برخی گفتهاند كه زمانی كه ابن رشد در قرطبه مدفون شد، تفكر علمی و عقلی از ميان مسلمانان ناپديد شد، در حالی كه مسئله علم همواره از سوی شيعيان مورد توجه بوده است و كشور ما در اين زمينه كشوری است كه سنت تفكر و تعقل، در آن سنتی پيوسته و ادامهدار بوده است.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، همايش علمی ـ پژوهشی «امام رضا(ع)؛ اديان، مذاهب و فرق» امروز، يكشنبه، دوم مهرماه، با حضور سيدمحمد حسينی، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی، مهدی محقق، رئيس مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران ـ دانشگاه مك گيل، سيداحسان قاضیزاده هاشمی، مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران و جمعی از اساتيد حوزه و دانشگاه و طلاب و دانشجويان و علاقهمندان به امام رضا(ع) در تالار علامه امينی دانشگاه تهران آغاز به كار كرد.
بنا بر اين گزارش، مهدی محقق، رئيس مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران ـ دانشگاه مك گيل، به عنوان اولين سخنران علمی اين همايش گفت: در مباحثه سه حالت مفروض است و در قرآن بيان شده كه در اين حالات يا با حكت يا با موعظه و يا با جدال احسن بايد با طرف مقابل سخن گفت. در واقع ما يا با اهل دليل و استدلال طرف هستيم كه در اين صورت بايد با حكمت سخن بگوييم. اگر اهل خطابه در مقابل ما هستند، بايد موعظه را به كار برد و اگر با اهل جدل مواجهيم، بايد جدل را به كار گرفت.
محقق افزود: اما در اينجا مقصود از جدل، آن جدلی است كه كشف حقيقت را هدف خود قرار داده است، چرا كه نمیتوان با زورگويی و اهانت به جايی رسيد و در اين صورت حقيقت كشف نمیشود، بلكه مجادله نيز بايد مجادله احسن باشد. نمونه مناسبی از چنين مباحثاتی را میتوان در مباحثات امام رضا(ع) با پيروان فرق مختلف ديد كه از مميزات حيات امام رضا(ع) است و تفصيل آنها را میتوان در «كتاب احتجاج» طبرسی ديد.
وی با اشاره به دوره امامت امام رضا(ع) عنوان كرد: در اين زمان بود كه مسلمانان به اين امر توجه پيدا كردند كه علم را از هر جايی كه ممكن است فراگيرند. اين شعار مسلمانان است كه بايد سخن را شنيد و بهترين آن را انتخاب كرد و اساساً يكی از رازهای پيشرفت علم و دانش در تمدن اسلامی گشوده بودن در مقابل علم و توصيه و تشويق به فراگيری علم از هر كجا و در نزد هر كسی است.
رئيس مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران ـ دانشگاه مك گيل افزود: در فرهنگ اسلامی ارزش انسانها به علم آنان است و افضليت از آن علم است. به بيان ديگر هميشه عالم بر جاهل مقدم است و شريفترين ولايتها ولايت علم دانسته شده است. از همين روی بود كه از ترجمه علوم از ساير زبانها در دوران اوليه اسلامی استقبال شد.
وی كتب ترجمه شده در اين دوران را بر دو دسته دانست و گفت: مترجمان اغلب مسيحی يا يهودی بودند و اين مترجمان وقتی به ترجمه كتب پزشكی يا ستارهشناسی میپرداختند، مشكلی ايجاد نمیشد، اما جايی كه به الهيات و مابعدالطبيعه وارد میشدند، به گونهای مناسب حال مخاطبان اقدام نمیكردند و از اين جهت ترجمه آثاز فلسفی چندان توفيقی نيافت و كار به جايی رسيد كه فلسفه مورد تكفير واقع شد و ريشه اين امر نه كفرآميز بودن فلسفهها، بلكه نادرست بودن ترجمههايی بود كه از اين آثار صورت گرفته بود.
محقق اضافه كرد: اما كسانی كه عالم و مسلمان بودند، میدانستند كه چگونه اين علوم را برای مسلمانان عرضه كنند. برای مثال، فارابی كه شخصيت علمی ـ اسلامی داشت، متوجه بود كه در تلخيص كتاب نواميس افلاطون چه مطالب و مباحثی را مطرح كند يا ابوريحان بيرونی در ترجمه پاتنجل از سانسكريت به اين امر توجه داشته است. اين امر از هوشياری اين افراد حكايت میكند كه توانستند آثاری را عرضه كنند كه ضمن مفيد بودن مورد تنفر واقع نشوند.
وی در ادامه به علل و زمينههای اختلاف در ميان گروهها و فرق اسلامی اشاره كرد و گفت: اختلافات فقهی، اختلاف در اصول دين و اختلاف در امر خلافت و امامت، منشأهای شكلگيری گروهها و فرق اسلامی بودهاند و چه در حوزه اختلافات فقهی و اختلاف در فروع و چه در حوزه كلام و عقايد، همواره بزرگان كوشيدهاند كه از ميزان اختلافات بكاهند.
مهدی محقق با بيان اين كه در تشيع اختلافات در حوزه فقه از ساير فرق اسلامی بسيار كمتر است، افزود: در زمينه اصول عقايد و كلام نيز برجستگیهای فراوانی در مباحث مطرح شده در اصول عقايد شيعه وجود دارد كه در ساير گروهها و نحلههای كلامی ديده نمیشود. در واقع در حالی كه برخی از فرق در دام نقلگرايی و ظاهرگرايی افتادند و گروههايی در دام جبر و يا تشبيه افتادند و عدهای نيز در مسئله جانشينی پيامبر(ص) يا اميرالمؤمنين(ع) به خطا دچار شدند، شيعه از همه اين موارد بركنار ماند و همه اينها به واسطه اين امر بود كه پيشوايان اين مذهب، پيروان خود را در مسير عقل هدايت میكردهاند.
محقق با ذكر شواهدی از تاريخ اسلام عنوان كرد: برخی گفتهاند كه زمانی كه ابن رشد در قرطبه مدفون شد، تفكر علمی و عقلی از ميان مسلمانان ناپديد شد، در حالی كه آنان اطلاع ندارند كه اين سخن در مورد كشور ما صادق نيست. مسئله علم همواره به شكلی جدی از سوی شيعيان مورد توجه بوده است و كشور ما در اين زمينه كشوری است كه سنت تفكر و تعقل، در آن سنتی پيوسته و ادامهدار بوده است.
وی گفت: اين از امتيازات كشور ماست كه مفسری همچون علامه طباطبايی داريم كه در عين حال فيلسوف نيز هست يا ما فقيهی همچون امام راحل(ره) را داريم كه فلسفه درس میدادند يا شخصی همچون مرحوم مطهری از برجستگان اين سنت فكری است. در دورانی پيش از اين نيز بزرگان زيادی از اين سنت به بحث و درس اشتغال داشتند و چراغ تعقل و تفكر اسلامی در اين كشور تا زمان حاضر روشن بوده و اميدواريم كه اين چراغ همواره روشن بماند و خاموش نشود، چرا كه خداوند وعده كرده است كه نور خود را باقی خواهد گذاشت، هر چند كافران را خوش نيايد.