرزد و ناي راه رفتن نداري. آرام آرام با گروه همصدا مي‌شوي. الله‌اكبر... الله‌اكبر... لااله الا‌الله...


نوشته شده در   شنبه 15 مهر 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode