موسيقی؛ اولين و مهمترين نحوه ورود شيطانگرايی/ ضرورت توجه به جايگاه فرهنگسازانه موسيقی
موسيقی اولين و مهمترين نحوه ورود شيطانگرايی به برخی كشورهاست؛ موسيقی يكی از مهمترين عناصر سازنده فرهنگ يك قوم و ملت است و در حالی كه موسيقی منفی میتواند بيشترين اثر تخريبی را به همراه داشته باشد، موسيقی مثبت نيز میتواند پديدهای آسمانی و انسانی باشد.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، حجتالاسلام و المسلمين محمدتقی فعالی، مدرس حوزه و دانشگاه و نگارنده 9 جلد كتاب در باب جنبشهای نوظهور معنوی، در هجدهمين نشست از سلسله نشستهای «آسيبشناسی عرفانهای كاذب» كه در سازمان فعاليتهای قرآنی دانشگاهيان كشور برگزار شد، در ادامه مباحث خود در باب يكی شايعترين انواع عرفانهای كاذب، يعنی شيطانپرستی يا به تعبيری ديگر شيطانگرايی با اشاره به جايگاه موسيقی در اين جريان انحرافی، به تشريح جايگاه موسيقی پرداخت.
فعالی با اشاره به اين مطلب كه اولين و مهمترين نحوه ورود شيطانگرايی به برخی كشورها از طريق موسيقی است، گفت: موسيقیهای شيطانگرايی بسيار متنوع است و به بيش از 500 نوع موسيقی بالغ میشود. بيشتر اينها به موسيقیهای راك و متال با زيرمجموعههای بسيار متنوع آنها اختصاص دارد كه از شايعترين موسيقیهای شيطانگرايی هستند و با ابزار و ادواتی خاص و به صورت تند يا بسيار تند اجرا میشوند كه عموماً به آنها هات ميوزيك يا موسيقیهای گرم و داغ نيز گفته میشود.
اين استاد حوزه و دانشگاه با بيان اين كه موسيقی بیشك يكی از مهمترين عناصر سازنده فرهنگهاست، افزود: موسيقی فی حد نفسه جايگاه بسيار مهمی دارد و هر چند موسيقی نامناسب به شدت مضر و غير انسانی است، اما موسيقی خوب نيز به شدت تأثيرگذار است. در واقع تأثير موسيقی به گونهای است كه هم مثبت و هم منفی آن بیشك يكی از مهمترين عناصر سازنده فرهنگ يك قوم و ملت است و نبايد با برخورد سلبی با موسيقی آن را از صحنه زندگی بيرون راند و نقش و تأثير آن را از نظر دور داشت.
حجتالاسلام فعالی:
من به كسانی كه قصد پژوهش درباب موسيقی را دارند توصيه میكنم كه حتماً به آثار ملا محسن فيض كاشانی مراجعه و به مباحث مطرح شده از سوی او توجه كنند
منع استماع موسيقی موجب تبعيت نيست
وی با بيان اين مطلب كه منع استماع موسيقی موجب تبعيت نيست، تصريح كرد: اين گونه نيست كه اعلام كنيم موسيقی بد است و گوش دادن به آن اشكال دارد و ديگران تبعيت كنند و ديگر به موسيقی گوش ندهند، بلكه در صورت توجه به اين نكته كه چه از لحاظ جامعهشناختی و چه از لحاظ روانشناختی و در كل به لحاظ انسانی موسيقی جايگاه بسيار مهمی دارد، جايگاه فقهی آن را نيز بهتر درمیيابيم.
اين محقق و پژوهشگر ادامه داد: هر چه بر جايگاه موسيقی و اثرگذاری آن تأكيد شود، همچنان جای تأكيد وجود خواهد داشت، تا جايی كه میتوان گفت كه موسيقی به مراتب از كتاب و ... تأثيرگذارتر است و اگر مقولههای فرهنگی را به 10 رده تقسيمبندی كنيم بیشك موسيقی اولين يا دومين مقوله مهم فرهنگ خواهد بود؛ حال چه به لحاظ اثرگذاری منفی يا مثبت باشد. در واقع موسيقی اگر مثبت باشد بسيار آسمانی و انسانی خواهد بود و اگر منفی، در جهت عكس آن، بسيار مخرب، تا جايی كه كمتر چيزی میتواند آن اثر تخريبی را داشته باشد.
موسیقی اولین راه درمانی ابنسینا در درمان بسیاری از بیماریها
فعالی در ادامه با اشاره به بوعلی سينا، گفت: اگر من از شما بپرسم كه بوعلی سينا كيست و آيا او يك پزشك حكيم و فيلسوف است يا فيلسوف پزشك؟ پاسخها عموماً اين است كه بوعلی سينا يك فيلسوف پزشك است، در حالی كه اين تلقی اصلاً درست نيست و در واقع كاملاً غلط است، چرا كه با مرور تاريخچه زندگی بوعلی میبينيم كه وی ساليانی فقط به طبابت مشغول بوده و از يك علم كاملاً طبيعی به نام پزشكی، به تعبير امروزی، به سمت مفاهيم ماوراء طبيعی و به تعبير قدما و به تعبير ارسطويی به مابعدالطبيعه منتقل شد و جايگاه بسيار والايی پيدا كرد.
وی نگاه تاريخی غربیها را با زندگی بوعلی سينا منطبقتر دانست و اظهار كرد: در صورتی كه اين سؤال در يك محيط آكادميك غربی مطرح شود، دقيقاً پاسخ میدهند كه بوعلی يك پزشك فيلسوف است. كسانی كه با آثار بوعلی آشنا هستند، میدانند كه كتاب «قانون» وی از قرن 13 ميلادی اولين مرجع و مهمترين منبع علوم پزشكی در دانشگاه آكسفورد بود و فقط در طول قرن 13 برای 17 بار چاپ و منتشر شد. اين كتاب كه هماينك نيز بسيار قابل توجه است، تنها هفت سال است كه برای نخستين بار توسط آقای شرف كندی، در 8 جلد، به زبان فارسی ترجمه شده است.
اين استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به جلدهای چهار و پنج ترجمه فارسی «قانون»، عنوان كرد: با مراجعه به اين دو جلد كه به بيماریها و درمانها اختصاص دارد، میبينيم كه در همه درمانهای ارائه شده از سوی ابن سينا دو چيز جاری است و بوعلی در نوع درمانهای خود بسيار به آنها توجه دارد كه يكی از اين دو و در واقع اولين راه درمانی كه تقريباً در درمان هر بيماری از آن سخن میگويد، موسيقی است و در مورد هر بيماری موسيقی مناسب برای آن بيماری را ذكر میكند.
وی در پايان با اشاره به ملامحسن فيض كاشانی او را نقطه عطفی در زمينه آراء و نظرات مطرح در باب موسيقی خواند و گفت: من به كسانی كه قصد پژوهش در باب موسيقی دارند، توصيه میكنم كه حتماً به آثار ملامحسن فيض كاشانی مراجعه و به مباحث مطرح شده از سوی او توجه كنند.