روي هيچ برگهاي ثبت نميشود، هيچ زوجي آن را امضا نميكند، هرگز خداحافظياي صورت نميگيرد. حتي ممكن است جز همسراني كه فقط همخانهاند، هيچ كس هم از وقوع آن مطلع نباشد، اما گويي چاهي از فاصله در زندگي ايجاد ميشود كه كمكم عميق و عميقتر ميشود و هر روز زن و شوهر را از هم دور و دورتر ميكند.
طلاق عاطفي معضل امروز اكثر خانوادههاست كه به گفته كارشناسان دلايل خاص خود را دارد و معمولا براي افرادي اتفاق ميافتد كه سالها از زندگي مشتركشان ميگذرد.
دكتر سيدهادي معتمدي، روانپزشك و مشاور خانواده در اين باره ميگويد: در زندگي ماشيني كه ارتباطات ميان زن و شوهر خيلي كم است، يا در وضعيتي كه آنها همديگر را خيلي كم ميبينند يا مشكلات مالي زيادي دارند كه با كوچكترين تنش، ارتباط ميان زن و شوهر دچار مشكل ميشود، طلاق عاطفي صورت ميگيرد.
وي تاكيد ميكند: در چنين شرايطي همسران در وضعي زندگي ميكنند كه مانند دو همخانه هستند و چندان منفعتي براي هم ندارند، اما فرزندان رابطه سرد ميان پدر و مادر را بخوبي درك ميكنند و بيشترين آسيب را ميبينند.
زنان كارمند از متهمان اصلي وقوع طلاق عاطفي در خانهاند. همانها كه فقط كار ميكنند و با غفلت از زندگي زناشويي خود هميشه خسته و نامرتب و بيحوصله هستند.