ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 4 آذر 1403
يکشنبه 4 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 26 مرداد 1388     |     کد : 4286

نظم راز پـیروزی

انسانهای موفّق و پیروز، زندگی رابا برنامه های حساب شده و دقیق تنظیم کرده و با روش صحیح پیش می روند...

 انسانهای موفّق و پیروز، زندگی رابا برنامه های حساب شده و دقیق تنظیم کرده و با روش صحیح پیش می روند. موفّقیت ملّتها و مردان بزرگ در گذشته و حال در صحنه ی زعامت، رهبری، سیاست، علم، هنر و... بیشتر مرهون برنامه ی صحیح و کار منظّم در زندگی بوده است.‏

"جهان چون چشم و خدّ و خال و ابروست *** که هر چیزی به جای خویش نیکوست".‏

قرآن مجید نیز گویای همین حقیقت است آنجا که می فرماید: "الشمس و القمر بحسبان... خورشید و ماه بر محاسبه یی (دقیق) قرار دارند..."1

آیا می توان باور کرد که دانشمندانی چون بوعلی، ابوریحان بیرونی، رازی، خواجه نصیرالدین طوسی، فارابی و دیگر بزرگان، بدون برنامه و نظم در مطالعه، تحصیل و تحقیق به چنان پیروزی هایی رسیده باشند؟‏

آیا آلمانیها و ژاپنیها، پس از شکست در جنگ جهانی دوم که همه چیز را از دست دادند، جز در سایه ی نظم و پشتکار می توانستند خرابیها را ترمیم کنند و همه چیز را از نو بسازند و صنعت و اقتصادشان را احیاء نمایند؟

زیان بی نظمی

راستی، چقدر دور از منطق و عقل است که نظم را نوعی قید و بند بدانیم و بگوییم خوشبخت کسی است که در زندگی آزاد است و هیچ گونه قیدی ندارد.‏

این منطق انسانهای سهل انگار و تنبل است که برای فرار از مسئولیّتهای فردی و اجتماعی بدان دست یازیده اند.‏

هیچ ارتشی با بی نظمی پیروز نشده، بلکه موفّقیت و پیشرفت آن در سایه ی نظم و مقرّرات ویژه بوده است.‏

هیچ مکتب، مرام، حزب و گروه، نمی تواند بدون نظام و تشکیلات صحیح، پیشرفتی داشته باشد و بی نظمی سند نابودی و اضمحلال آن است.‏

عوامل تفرقه و نابسامانی که از بی نظمی سرچشمه می گیرد، موجب از هم پاشیدگی است. نگاهی به زندگی مردان خدا و پیشوایان بزرگ دین، ما را در قبول این حقیقت راسختر می سازد.‏

امیرمؤمنان علی(علیه السلام) که خود بارها نتایج زیانبار تشتّت و بی نظمی را در فکر و عمل مسلمانان دیده بود، در واپسین ساعات عمر، در بستر شهادت و در آخرین پیامش، فرزندان و مسلمانان را به نظم در کارها فرا می خواند، آنجا که می فرماید:‏

‏ " شما را (ای حسن و حسین) وهمه ی فرزندان و بستگان و هر که را که نوشته ی من بدو برسد، به پرهیزگاری و تنظیم امور سفارش می کنم. اوُصیکُما وَجَمیعَ وُلدی وَاَهْلی وَمَنْ بَلَغَهُ کِتابی بِتَقوَی اللّهِ وَنَظْمِ اَمْرِکُمْ"2

در جنگهای اسلام به ویژه درجنگ "بدر" و "احد" پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) با تدبیر کامل، سپاه اندک و بی ساز و برگ مسلمانان را به گونه یی آراست که هم در چشم دشمن بزرگ جلوه کند و هم دشمن از هر سو که یورش آورد، با شمشیرهای مسلمانان روبرو باشد.3

نظم در اوقات عبادت

در برنامه منظم عبادتهای اسلامی دقت کنید، اوقات دقیق و منظم نمازها در شبانه روز، وقت روزه در ماه به خصوص که اگر دقیقه یی زودتر افطار شود روزه باطل است، وقت ویژه ی حج در اوقات مخصوص به آن، در ماه ذیحجه و... را در نظر آورید.‏

آیا این نظم و دقت ها، هشداری نیست به مسلمانان که آنان نیز زندگی خود را بر همین روش تنظیم کنند؟‏

‏‏بسیاری از طبقات مختلف مردم، می گویند: چه کنیم تاتحصیل، تدریس، شغل اداری، گرفتاری کسب و پیشه و مشکلات زندگی به ما اجازه دهد به عبادت و مجالس سازنده ی مذهبی و تربیتی برسیم; می گویند مافرصت کافی حتی برای استراحت، غذا، خواب و رسیدگی به کارهای خانه، زن و بچه، نداریم تا چه رسد به مسائل دیگر، چون صله ی رحم (رسیدگی به خویشان و دیدارشان)، وفای به عهد و احوالپرسی از بیماران و مستمندان و....‏

اینها اگر اوقات خویش را خوب تنظیم کنند، در هر شرایط و با هر نوع کاری، می توانند ساعتهای فراغتی داشته باشند که به خیلی از کارها، به ویژه مطالعه ی کتب سودمندی چون قرآن و نهج البلاغه (بانگرشی عمیق و سازنده) اختصاص دهند.‏

در طبقات مختلف مردم، نمونه های زیادی یافت می شوند که واقعاً در زندگی موفقند هم بانظم ویژه ای به زندگی و همه ی کارهای خویش می رسند، و هم در محافلی سازنده و دینی شرکت می کنند و نیز به مطالعه ی کتابهای سودمند می پردازند.‏

دانش آموز منظم می تواند در ساعتهای معین درسش را بخواند و تکلیفش را انجام دهد، وحتی بازی و تفریح هم داشته باشد و در عین حال در وقت خود صرفه جوئی کند و به مطالعات مفید دیگری بپردازد، به ویژه اگر سحرخیز باشد، و چنین کسی در وقت حساس امتحانات دچار هیجان و اضطراب نمی شود و به خوبی از عهده ی امتحان برمی آید و نیز در مسائل اسلامی و علمی بی اطلاع و بی مایه نمی باشد.‏

‏‏راستی که زندگی پر از شگفتی پیامبراسلام(صلی الله علیه وآله)، برای ما درس بزرگی است; آن حضرت باهمه ی رنجها و گرفتاریها، به تنهایی بار دهها مسئولیت را بردوش داشت: هم پیام آور خدا بود و هم پیشوا و رهبر خلق، و در عین حال فرمانده ی جنگ و سرباز مدافع و پاسخگوی درخواستها و نیازمندیهای مردم، او به امور داخلی و خارجی مسلمانان و امور شخصی و خانوادگی خود نیز رسیدگی می کرد، و به بندگی خدا و عبادتهای سنگین نیز می پرداخت. آیا این ها همه، جز با برنامه یی صحیح و منظم، امکان پذیر بوده است؟‏

حضرت امیرمؤمنان علی(علیه السلام)نیز شبانه روز را به ساعتهای معین تقسیم می کرد، و بطور منظم به عبادت و بندگی خدا، رسیدگی به امور مسلمین، دستگیری از مستمندان، کار و فعالیت (کشاورزی در بوستان و نخلستان)، و رسیدگی به امور خانه و تربیت فرزندان و... می پرداخت و همه را به خوبی انجام می داد. شایسته است ما نیز از آن حضرت سرمشق بگیریم و پیروی کنیم.‏

شبانه روزمان راچگونه تنظیم کنیم؟

هفتمین پیشوای راستین ما (امام موسی کاظم(علیه السلام)) می فرمود: "اوقات خود را به چهار قسمت تقسیم کنید.‏

‏ 1 - برای عبادت و پرستش خدا.‏

‏ 2 - برای امور زندگی (کار و فعّالیّت).‏

‏ 3 - برای معاشرت با برادران و دوستان مورد اعتماد که عیبهایتان را یادآور شوند (دوستانه به شما گوشزد می کنند) و باطناً در دوستی خالصند (بی نظرند و بدخواه نیستند.)‏

