ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 6 آذر 1403
سه شنبه 6 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 18 مرداد 1388     |     کد : 4201

ديپلماسي رسانه

داستان سياستمداران و رسانه‌ها در دنيا ماجراي غريبي است...

داستان سياستمداران و رسانه‌ها در دنيا ماجراي غريبي است

كمتر سياستمداري را در دنيا مي‌توان يافت كه با كمك رسانه قدرت را دردست نگرفته باشد و يا برعكس، بسياري هم توسط همين رسانه، عمر سياسي‌شان به پايان رسيده است.

سياستمداران و دولت‌ها در مواجهه با رسانه‌ها 2 دسته‌اند؛ برخي باهوشند و با رسانه‌ها تعامل مي‌كنند تا اخباري را كه دوست دارند مردم بخوانند و برخي ديگر به جنگ خبر مي‌روند تا شايد بتوانند آن را ساكت كنند. خبر آگاهي مي‌آورد و همين آگاهي است كه عرصه را بر سياستمداران تنگ مي‌كند.

اگر نومحافظه‌كاران توانستند 11 سپتامبر را در يك چشم بر هم زدن به مشكل همه جهان و نه فقط آمريكا تبديل كنند، نه ناشي از قدرت نظامي آمريكا، بلكه مرهون توان رسانه‌هايي همچون سي ان ان، فاكس نيوز و نيويورك تايمز بود.

سي ان ان بود كه جنگ عراق (با اشاره به جنگ اول خليج‌فارس، كه در آن نيروهاي آمريكايي به بهانه حمله صدام به كويت تا آستانه فتح بغداد پيش رفتند اما ملاحظات ديپلماتيك مانع از پايان دادن به اين عمليات شد) را، حتي پيش از آنكه جايي در سخنان ضدونقيض كالين پاول و كاندوليزا رايس بيابد يا عامل درگيري‌هاي لفظي بغداد - واشنگتن و خط و نشان كشيدن‌هاي بوش شود، «جنگ ناتمام » نام نهاد.

جنگ دوم با عراق (كه منجر به سقوط صدام شد) با همين زمينه‌سازي‌‌ها شروع شد. اقناع مردم آمريكا به جنگي ديگر - همزمان با افغانستان - كار سياستمداران نبود، هنري ديگر از رسانه‌ها بود.

اگر جرج بوش و نومحافظه‌كاران يك‌سالي را در تدارك جنگ عراق و حمله به ديكتاتوري صدام حسين صبر كردند، نه از هوش و ذكاوت صدام در خريد زمان، بلكه ناشي از خبر بود. خبر بود كه به‌عنوان مانعي بر سر راه نومحافظه‌كاران و كالين پاول (وزير خارجه وقت آمريكا)، آنها را مجبور كرد در راهروهاي سازمان ملل و شوراي امنيت به‌دنبال قانوني كردن اين حمله باشند.

سياستمداران هميشه به تعامل با رسانه اقبال ندارند كه گاهي همانگونه كه گفته شد به جنگ با آن هم مي‌روند.

همين چند روز پيش بود كه در ونزوئلا، حاميان رئيس‌جمهور اين كشور به دفتر تلويزيون‌هاي خصوصي تاختند و به بهانه‌اي راه را بر آگاهي دهي به مردم بستند و دولت هم قانوني را از تصويب گذراند تا راحت‌تر بتوان با روزنامه نگاران مخالف، برخورد كرد. اين حركت مبين اين شعار است؛ صدايي مجاز است كه صداي دولت باشد وگرنه بايد ساكتش كرد.

34 شبكه راديويي هم برهمين اساس مجوزشان لغو شد. براساس قانون جديد ونزوئلا، هر خبري كه مضر تشخيص داده شود خبرنگارش را مي‌توان تا 4 سال به زندان انداخت. حال اينكه خبر نادرست و مضر چيست، لابد خبري كه چندان دولتمردش را خوش نيايد.

در چين همين چند وقت پيش بزرگ‌ترين نسل كشي تاريخ اين كشور در ارتباط با اقليت مسلمان در استان سين كيانگ به وقوع پيوست. دولت كمونيست اين كشور براي برخورد با مسلمانان، ابتدا اينترنت را عامل تحريك اقليت اويغور معرفي كرد و به همين بهانه راه تعامل رسانه‌اي مسلمانان اين منطقه و به عبارتي راه انتشار هرگونه خبري در اين باره را بست تا جهانيان ندانند كه اويغورها كيستند و چه مي‌خواهند.

در چند هفته‌اي كه دولت چين صدها مسلمان را كشت و بازداشت كرد، هيچ خبرنگاري اجازه حضور در منطقه درگيري را نداشت، خبر مي‌آمد، اما نه خبري كه خبرنگاران مستقل مخابره‌‌اش كرده باشند. مسلمانان ترك تبار اويغور را رسانه‌هاي چين در داخل و خارج از كشور به القاعده و طالبان منتسب كردند تا مجوز اخلاقي كشتار آنان را فراهم كنند.

در كشورهاي توسعه يافته دولت‌ها در مواجهه با رسانه سياست تعامل- و نه برخورد- را در پيش مي‌گيرند چه آنكه مي‌دانند اين تعامل علاوه بر اينكه ضامن تداوم حيات رسانه و در جهت خدمت به افكار عمومي است بلكه منافع خود دولت‌ها را نيز تامين مي‌كند.

ناگفته نماند كه در آزادترين كشورهاي دنيا هم خطوط قرمزي به نام منافع ملي است كه چارچوب كلي حركت رسانه را تعيين مي‌كند.

روزنامه نگاري و فعاليت رسانه‌اي در تمام دنيا به مثابه راه رفتن در ميدان مين است. در خيلي از كشورها – به‌خصوص كشورهاي توسعه‌يافته- نقشه ميدان مين را در اختيار خبرنگار قرار مي‌دهند و وي نيز خود را ملزم مي‌داند پا روي مين نگذارد. به جز برخي حوزه‌هاي خاص، حركت در ساير حوزه‌ها چندان منعي ندارد.

در بسياري از كشورها - به جز مثال‌هاي گفته شده،  برخي ديگر همچون روسيه، ميانمار، پاكستان، تركمنستان، ازبكستان و تاجيكستان را هم به اين فهرست اضافه كنيد- هم منافع ملي در حد منافع احزاب و اشخاص سقوط كرده است و هر دولت و دولتمردي به فراخور منافع خود خط قرمزي را تعيين مي‌كند و از همين روست كه بيشترين كشتار روزنامه نگاران هم در همين كشورها به وقوع مي‌پيوندد.

از همين روست كه امروز، در قرن بيست و يكم كه بشر در انديشه فتح كهكشان هر روز گامي رو به جلو برمي‌دارد، دغدغه رسانه‌ها، در تمام دنيا، علاوه بر آگاهي دادن به مردم، جلب اعتماد و برقراري تعامل با سياستمداران و دولتمردان در جهت حفظ حيات‌شان است. و همين رويكرد است كه امروز ديپلماسي رسانه در جهان را شكل مي‌دهد.

احسان تقدسي

همشهری آنلاین

 

 


نوشته شده در   يکشنبه 18 مرداد 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode