یك هفته به انتظار ماندم
تا جمعة دیگری بیاید
شاید كه از آسمان مكه
آن قاصد آخری بیاید
من منتظرم جهان تاریك
روشن شود از وجود خورشید
هر لحظه به جان ما بتابد
آن نور صفا و عشق و امید
من منتظرم سرود ایمان
در شهر سیاه ما بپیچد
همراه صدای دلنشینش
بوی خوش یاسها بپیچد
ای كاش بیاید آن مسافر
آن قاصد سبز آسمانی
تا در دل مردهمان بكارد
هر لحظه امید زندگانی