‏ 4 - برای تفریح و لذّت جویی های حلال (نه عیاشی های نامشروع و گناه و سرگرمی های ناسالم) این قسمت نیرو بخش و کمک قسمتهای سه گانه ی دیگرست".4

اگر بتوانیم اوقات خویش را این چنین تنظیم کنیم به همه ی کارهای خود می رسیم، زیرا با نظم و برنامه کار کردن جلوی تضییع و تلف شدن وقت را می گیرد و مانع از دست رفتن فرصتها می گردد.‏

یکی از مراجع بزرگ شیعه مرحوم سیّدمحمدکاظم یزدی می نویسد: "تَوْزیعُ الْوَقْتِ تَوْسیعُهُ وَ تَشْتیتُ الْوَقْتِ تَفْویتُهُ";5تقسیم اوقات به نسبت کارها موجب وسعت وقت و پراکندگی وقت موجب از دست دادن آن است.‏

نــظم فکری

این نکته روشن است که تنظیم کارها از نظم فکری آغاز می شود; نخست باید درست اندیشید و اندیشیدها را منظّم کرد و آنگاه آنها را با ترتیب و نظم خاص پیاده نمود. کسی که افکارش منظّم نباشد در زندگی و سایر امور شخصی و اجتماعی نیز منظّم نخواهد بود و بی گمان در کارها دچار پریشانی و از هم گسیختگی می شود. بی نظمی در گفتار یا نوشتار نیز معلول بی نظمی در اندیشه و فکر است.‏

بنابراین، ما برای منظّم شدن در امور فردی و اجتماعی زندگی خویش، و برای سامان دادن به وضع نابسامان خود، نیازمند نظم فکری و نظم عملی صحیح می باشیم.‏

بی نظمی در دخل و خرج‏

پیشینیان گفته اند:‏

بر احوال آن کس، بباید گریست *** که دخلش بود نوزده، خرج بیست.‏

بی نظمی در خرج ها، خوره و موریانه ی درآمدهاست که شیرازه ی زندگی را از هم می گسلد و بنای رفیع اقتصاد فرد و اجتماع را به خرابه ی فقر و نابسامانی مبدل می سازد. بیشتر مردم نمی دانند چگونه درآمد خود را با مصرف و زندگی هماهنگ سازند؟ بارها دیده شده که افرادی با داشتن درآمد کلان، در اثر هوس بازی و چشم و هم چشمی های بی جا و خرج های غیرضروری، وامانده اند و زندگیشان متلاشی شده است. تا آنجا که از داشتن ضروری ترین وسائل زندگی محروم اند.‏

برعکس، افرادی با داشتن حداقل درآمد و دستمزد زندگی آسوده و بانشاطی دارند و این جز با داشتن برنامه ی منظم و محاسبه ایکه از هزینه های اسراف آمیز و نابجاجلوگیری کند، امکان پذیر نیست.‏

حضرت امیرمؤمنان علی(علیه السلام) فرمود: رها کردن و از دست دادن تقدیر معیشت (اندازه گیری در زندگی) فقر و بیچارگی می آورد6.‏

امام باقر(علیه السلام) "تقدیرمعیشت" را نشان کمال و رشد می داند که مراد از آن اندازه گیری دخل و خرج و با حساب زندگی کردن است7.‏

و امام صادق (علیه السلام) در پایان حدیثی می فرماید تدبیر در امر معیشت، از دین است8.‏

اشتباه نشود، نمی گوییم مسلمان برای بهتر زیستن تلاش نکند و یا زندگی خود را توسعه ندهد، نمی گوییم باید خسیس باشد و به زن و فرزند خویش سخت بگیرد، نه. بلکه می گوییم با چشم و هم چشمی ها، با تشریفات سنگین و غلط که به دست غولهای اقتصاد و اربابان سرمایه داری ایجاد می گردد و جامعه را تا گردن در قرض (وربا) فرو می برد باید مبارزه کرد; با تشریفاتی سنگین که ملت ها و جامعه ها را برده ی اقتصادی و مصرف کننده ی چشم و گوش بسته سرمایه داران ساخته است.‏

چنانچه گذشت، حضرت امام موسی کاظم(علیه السلام)می فرماید با برآوردن خواسته های مشروع و حلال که با مروّت و مردانگی انسان مناقاتی ندارد و اسراف هم نیست نفس خویش را بهره مندساز، و بدین کار بر امور دینی و خدمت های مذهبی کمک بگیر.‏

حضرت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) می فرماید: برای مسرف سه نشانه است. در خوراک، خرید (لوازم زندگی) و لباس، زیاده روی و برخلاف آنچه شایسته ی اوست عمل می کند.9

جلوگیری از اسراف در خوراک، لوازم زندگی و لباس می تواند کشور و ملتی را از نو بسازد و دست بیگانه واستعمار را (از سیاست و اقتصاد) آنها کوتاه کند، تا به خود و ثروت خود متکی باشند و از دیگران بی نیاز.‏

نظم برای چه؟‏

اشتباه نشود، ما نه تنها از نظم خشک و بیجا و کاغذبازی اداری که وقت ها و بودجه ها را تلف می کند، طرفداری نمی کنیم بلکه با آن مخالفیم و نظم صحیح نیز آن را نفی می کند و بسیاری از این گونه تشریفات غلط و نظم های خشک که باعث تراکم کارها و مانع پیشرفت کارهای شخصی و اداری است، در جوامع انقلابی و مترقی ملی، جای خود را به نظم صحیح و بی آلایش داده است.‏

بلکه نظم صحیح و بی آلایش ایجاب می کند، که گاهی راحتی و استراحت و حتی جان خود را فدای انسانهای دیگر کنیم; مثلا پزشکی که ساعت های معینی را در مطب یا بیمارستان، کار می کند اگر در پایان وقت یا خارج از آن با بیمار مشرف به مرگی روبرو شود و به عذر این که وقت تمام شده و مطب، اداره و یا بیمارستان تعطیل است از معالجه ی او سرباز زند چنین نظمی نه تنها نظم نیست، بلکه خیانت است.‏

متأسفانه بسیار اتقاق می افتد که دکترهای معالج به اندک بهانه ای پست کار خود را (حتی در ساعتهای اداری) خالی می گذارند و بیماران، پشت در بیمارستانها و... ساعتها بلکه روزها سرگردان می مانند و ای بسا جان خویش را از دست می دهند.‏

نظم نباید تنها برای جلب درآمد بیشتر و تأمین مادیّات باشد بلکه در تأمین معنویت و مسائل انسانی و اخلاقی به نظم و دقّت بیشتری نیازمند هستیم.‏

انسان تنها یک ماشین نیست که فقط کار کند، غذا بخورد و ساعتی برای تجدید نیرو به استراحت بپردازد. نه . بلکه او بیش از همه یک "انسان" است با دریائی از عواطف، احساسات، علاقه ها، نیازهای روحی و معنوی و با این اضافه که انسان برای این جهان آفریده نشده و به سوی جهانی وسیع و بی انتها یعنی عالم آخرت رهسپار می گردد و برای همیشه در آن جهان می ماند و روش و عمل او در این جهان سازنده ی وضع و چگونگی او در عالم آخرت خواهد بود.‏

بنابراین همانگونه که به نیازهای جسمی، پاسخ می گوید لازم است برای پاسخ به عواطف و خواسته های معنوی و انسانی خود نیز برنامه ای منظم داشته باشد.‏

هدف اسلام از نظم، آن گونه نظمی است که به کمک آن، مسلمان هم به زندگی دنیا و مادی خویش برسد و هم از زندگی انسانی و معنوی و اخروی خود باز نماند و هیچ یک را فدای دیگری نسازد.‏

امام ششم (علیه السلام) می فرماید: "از ما نیست کسی که دنیای خود را برای آخرت و آخرت خویش را برای دنیا ترک گوید".10

می دانیم که از دیدگاه اسلام، دنیا زودگذر و بی دوام است و مسلمان باید در این فرصت کوتاه (عمر) برای تأمین نیازهای مادّی و بهبود زندگی این جهان خود و دیگران تلاش کند و در عین حال از جهان دیگر غافل نماند و برای زندگی جاودانه ی آخرت - که هدف اصلی است - حداکثر کوشش و بهره گیری را بکند. رسیدن به این دو هدف در این فرصت زودگذر برای مؤمن، جز باداشتن یک برنامه ی منظم، امکان پذیر نیست .‏

از این روست که روایات اسلامی مسلمانان را به کسب، تجارت، حرفه، کار و فعالیت تشویق و از زراندوزی و حرص در جمع آوری مال و ثروت باز می دارد و دستور می دهد که کسب روزی حلال و شایسته و نیک را، پیشه سازید و صبحگاهان برای طلب روزی حرکت کنید11.‏

و نیز پیشوایان دین فرموده اند: بیش از کسی که به کسب و کار اهمیت نمی دهد و کمتر از کسی که حرص میورزد به دنبال روزی باش.12یعنی میانه روی را فراموش نکن، تا نه به افراط دچار گردی و نه به سستی و تنبلی مبتلا شوی.‏

‏‏لازم است یادآور شویم: آنچه دربالا خواندیم، (آثار نظم و تدبیر در بهتر زیستن و خوشبختی)، با توکّل منافاتی ندارد. زیرا مفهوم صحیح توکل آن است که یک مسلمان تا آنجا که قدرت دارد جزئیات کار راپیش بینی کند، مقدّمات، علل و اسباب ظاهری را فراهم سازد. پی آمد و نتیجه اش را بررسی کند و سرانجام با اتّکا به نیروی ایمان و به امید پشتیبانی خدا، دست به کار شود و برای جلوگیری از اضطراب، دودلی و نگرانی های وسوسه زا و یا حوادث احتمالی، به خدا توکّل کند و به اصطلاح با توکّل "زانوی اشتر" را ببندد که گفته اند:‏

در توکّل از سبب غافل مشو.‏

آری وقتی همه پیش بینی های لازم را کرد و مقدمات و وسایل را فراهم کرد و تصمیم گرفت، آنگاه با توکّل اقدام کند.‏

‏ " فَاِذا عَزَمْتَ فَتَوکَّلْ علَی اللّهِ اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ"13.‏

‏ "پس آنگاه که تصمیم گرفتی، به خداتوکّل کن که خدا توکّل کنندگان را دوست می دارد".‏

 

پی نوشت

1- سوره ی الرحمن، آیه ی 5 .‏

2- نامه ی 47، نهج البلاغه ی چاپ دکتر صبحی صالح، ص 421 .‏

3-آرایش جنگی پیامبر(صلی الله علیه وآله) (در بدر و اُحد) به صورت "فالانژ" مثلثوار بود، این گونه آرایش جنگی با چنین صف بندی منظّم در قبایل عرب سابقه نداشت .‏

4- تحف العقول، چاپ بیروت، ص 302 .‏

5- الکلمة الجامعة و الحکم النافعة، آخر عروة الوثقی، چاپ اول، کلمه ی 14 و 15 .‏

6- بحار، ج 71، ص 347 .‏

7- وسائل، ج 12، ص 42 .‏

8- بحار، ج 71، ص 349 .‏

9- بحار، ج 75، ص 304 و وسایل، ج 12، ص 41 .‏

10-لیس مِنّا مَن تَرَکَ دُنیاهُ لاِخِرَتِهِ ولااخرتَهُ لِدُنْیاهُ. من لایحضره الفقیه، ج 2، چاپ نجف، 1290 "هـ ق)، ص 94 .‏

11- وسائل، ج 12، ص 3 و 4، و ص 27 .‏

12- وسائل، ج 12، ص 30 .‏

13- سوره ی آل عمران، آیه 159 .‏

 

 


نوشته شده در   دوشنبه 26 مرداد 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode