جام جم آنلاين: برگههاي تقويم يكي يكي ورق خوردند و باز به هشتم شهريور رسيدند تا يك بار ديگر به يادمان آورند روز تلخي را كه دو رفيق، دو خدمتگزار واقعي و دو مقام مسئول و خوشنام كشورمان 31 سال قبل قرباني بدخواهيها و تنگنظريهاي عدهاي اندك شدند.
سال 60 بود و هنوز مردم، داغدار شهداي هفتم تير بودند که در آن سيد محمد بهشتي و 72 تن از يارانش در دفتر حزب جمهوري اسلامي در اثر انفجاري وحشتناك به شهادت رسيدند و هنوز مردم پيراهنهاي مشكيشان را درنياورده بودند كه داغدار رييسجمهور محبوب و نخستوزيرش شدند.
شهيد محمدعلي رجايي دومين رييسجمهور كشور بعد از پيروزي انقلاب اسلامي بود كه در پي عزل بنيصدر به عنوان رييسجمهور از سوي مردم برگزيده شد، اما هنوز يك ماه از شروع مسووليتش نگذشته بود كه همراه نخستوزيرش حجت الاسلام محمدجواد باهنر در محل دفتر نخست وزيري ترور شدند.
رفاقت ديرينه رجايى و باهنر كه قدمتي 20 ساله داشت، حتي در لحظه مرگ هم آنان را ترك نكرد. براي همين حتي وقتي كه خواستند از اين دنيا هجرت كنند، باز هم با هم بودند گويي كه عقد اخوتي بين خود خوانده بودند.
براي همين باهم و در كنار هم به سوي خدا رفتند. شنيدن اين خبر براي پيري كه در طول فقط دو سال تعداد زيادي از مردان بزرگش را از دست داده بود سخت بود، اما از آنجا كه منطق او و ملتش همانند منطق مومنين، منطق قرآن بود با اين جمله پذيراي اين خبر تلخ شد: «انالله وانا اليه راجعون.»
برهمين اساس بود كه امام خميني بنيانگذار كبير انقلاب تاكيد كردند:« با اين منطق هيچ قدرتى نمىتواند مقابله كند. با جمعيتى و ملتى كه خود را از خدا مى داند و همه چيز خود را از خدا مىداند و رفتن از اينجا را به سوى محبوب خود مطلوب خود مىداند، با اين ملت نمىتوانند مقابله كنند ».