اگر «نظام اقتصاد اسلامی» شكل بگيرد، افرادی كه محصول اين نظام اقتصادی هستند، رفتارهايی از خود بروز خواهند داد و كسانی با نام دانشمند اقتصاد، آن رفتارها را تحليل كنند و علم اقتصاد را از آن استخراج كنند، بر اين اساس بايد گفت كه منشأ علم اقتصاد اسلامی، نظام اقتصادی اسلام است.
حسن سبحانی، عضو هيئت علمی دانشگاه تهران و نماينده سابق مجلس شورای اسلامی، درگفتوگوی اختصاصی با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، با بيان اينكه اقتصاد با تئوریهای خود كه ابزارهای اقتصاد هستند، در عرصههای مختلفی كاركرد پيدا میكند، اظهار كرد: يكی از كاركردهايی كه اقتصاد متعارف دارد، كاركرد در دين است. همانطور كه اين اقتصاد در پزشكی، مسكن و... كاركرد دارد، در دين هم میتوان قائل به كاركردهای اقتصادی شد كه از آن با عنوان «اقتصاد دين» ياد میكنيم كه با «اقتصاد دينی» متفاوت است.
وی افزود: به عنوان نمونه «اقتصاد اسلام» به آن معناست كه مفاهيم دينی با ابزارهای علم متعارف بررسی و تجزيه و تحليل میكنيم؛ مثلاً وقتی گفته میشود كه در اسلام اگر مسلمانها انفاق میكنند يا اگر كسی برای پاداش اخروی صدقهای میدهد، پرسش اينجاست كه اين رفتار را چگونه میتوانيم با تئوریهای اقتصادی كه اكنون وجود دارد، تحليل و توجيه كنيم؟ اين بررسی را اقتصاد دين يا اقتصاد اسلام میناميم.
عضو هيئت علمی دانشگاه تهران خاطرنشان كرد: اقتصاد اسلام به اين معنا اقتصاد اسلامی يا اقتصاد دينی نيست، زيرا ابزار تجزيه و تحليل از خاستگاه سرمايهداری بلند شده و با اين ابزار معطوف به اين خاستگاه به تحليل دين پرداخته میشود؛ همانطور كه اقتصاد بخش مسكن يا مصاديق ديگر مورد بررسی قرار میگيرند.
وی ادامه دادك به عنوان مثال، وقتی همه به دنبال كسب حداكثر منفعت برای خود هستند و همچنين همه حاضر هستند برای اينكه بيشتر به دست بياورند، هزينههايی را هم بپردازند، زيرا با زحمت كشيدن چيزی به دست میآيد؛ اين مطلب قابل فهم است و درست به نظر میرسد، اما جالب اين است كه همين كسب منفعت در مورد سرقت كردن هم مصداق پيدا میكند.
سبحانی با اشاره به اينكه وقتی مجرمی میخواهد قتل يا سرقت كند، بررسی میكند كه چه ميزان منفعت به دست خواهد آورد، ادامه داد: از طرف ديگر وی بررسی میكند كه چه ميزان احتمال دستگيری و زندانی شدن وجود دارد؛ بنابراين سارق آماده میشود كه هزينهای را در قبال به دست آوردن منفعت بپردازد و خطر كند.
وی افزود: اگر او در محاسبات خود به اين جمعبندی برسد كه احتمال دستگير شدن كمتر از دستگير نشدن است، او مرتكب اين فعل میشود و درباره خوبی و بدی اخلاقی اين عمل تأمل نمیكند، زيرا او صرفاً در پی منفعت خود است. تئوریهای اقتصادی سرمايهداری از اين زاويه به مسائل نگاه میكند و با همين تئوریها به دين هم میپردازند.
عضو هيئت علمی دانشگاه تهران همچنين خاطرنشان كرد: به عنوان مثال، تحليل اقتصاد سرمايهداری از دين اين است كه اگر يك مسلمان در ماه رمضان انفاق میكند، برای كسب منفعت خود تلاش میكند، اما براساس باورهای خود، منفعت خود را نه در اين دنيا، بلكه در عالم آخرت دريافت میكند؛ اما در عين حال هدف او از اين انفاق پيگيری خودخواهیهای خود است.
