رجوع به روايات در تفسير قرآن در عين حال كه شيوهای بسيار متين و پسنديده است، اما اكتفا به اين روش مشكلات متعددی دارد كه از جمله آنها میتوان به وجود روايات جعلی و مسند نبودن بسياری از روايات تفسيری اشاره كرد.
حجتالاسلام و المسلمين محمد اكبری، رئيس دانشكده علوم قرآنی ملاير، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، به بيان سخنانی درباره ارزش و جايگاه تفسير روايی يا مأثور، بيان شواهدی (از قرآن و روايات) دال بر تأييد اين شيوه تفسيری و ذكر پارهای از آفات اكتفای به اين شيوه تفسيری و نقد و بررسی مسلك طرفداران تفسير روايی محض پرداخت.
وی با نقد و بررسی مسلك طرفداران تفسير روايی محض كه معتقدند قرآن را فقط بايد با روايت و اخبار تفسير كنيم و لاغير، بيان كرد: بايد به اينها گفت كه در عين اينكه رجوع به چنين شيوهای در تفسير قرآن بسيار متين و پسنديده است، اما اكتفا بدان آفتهايی نيز دارد كه يكی از آنها عبارت از وجود روايات ساختگی و جعلی است كه از مهمترين مشكلات اين روش است.
وجود روايات ساختگی و جعلی
اين محقق و پژوهشگر با تشريح اين مطلب عنوان كرد: گفتهاند كه شخصی به نام ابوهريره كه تنها يك سال و نه ماه پيامبر(ص) را در مدينه درك كرده بود، بيش از تمام صحابه از ايشان روايت نقل كرده و پيداست كه بسياری از روايات او از نوع تدليس، كذب و ساختگی بوده باشد و خود اهل سنت هم به اين مطلب اذعان كردهاند كه بسياری از روايات موجود، ساختگی و جعلی است.
وی تشريح كرد: با آنكه اين روايات جعلی و اسرائيليات اغلب در حوزه اهل سنت مطرح است، اما متأسفانه در روايات ما نيز وارد شده است. برای نمونه گفته شده كه شخصی در محضر حضرت امام باقر(ع) روايتی از كعبالاحبار نقل كرد كه «كعبه در هر صبح بر بيتالمقدس سجده میكند!». اين روايت را يك شاگرد امام(ع) در محضر او نقل میكند و از اين دست روايات متأسفانه در روايات ما و از جمله روايات تفسيری وارد شده است.
يكی از آفات اكتفای به روايات تفسيری در تفسير قرآن، وجود رواياتی است كه خود اين روايات نيازمند به تفسير هستند؛ برای نمونه روايتی نزول قرآن را بر «بيتالمعمور» میداند و اين مفهوم خود نيازمند تفسير است
رئيس دانشكده علوم قرآنی ملاير تصريح كرد: اينگونه روايات بايد پاكسازی و تصفيه شود و در اين راستا روايات اصيل، صحيح السند و صحيح الدلالة بايد حجت ما برای فهم مراد و مقصود خدای متعال در تفسير آيات قرآن قرار گيرد.
مسند نبودن بسياری از روايات تفسيری
اين محقق و پژوهشگر مسند نبودن بسياری از روايات تفسيری را آفت ديگر اكتفا به تفسير روايی خواند و بيان كرد: بسياری از روايات تفسيری شيعه و اهل سنت غير مسند است و سندی ندارد. برای نمونه بخاری از اهل سنت ادعا میكند كه صد هزار حديث صحيح و دويست هزار حديث غير صحيح را حفظ كرده است!
وی ادامه داد: در برخی از تفاسير شيعی مانند تفسير علی بن ابراهيم قمی و تفسير عياشی، نيز شاهد چنين رواياتی هستيم كه در آنها مفسر بدون ذكر سلسله سند و روات حديث، آن روايت را به طور مستقيم به كلام امام معصوم(ع) مستند كرده است و در واقع ما نمیتوانيم اين روايات را تفسير قرآن قرار بدهيم.
وجود تناقض در روايات تفسيری
اين محقق و پژوهشگر با بيان اينكه مشكل سوم در اكتفا به روايات تفسيری در تفسير قرآن، وجود تناقض در روايات تفسيری به ويژه در شأن نزول اين روايات است، گفت: برای مثال در شأن نزول آيه شريفه «عَبَسَ وَ تَوَلَّى» روايتی وارد شده كه شخصی ترشرويی كه را چهره خود را در هم كشيده، پيامبر(ص) دانسته است. در روايتی ديگر گفته شده كه آن شخص نه پيامبر(ص)، بلكه فردی از بنیاميه بوده است؛ حال اين تعارض و تناقض بين اين روايات را چگونه بايد حل كرد؟!
نفوذ انديشههای يهودی و مسيحی در متون تفسيری
وی نفوذ انديشههای يهودی و مسيحی در متون تفسيری را آفت ديگر روايات تفسيری دانست و اظهار كرد: بيشترين روايات و اخبار يهود را شخصی به نام كعبالاحبار يهودی وارد حوزه دين اسلام كرده است. وی اهل يمن و استاد ابوهريره بوده و با ساختن روايات انديشههای غير اسلامی خود را وارد حوزه اسلام كرده و افرادی مانند ابوهريره را تربيت كرده كه او نيز با مبانی و تعاليم اسلامی سازگاری ندارد.
تفسير نشدن تمام آيات قرآن
حجتالاسلام اكبری آفت پنجم اكتفا به روايات تفسيری در تفسير قرآن را تفسير نشدن تمام آيات قرآن دانست و عنوان كرد: اخباريون كه ادعا میكنند ما با روايات بینياز از تفسير عقلی و مبانی ديگر تفسيری قرآن هستيم. بايد به آنها پاسخ داد كه ما در ذيل تمام آيات قرآن روايت نداريم و حتی شخصی چون سيوطی میگويد كه ما تنها 250 روايت از پيامبر(ص) در تفسير آيات قرآن داريم. بنابراين بايد بينديشيم كه قرآنی كه خدای متعال آن را «هدیً للناس» و مايه هدايت مردم دانسته است، آيا برای مردم قابل فهم هست يا نيست؟
وی اضافه كرد: پيداست كه آيات شريفه قرآن فی حد ذاته برای مردم قابل فهم و درك است، اما با اسلوب و قواعد و آداب و آيين خاص خود بايد تفسير شود. اگر روايتی در ذيل آيه بود، تفسير قرآن به آن روايت بسيار مطلوب و پسنديده است، اما اگر چنانچه روايتی در ذيل آيات نبود، بايد با قواعد تفسيری اين آيات شريفه قرآن را تفسير كنيم و از معارف، انوار، احكام و رهنمودهای قرآن استفاده كنيم.
وجود رواياتی که خود نيازمند به تفسيرند
وی با توضيح آفت ديگر اكتفای به روايات تفسيری در تفسير قرآن عنوان كرد: آفت ديگر وجود رواياتی است كه خود اين روايات نيازمند به تفسير است. برای نمونه روايتی نزول قرآن را بر «بيتالمعمور» میداند؛ اين مفهوم يعنی نزول قرآن بر «بيتالمعمور» خود نيازمند تفسير است. همچنين برخی از رواياتی كه درباره صفات خدای متعال است، آنقدر محكم، روشن و واضح نيستند كه آحاد مردم مقصود و مراد معصوم(ع) را بفهمند و بسياری از خود اين روايات احتياج به تفسير دارند.
روايات نورانی معصومين(ع)خود به عنوان كلام معصوم، دارای بطون بوده و قابل تفسير و تبيين هستند. نكته ديگر اينكه در اين راستا بايد تلاش شود كه روايات صحيح از غيرصحيح شناخته و تمييز داده شود و خود تفسير روايی نيز بايد به چند بخش تقسيم شود...
آمیختگی روايات ضعيف و قوی در متون تفسيری
اين محقق و پژوهشگر مشكل ديگر را جدا نشدن روايات ضعيف از متون تفسيری خواند و گفت: متأسفانه در تفاسير ما هم روايت صحيح و هم روايت غير صحيح و هم روايت قوی و هم روايت ضعيف داريم؛ بنابراين تنها تفسير روايی نمیتواند جوابگوی بهرهگيری و هدايتپذيری ما از قرآن و معارف آن باشد.
وی در پايان سخنان خود با تأكيد بر ضرورت اهتمام بيش از پيش به روايات نورانی معصومين(ع) اظهار كرد: خود اين روايات نيز به عنوان كلام معصوم، دارای بطون و قابل تفسير و تبيين هستند. نكته ديگر اينكه در اين راستا بايد تلاش شود كه روايات صحيح از غير صحيح شناخته و تمييز داده شود و خود تفسير روايی نيز بايد به چند بخش تقسيم شود.
حجتالاسلام اكبری با تشريح اين مطلب افزود: برای نمونه بخشی از اين تفسير به شرح اصطلاحات قرآن اختصاص يابد، بخشی به شرح مفردات، بخشی تبيين مقيداتی باشد كه در شرح مفردات آمده و بخش ديگر نيز به مخصصهايی بپردازد كه برای عامهای قرآنی آمده است. اينها اگر به طور مرتب، منظم و دستهبندی شده، منقح و مدون شود و در اختيار مفسر قرار بگيرد، گامی بزرگ برای بهرهگيری عميقتر و بيشتر از حقايق و لطايف و معارف ناب قرآن كريم خواهد بود.