ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : دوشنبه 24 دي 1403
دوشنبه 24 دي 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 4 شهريور 1391     |     کد : 41734

پرسپوليس قهرمانم آرزوست!

پرسپوليس پرونده ضعيف ليگ يازدهم را با ايستادن در جايگاه دوازدهم جدول رده‌بندي با اين اميد بست كه در ليگ جديد جبران مافات كند، بر اين اساس بود كه هنوز فصل نقل و انتقالات آغاز نشده بود كه رويانيان براي جذب بهترين‌هاي ليگ با بازيكنان وارد مذاكره شد.

جام جم آنلاين: پرسپوليس پرونده ضعيف ليگ يازدهم را با ايستادن در جايگاه دوازدهم جدول رده‌بندي با اين اميد بست كه در ليگ جديد جبران مافات كند، بر اين اساس بود كه هنوز فصل نقل و انتقالات آغاز نشده بود كه رويانيان براي جذب بهترين‌هاي ليگ با بازيكنان وارد مذاكره شد.
هرچند دنيزلي هنوز قرار بود سرمربي سرخپوشان باشد، اما از همان ابتدا هم مشخص بود كه مديرعامل پرسپوليس براي رفع نقاط ضعف تيمش بيشتر از آن‌كه به دنبال نظر سرمربي باشد به نام‌هايي توجه دارد كه حداقل چند فصلي بود در ليست خريد اين تيم قرار مي‌گرفتند و عاقبت از پوشيدن پيراهن پرسپوليس بازمي‌ماندند.

رويانيان اتفاقا براي رسيدن به اين هدف از هيچ تلاشي دريغ نكرد؛ از تامين خواسته‌هاي مالي بازيكنان گرفته تا جلب رضايت باشگاه‌هايي كه بازيكنانشان هنوز قرارداد داشتند. گرچه اين عملكرد مديرعامل پرسپوليس مورد انتقاد قرار گرفت و هفته‌ها به دليل پرداخت‌هاي ميلياردي‌اش زير سوال رفت، اما تيمي پرستاره بست كه جاي هيچ حرفي باقي نگذارد. شروع ليگ يازدهم با پيروزي پرسپوليس در آبادان مقابل صنعت نفت نويد روزهاي بهتري را با مربيگري مانوئل ژوزه پرتغالي مي‌داد، اما در ادامه نتايج چندان خوشايند نبود؛ از دست دادن امتياز و ناكامي‌هاي آزاردهنده حالا براي هواداران اين تيم كابوس شده است، كابوسي كه هر كسي براي آن دلايلي را برمي‌شمارد.

پرسپوليس تيمي ريشه‌دار، قديمي و پرطرفدار است كه به نوعي بخشي از شناسنامه فوتبال كشورمان محسوب مي‌شود. اين واقعيت يك قطب فوتبال ماست، اما با نتايج چند فصل اخير كار را به جايي رسانده كه بعضي هوادارانش در خلوت خود آرزو مي‌كنند اي‌كاش اصلا علاقه‌مند به فوتبال نبودند. ناكامي‌هاي پرسپوليس شور و هيجان را حسابي از آنها گرفته است؛ حسي كه در صورت ادامه اين روند سكوها را روز به روز خالي و خالي‌تر از تماشاگر مي‌كند؛ اتفاقي كه براي تيمي با اين سرمايه‌گذاري كلان شكستي جبران‌ناپذير خواهد بود. در مقابل اما هستند عده‌اي كه اميدوارانه به آينده فكر مي‌كنند؛ آينده‌اي كه پرسپوليس سرانجام هماهنگ شده و به روزهاي اوج خود بازگردد.

آنچه مردم از پرسپوليس مي‌گويند نارضايتي توام با نگراني و اميد است؛ همه آنچه در اين گزارش منعكس شده است.

در جستجوي درد پرسپوليس

اولين چيزي كه باعث مي‌شود به دنبال شنيدن حرف هواداران پرسپوليس باشيم نظر يك پرسپوليسي قديمي است كه به قول خودش 40 سال است طرفدار اين تيم است. وقتي تيم محبوبش بازي را به صباباتري، آن هم مقابل تماشاگرانش در ورزشگاه آزادي واگذار كرد، صداي تلويزيون را كم كرد، نفس عميقي كشيد و گفت: اگر بهترين‌هاي اروپا را هم بياورند اين تيم، تيم نمي‌شود. چون درد پرسپوليس بازيكن نيست.

من كنجكاو مي‌شوم كه بدانم درد اين تيم چيست كه زمين و زمان انتظار دارند ببرد و چهره يك قهرمان را داشته باشد، اما مي‌بازد و چيزي جز حسرت براي علاقه‌مندانش نمي‌گذارد. از ديد عبدالرضاي پنجاه و پنج ساله مشكل اين است كه نياز تيم در نظر گرفته نشده و به جاي تجهيز خط هافبك تيم، بي‌دليل چند مهاجم به ليست پرسپوليس اضافه شده‌‌اند. اين هوادار قديمي پرسپوليس اضافه مي‌كند اگر هافبك هم جذب مي‌شد بايد پيش از شروع فصل زمان كافي براي رسيدن به هماهنگي در اختيار مربي بود وگرنه هميني مي‌شد كه مي‌بينيد.

او اينها را مي‌گويد، اما من به دنبال جواب سوالم سراغ هواداران ديگري مي‌روم؛ از هر قشري و هر سني.

ژوزه به تركيب دست نزند

شايد بهترين مكان جايي باشد كه مردم براي خريد روزنامه مي‌‌آيند. چند دقيقه كافي است تا يك پسربچه پانزده ساله براي خريد يكي از روزنامه‌هاي طرفدار باشگاه پرسپوليس به دكه‌اي در شمال شرق تهران مراجعه كند؛ روزنامه را در دست دارد كه مي‌پرسم پرسپوليسي هستي و او با حرارت مي‌گويد هم خودم و هم دو برادر ديگرم. وقتي از او مي‌خواهم احساسش را در مورد پرسپوليس جديد در ليگ امسال بگويد، اين‌طور ادامه مي‌دهد: تو را به خدا پيغام مرا به سرمربي بدهيد، خواهش مي‌كنم اين‌قدر به تركيب دست نزند، تيمي كه قرار باشد هر هفته يك تركيب را امتحان كند كل فصل را از دست مي‌دهد.

اشكال تيم ما همين است، اين همه بازيكن خوب فقط ما را دق مي‌دهند. افسوس مي‌خوريم كه چرا حتي نيمي از چيزي كه در تيم‌هاي ديگر بودند نيستند. مربي بايد بتواند از بازيكن خوب بازي بگيرد، وقت رفتن مي‌گويد اسمم را نپرسيديد، محمد غزنوي، بنويسيد حتما!

حاشيه‌ها، جوجه و آخر پاييز!

دكه‌دار كه متوجه صحبت‌هاي ما شده بي‌آن كه بپرسم وارد بحث مي‌شود. از پرسپوليسي‌هاي دوآتشه كه به نظر كمتر منطقي مي‌رسد. اميدوار است و وعده آينده را مي‌دهد.

نكته: پرسپوليس با تمام ولخرجي‌هايش براي جذب بهترين‌هاي ليگ و جلب رضايت هوادارانش، تاكنون آنها را اميدوار نكرده؛ طرفداراني كه هر كدام براي اين ناكامي‌ها دلايلي را عنوان مي‌كنند
صحبت از جوجه و شمردن آن در آخر پاييز مي‌كند، از خريدهاي خوب رويانيان حرف مي‌زند و بازيكناني كه وقتي هشت نفر آنها به تيم ملي دعوت مي‌شوند حتما بهترين هستند. اما وقتي مي‌پرسم پس چرا پرسپوليس نتيجه نمي‌گيرد، مي‌گويد آنقدر برايش حاشيه درست مي‌كنند؛ هنوز ليگ شروع نشده همه را از مديرعامل گرفته تا بازيكن زير سوال مي‌برند. شاهد هم دارد. اشاره مي‌كند به روزنامه‌هاي روي پيشخوان و مي‌گويد اين همه روزنامه فقط كارشان شده به پاي پرسپوليس پيچيدن،‌ هر روز كه ورق مي‌زنم اصلا از هرچه فوتبال است بدم مي‌آيد، اما پرسپوليس هميشه پرسپوليس است و اين فصل هم قهرمان مي‌شود و من فكر مي‌كنم كه اين آخر پاييز پرسپوليس كي مي‌رسد تا جوجه‌ها را بالاخره بشماريم!

كدام تعصب، كدام عشق؟!

خانم‌ها هم گرچه در استاديوم‌ها حاضر نيستند، اما بخشي از طرفداران فوتبال ما هستند كه اتفاقا خيلي از آنها در كارشناسي كردن مسائل فوتبال گوي سبقت را از آقايان ربوده‌اند. شهره شيباني بيست و چهار ساله و دانشجوي روانشناسي يكي از آنهاست كه در تاكسي بعد از پخش گزارش كشتي دوم حميد سوريان در المپيك لندن با خودش زير لب از ورزش گفت و بعد با سوال من مواجه شد، وقتي گفت خدايي شادي‌اي كه اين بچه‌ها به مردم مي‌دهند بيشتر از 200 سكه مي‌ارزد. گفتم فوتبالي‌ها چه، به نظرت آنها چقدر مي‌ارزند كه گفت: هيچي، من يك پرسپوليسي‌ام، فوتبال را هم مي‌بينم با همه جزئيات، از همه چيز خبر دارم، روزي حداقل دو روزنامه ورزشي مي‌خوانم، اما بين اين صفحه‌ها هم عدالت رعايت نمي‌شود، همه‌اش شده فوتبال، همين مي‌شود كه بازيكن چند صد ميليون مي‌گيرد و مي‌داند كه همه مردم هم دنبالش هستند. آن وقت در زمين فقط راه مي‌رود، ‌اسم خودش را هم مي‌گذارد متعصب، كدام تعصب وقتي رنگ پيراهن با پول راحت عوض مي‌شود، فوتبال را ديگر مثل گذشته دوست ندارم، چون شادم نمي‌كند.

يك زماني براي فوتبال مي‌مردم، براي پرسپوليس، اما حالا فقط يك طرفدار ساده‌ام.

جاي خالي يك بدنسازي با برنامه

امير موسوي‌زاده، چهل ساله، مربي بدنسازي است كه در يكي از بوستان‌هاي تهران، علاقه‌مندان به ورزش گروهي و نرمش‌هاي دسته‌جمعي را هدايت مي‌كند و ورزش مي‌دهد. از رنگ پيراهن ورزشي‌اش حدس مي‌زنم كه طرفدار قرمز است، ورزشي‌ها معمولا رنگ را بي‌دليل انتخاب نمي‌كنند. دوست دارم نظر يك مربي ورزش را هم بدانم، پس منتظر مي‌مانم. حدسم درست است. او فوتبال را دوست دارد، بازي مي‌كند و طرفدار پرسپوليس هم هست. پرسش ديگري را مطرح مي‌كنم، اين‌كه سهم بدنسازي در شرايط كنوني پرسپوليس چقدر است كه موسوي‌زاده توضيح مي‌دهد: شايد عده‌اي پيروزي پرسپوليس در آبادان و در آن گرماي طاقت‌فرسا را دليلي براي بدن‌هاي آماده بازيكنان بدانند، اما من تصور مي‌كنم آن مسابقه معياري براي سنجش نيست، چون بازيكنان در مسابقه اول تازه‌نفس بودند. پرسپوليس متاسفانه پيش از شروع فصل، فرصت كاملي براي بدنسازي نداشت و از همه مهم‌تر به نظر مي‌رسد با برنامه مشخص يك مربي آماده نشد كه اين كمبود از همين شروع فصل احساس مي‌شود.

ترس جانشين، دل شير!

اما صحبت‌هاي يك هوادار ديگر پرسپوليس هم قابل تامل است. او از بعد روحي به قضيه نگاه مي‌كند. حسين مشيري سي و پنج ساله و دانشجوي كارشناسي ارشد فيزيك مي‌گويد: اين را حتما بنويسيد تا آنهايي كه افشين قطبي را به علت حرف‌هايش مسخره مي‌كردند، بدانند اشتباه مي‌كردند. افشين قطبي نمونه كاملي از يك مربي بود كه از ابزار روحي خوب استفاده مي‌كرد. هميشه مي‌گفت بازيكنانم دل شير دارند؛ آنقدر اين را گفت تا ملكه ذهن شاگردانش هم شد. آن پرسپوليس حداقل آنقدر از نظر روحي خوب بود كه مقابل استقلال اهواز حتي 9 نفره جنگيد و در دقايق آخر گل برتري را زد، اما حالا خبري از دل شير نيست. ستاره‌هاي ليگ هيچ‌كدام دل شير كه ندارند هيچ، ترسو هم هستند. ترس از باخت و انتقاد دوباره، حالا اساسي‌ترين مشكل پرسپوليس شده و تا زماني كه چنين چيزي هست، با بهترين‌‌ها هم به جايي نمي‌رسيم.

مبادا مردم پشيمان شوند!

كمي جستجوي اينترنتي در وبلاگ‌هاي هواداران پرسپوليس؛ احمد بيست و نه ساله در يكي از اين يادداشت‌ها نوشته هر تيمي بايد افتخار كند كه اين همه هوادار دارد. ما خجالت مي‌كشيم وقتي روي سكوها هر بازي پر از تماشاگر مي‌شود و دوباره مي‌بازيد.

اين فصل ديگر بهانه‌اي نيست. هم پولتان را بموقع گرفتيد و هم در هر پست بهترين بازيكنان را حتي روي نيمكت داريد. كاري نكنيد كه هوادار از طرفداري‌اش پشيمان شود و با استاديوم و پرسپوليس قهر كند. وقتي يك پيشكسوت مي‌گويد كم‌مانده كه ديگر بگويم پرسپوليسي نيستم، از مردم چه توقعي داريد. لطفا مثل ما خجالت بكشيد!

و اما نظرسنجي سايت باشگاه پرسپوليس

اما سايت رسمي باشگاه پرسپوليس هم در يك نظرسنجي عمومي به دنبال يافتن علت اين ناكامي‌هاست. اين نظرسنجي كه البته هنوز نتيجه آن اعلام نشده در قالب چهار سوال مطرح شده است؛ علت ناكامي پرسپوليس را كدام‌‌يك مي‌دانيد، جالب اين‌كه چهار گزينه مطرح شده از سوي سايت اين باشگاه چكيده‌اي از نظرات مردم است. نظر شما در اين مورد چيست؟

1ـ بدنسازي ناقص قبل از شروع ليگ 2ـ نداشتن شناخت از بازيكنان و استفاده از تركيب‌هاي مختلف 3ـ نبود دو هافبك قلدر و طراح 4ـ حاشيه‌ها

اميدواريم حداقل پيدا كردن علت كمك كند تا نبض پرسپوليس دوباره بزند تا فوتبال ملي نيز از حيات اين تيم قديمي بهره‌مند شود. راستي شما هم مي‌توانيد از طريق پيامك 300011216 نقطه نظرات خود را با گروه ورزش در ميان بگذاريد.

سارا احمديان / جام‌جم


نوشته شده در   شنبه 4 شهريور 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode