دو پاسخ از آیت الله العظمی «وحید خراسانی» و آيت الله العظمي «حاج آقا رحیم ارباب»
گردآوري و تنظيم: رضا صابري خورزوقي
سؤال كه در بالا آمده يكي ار پرسشهائي از اين نوع است که حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی در پایگاه خود به آن پاسخ دادهاند.
در اين نوشته، ابتدا متن پاسخ معظمله و سپس ماجرائي از خاطرات دكتر محمدجواد شریعت با مرحوم آيت الله العظمي حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی را در اين ارتباط تقديم ميكنم:
متن پاسخ حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی به این شرح است:
زبان عربي كامل ترين و پرمحتواترين زباني است كه بندگان خدا با آن صحبت مي نمايند و كلمات آن، داراي معاني لطيف و دقيقي است كه معمولاً به هنگام ترجمه نمودن به زباني ديگر نمي توان آن معاني را منتقل نمود، خدا در قرآن اين زبان را به عربي مبين نام برده و قرآن را كه بزرگترين كتاب آسماني است به اين زبان فرستاده و بر بندگان خود واجب نموده است كه نماز خود را به اين زبان بخوانند و كيفيت خواندن نماز، توسط پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله ائمه علیهم السلام بيان شده است. (استفتاء/11863)
درسي از مرحوم
حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی
گردآورنده: در اينجا شايسته ميدانم پاسخ معظمله را با درسي از مرحوم حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی كامل كنيم.
اميد كه نافع واقع شود.
استاد نامدار، غواص ماهر اقيانوس بيكران ادب فارسى، دكتر محمدجواد شریعت، نويسنده كتاب «چهارده روايت در قرائت قرآن مجيد» و «ترجمه نهج البلاغه» و دهها اثر ديني و ادبي ديگر است
وي، در همين ارتباط همراه با جمعی از دانشجویان با مرحوم آيت الله العظمي حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی دیدار كرده است، خاطره آن ملاقات را چنین باز میگوید:
سال یكهزار و سیصد و سی دو شمسی بود، من و عده ای از جوانان پرشور آن روزگار، پس از تبادل نظر و بحث و مشاجره، به این نتیجه رسیده بودیم كه چه دلیلی دارد نماز را به عربی بخوانیم؟
چرا نماز را به زبان فارسی نخوانیم؟
عاقبت تصمیم گرفتیم نماز را به فارسی بخوانیم و همین كار را هم كردیم.
كم كم والدین ما از این موضوع آگاهی یافتند و به فكر چاره افتادند.
آنها، پس از تبادل نظر با یكدیگر، تصمیم گرفتند با نصیحت، ما را از این كار باز دارند و اگر مؤثر نبود، راهی دیگر برگزینند.
چون پند دادن آنها مؤثر نیفتاد؛ ما را نزدِ یكی از روحانیون آن زمان بردند.
آن روحانی وقتی فهمید ما به زبان فارسی نماز میخوانیم، به شیوهای اهانت آمیز نجس و كافرمان خواند.
این عمل او ما را در كارمان راسخ تر و مصرتر ساخت.
عاقبت یكی از پدران، والدین دیگر افراد را به این فكر انداخت كه ما را به محضر حضرت آیت الله حاج آقا رحیم ارباب ببرند و این فكر مورد تأیید قرار گرفت.
آنها نزد حضرت ارباب رفتند و موضوع را با وی در میان نهادند.
او دستور داد در وقتی معیّن ما را به خدمتش رهنمون شوند.
در روز موعود ما را كه تقریباً پانزده نفر بودیم، به محضر مبارك ایشان بردند.
در همان لحظه اول، چهره نورانی و خندان وی ما را مجذوب ساخت؛ آن بزرگمرد را غیر از دیگران یافتیم و دانستیم كه با شخصیتی استثنایی رو به رو هستیم. آقا، در آغاز دستور پذیرایی از همه ما را صادر فرمود. سپس به والدین ما فرمود: شما كه به فارسی نماز نمیخوانید، فعلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید.
وقتی آنها رفتند، به ما فرمود: بهتر است شما یكی یكی خودتان را معرفی كنید و بگویید در چه سطح تحصیلی و چه رشته ای درس میخوانید.
هريك خود را معرفي و از مقطع و رشته تحصيلي خود ميگفتيم و مرحوم ارباب، به تناسب رشته و مقطع ما، پرسشهای علمی مطرح كرد و از درسهایی مانند جبر و مثلثات و فیزیك و شیمی و علوم طبیعی مسائلی را پرسید كه پاسخ اغلب آنها از توان ما بیرون بود.
هر كس از عهده پاسخ بر نمیآمد، با اظهار لطف وی و پاسخ درست پرسش رو به رو میشد.
پس از آن كه همه ما را خلع سلاح كرد، فرمود: والدین شما نگران شدهاند كه شما نمازتان را به فارسی میخوانید، آنها نمیدانند، من كسانی را میشناسم كه ـ نعوذ بالله ـ اصلاً نماز نمیخوانند. شما جوانان پاك اعتقادی هستید كه هم اهل دین هستید و هم اهل همت. من هم در جوانی میخواستم مثل شما نماز را به فارسی بخوانم؛ ولی مشكلاتی پیش آمد كه نتوانستم. اكنون شما به خواسته دورانی جوانیام جامه عمل پوشانیدهاید، آفرین به همت شما. در آن روزگار، نخستین مشكل من ترجمه صحیح سوره حمد بود كه لابد شما آن را حل كرده اید. اكنون یكی از شما كه از دیگران مسلط تر است، بگوید بسم الله الرحمن الرحیم را چگونه ترجمه كرده است.
یكی از ما به عادت دانش آموزان دستش را بالا گرفت و برای پاسخ دادن داوطلب شد.
آقا با لبخند فرمود: خوب شد طرف مباحثه ما یك نفر است؛ زیرا من از عهده پانزده جوان نیرومند بر نمیآمدم. بعد به آن جوان فرمود: خوب، بفرمایید «بسم الله» را چگونه ترجمه كردید؟
آن جوان طبق عادت جاری، گفت: به نام خداوند بخشنده مهربان.
حضرت ارباب لبخند زد و فرمود: گمان نكنم ترجمه درست «بسم الله» چنین باشد، در مورد «بسم» ترجمه «به نام» عیبی ندارد. اما «الله» قابل ترجمه نیست؛ زیرا اسم علم (خاص) خدا است و اسم خاص را نمیتوان ترجمه كرد؛ مثلاً اگر اسم كسی «حسن» باشد، نمیتوان به او گفت «زیبا». ترجمه «حسن» زیبا است؛ امّا اگر به «آقای حسن» بگوئیم «آقای زیبا»، خوشش نمیآید.
كلمه «الله» اسم خاصی است كه مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق میكنند، نمیتوان «الله» را ترجمه كرد، باید همان را به كار برد.
سپس فرمودند: خوب «رحمن» را چگونه ترجمه كرده اید؟
رفیق ما پاسخ داد: «بخشنده».
حضرت ارباب فرمود: این ترجمه بد نیست، ولی كامل نیست؛ زیرا «رحمن» یكی از صفات خدا است كه شمول رحمت و بخشندگی او را میرساند و این شمول در كلمه بخشنده وجود ندارد؛ «رحمن» یعنی خدایی كه در این دنیا هم بر مؤمن و هم بر كافر رحم میكند و همه را در كنف لطف و بخشندگی خود قرار میدهد و نعمت رزق و سلامت جسم و مانند آن عطا میفرماید. در هر حال، ترجمه بخشنده برای «رحمن» در ترجمه كاملي نیست.
بعد پرسيدند: خوب «رحیم» را چطور ترجمه كردهاید؟
رفیق ما جواب داد: «مهربان».
حضرت آیت الله ارباب فرمود: اگر مقصودتان از «رحیم»، من بودم ـ چون نام وی رحیم بود ـ بدم نمیآمد كه اسمم را «مهربان» ترجمه كنید؛ اما چون رحیم كلمهای قرآنی و نام پروردگار است، باید درست معنا شود.
اگر آن را «بخشاینده» ترجمه كرده بودید، راهی به دهی میبرد؛ زیرا رحیم یعنی خدایی كه در آن دنیا گناهان مؤمنان را عفو میكند.
سپس اضافه فرمود: پس آنچه در ترجمه «بسم الله» آوردهاید، بد نیست؛ ولی كامل نیست و اشتباهاتی دارد. من هم در دوران جوانی چنین قصدی داشتم؛ اما به همین مشكلات برخوردم و از خواندن نماز فارسی منصرف شدم.
تازه این فقط آیه اول سوره حمد بود، اگر به دیگر آیات بپردازیم، موضوع خیلی پیچیده تر میشود. اما من معتقدم شما اگر باز هم بر این امر اصرار دارید، دست از نماز خواندن به فارسی برندارید؛ زیرا خواندنش از نخواندن نماز به طور كلی بهتر است.
در این جا، همگی شرمنده و منفعل و شكست خورده از وی عذرخواهی كردیم و قول دادیم، ضمن خواندن نماز به عربی، نمازهای گذشته را اعاده كنیم.
ایشان فرمود: من نگفتم به عربی نماز بخوانید، هر طور دلتان میخواهد بخوانید. من فقط مشكلات این كار را برای شما شرح دادم.
ما همه عاجزانه از وی طلب بخشایش و از كار خود اظهار پشیمانی كردیم.
حضرت آیت الله ارباب، با تعارف میوه و شیرینی، مجلس را به پایان برد. ما همگی دست مباركش را بوسیدیم و در حالی كه ما را بدرقه میكرد، خداحافظی كردیم. بعد نمازها را اعاده كردیم و از كار جاهلانه خود دست برداشتیم.
[2] . به نقل از استاد دكتر محمد جواد شریعت.
{*} نكته:
تفاوت بين بخشنده و بخشاينده
گردآورنده گويد:
فرهنگ معين در معني «بخشنده» آورده است:
عطا کننده (که در امور مالي مانند انفاق، هديه و...) به کار مي رود.
«بخشاينده»: را (عفو کننده و رحم کننده) معني كرده است که در امور معنوي به کار مي رود. مفسران در ترجمه «الرحمن الرحيم» به بخشنده بخشاينده «بخشايشگر»، نکاتي را بيان كردهاند.
«الرحمن» صيغه مبالغه و دال بر کثرت دارد «الرحيم» صفت مشبه دالالت بر دوام و ثبوت دارد، لذا تأکيد نبوده و هر کدام معنايي مستقل و خاص دارد.
(الميزان ذيل آيه و تفسير المنار، ج 1، ص 47)
«رحمان» رحمت عام خداوند متعال که شامل همه بندگان مؤمن و کافر ميشود و رحيم رحمت خاص است که شامل مؤمنين است و بندگان خاص و صالح. در روايات هم در اين باره آمده که «الله اله کل شيء الرحمان بجميع خلقه و الرحيم بالمؤمنين؛ خداوند معبود هر چيزي است که رحمان نسبت به همه آفريدگان و مهربان نسبت به مؤمنان مي باشد». «الرحيم» اسم عام بصفه خاصه
(تفسير نمونه، جر 1، ص 21).
علاوه براين، كلمه «رحمن» در قرآن به صورت مطلق آمده و اين نشانه عموميت آن است. ولي «رحيم» گاهي مطلق و گاهي مقيد آمده است. مانند «کان بالمؤمنين رحيما» (احزاب، آيه 43).