وی با تأكيد بر اينكه در اقتصاد متعارف فردگرايی محور است و جمع اصلاً وجود ندارد، افزود: بر اساس اين تفكر، جمع از وجودی اعتباری برخوردار است؛ در حالی كه در اسلام فرد به هر حال با جمع در ارتباط است و چنان نيست كه فرد همه چيز را برای خود بخواهد. بر اين اساس، اقتصاد متعارف از ريشه با اقتصاد مبتنی بر دين، اخلاق و احكام متفاوت است و همين مطلب، ضرورت بررسیهای دقيقی را ايجاب میكند.
سبحانی با بيان اينكه از مبانی فكری اسلام، يك نظام اقتصادی استخراج میشود و از مبانی فكری ديگر، نظام اقتصادی ديگری استخراج میشود، اظهار كرد: از اين منظر اگر نظام اقتصادی را محقق ندانيم و فرض كنيم كه نظامی اقتصادی وجود دارد كه رفتارهايی در آن شكل میگيرد كه میتوان از آن تئوریهايی پرداخت و به علم اقتصاد رسيد، در واقع همان روشی را در پيش گرفتهايم كه شهيد محمدباقر صدر در كتاب اقتصادنا مطرح كرده است.
وی ادامه داد: شهيد صدر میگويد كه ما در حال حاضر علم اقتصاد اسلامی نداريم، اما منطقاً میتوانيم داشته باشيم و در عين حال نمیتوانيم آن را به محك تجربه بگذاريم. البته اين شرط بايد رعايت شود كه با عنايت به اينكه آيات قرآن و رواياتی كه به ما رسيده است، از اتقان و يقين برخوردارند و مطمئن باشيم كه اين روايات و آيات تحريف نشدهاند.
عضو هيئت علمی دانشگاه تهران همچنين خاطرنشان كرد: با توجه به يقينی بودن اين منابع، میتوان نظامی پيشينی طراحی كنيم و بگوييم كه اگر در جامعه مسلمانی وجود داشته باشد، اينچنين رفتار خواهد كرد و سپس به تئوریپردازی در خصوص آن رفتارهای بپردازيم و از آن علم اقتصادی را استنتاج كنيم كه مبتنی بر مبانی اسلام باشد.
وی افزود: ايرادی كه به اين روش وارد است، پرسش از اين است كه آيا میتوان چنين اموری را در تجربه نشان داد و پرسش از اينكه آيا اطمينان داری كه چنين رفتاری بروز خواهد كرد؟ و از كجا میدانيم كه چنين رفتاری اتفاق خواهد افتاد؟ كه پاسخ شهيد صدر اين خواهد بود كه اين موارد با توجه به آيات قرآن و روايات معصومين(ع) يقينی است، اما قابل اثبات تجربی نيست.
سبحانی همچنين اظهار كرد: به نظر من اگر بخواهيم علم اقتصاد را به صورت پيشينی مطرح كنيم و بدون توجه به تجربه و صرفاً با توجه به مفروضاتی كه بر اساس آيات و روايات، در نظر بگيريم، بايد بكوشيم كه اين عمل را به صورت سازگار به انجام برسانيم و در اينصورت میتوان از نوعی علم اقتصاد پيشينی سخن گفت، اما فايدهای عملی بر آن مترتب نخواهد بود.
وی با بيان اينكه ممكن است بگوييم كه علم اقتصاد پيشينی مذكور، به عنوان جامعهای الگو مدنظر ما قرار بگيرد، افزود: اما به پيشبينی تئوریهايی كه پيشينه تجربی ندارند و توليد نمیشوند، نياز نداريم و آنچه كه فايدهای برای ما میتواند داشته باشد، مشخص كردن ابعاد نظام اقتصادی اسلام و تلاش برای تحقق اين نظام است، زيرا نظام اقتصادی را میتوان به وجود آورد.
وی خاطرنشان كرد: اگر «نظام اقتصاد اسلامی» شكل بگيرد، با ايجاد نظام اقتصادی اسلام، خود به خود افرادی كه محصول و برآيند و تحتالشعاع اين نظام اقتصادی هستند، رفتارهايی از خود بروز خواهند داد و كسانی هستند كه با نام دانشمند اقتصاد، آن رفتارها را تحليل كنند و علم اقتصاد را از آن استخراج كنند و بر اين اساس بايد گفت كه منشأ علم اقتصاد اسلامی، نظام اقتصادی اسلام است.