رئيس گروه علوم قرآنی مركز فرهنگ و معارف قرآن با اشاره به اين كه ضعف سند، جعل در تفسير و اسرائيليات سه آفت اساسی تفسير روايی است، عنوان كرد: هر چند پيش از اين توجه به نقد و بررسی روايات تفسيری وجود نداشته است اما در حال حاضر اين گرايش به وجود آمده كه برداشت از روايات تفسيری نيز انضباط پيدا كند و دقتهای لازم درباره كلام الهی لحاظ شود.
حجتالاسلام والمسلمين سعيد بهمنی، رئيس گروه علوم قرآنی مركز فرهنگ و معارف قرآن، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) با اشاره به اين كه تفسير روايی شاخهای از تفسير نقلی است، اظهار كرد: تفسير نقلی به دو تفسير روايی و قرآن به قرآن تقسيم میشود؛ يعنی گاه قرآن را به وسيله قرآن و گاه به وسيله روايات معتبری كه از پيامبر اكرم(ص) رسيده است، تفسير میكنيم و هرچند میتوان در تفسير قرآن از روش عقلی نيز استفاده كرد اما در بسياری از موارد بنبستهای تفسير تنها از طريق روش تفسير روايی گشوده میشود.
وی با تفكيك تفسير مأثور از تفسير روايی و با اشاره به تفاوت آنها گفت: روايت هر آن سخنی است كه نقل شده و هر روايتی الزاماً روايتی رسيده از پيامبر اكرم(ص) نيست و مطلق روايات میتوانند صحيح يا غيرصحيح باشند اما مأثور به معنای روايتی است كه نوعی پالايش در آن لحاظ میشود و در واقع مراد از مأثور آن روايتی است كه اثر شناخته شده پيامبر اكرم(ص) و معصومين(ع) باشد.
حجتالاسلام بهمنی با اشاره به گرايشهای مختلف در تفسير روايی عنوان كرد: برخی از تفاسير روايی مانند تفسير البرهان، با ذكر هر روايتی در هر سطحی از اعتبار تجلی اخباریگری محض هستند اما برخی ديگر از تفاسير نيز هستند كه كوشيدهاند، با بررسی روايات به شكلی منقحتر و پاكتر از تفسير روايی دست يابند.
عضو هيئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بيان اين كه تفسير روايی در دورههای اخير از پالايش بيشتری برخوردار شده است، خاطرنشان كرد: به طور كلی تفسير روايی، چنانچه آيتالله معرفت نيز در آثارشان اشاره كردهاند، در معرض سه آفت اساسی ضعف سند، جعل در تفسير و اسرائيليات است. متأسفانه در طول تاريخ تفسير روايی از اين سه آسيب و سه آفت رنج برده است.
روايت هر آن سخنی است كه نقل شده و هر روايتی الزاماً روايتی رسيده از پيامبر اكرم(ص) نيست و مطلق روايات میتوانند صحيح يا غيرصحيح باشند اما مأثور به معنای روايتی است كه نوعی پالايش در آن لحاظ میشود و در واقع مراد از مأثور آن روايتی است كه اثر شناخته شده پيامبر اكرم(ص) و معصومين(ع) باشد
وی در اين خصوص توضيح داد: بررسی نشدن دقيق اسناد روايات تفسيری و حجم انبوه اسرائيليات موجود در روايات تفسيری از مشكلاتی است كه میتواند موجب پديد آمدن آشفتگی در تفاسير روايی شود. همچنين در بعضی از كتب، تفاسيری مجعول به برخی از ائمه(ع) نسبت داده شده است كه ارائه يك تفسير معتبر نيازمند شناخت و كنار گذاشتن چنين بخشهايی است.
حجتالاسلام بهمنی با بيان اين نكته كه خوشبختانه در دورههای اخير اقدامات عميقی انجام شده تا اين مشكلات از دامن تفسير نقلی زدوده شود، يادآور شد: برای مثال مرحوم آيتالله معرفت و همكاران و شاگردان ايشان، برای رفع اين نقايص، مجموعهای را با عنوان تفسير مأثور آغاز كردند تا بر طبق مبانی خود، ابتدا به نقد و تصحيح روايات و سپس به گردآوردن آنها در ذيل آيات اقدام كنند.
رئيس گروه علوم قرآنی مركز فرهنگ و معارف قرآن با بيان اين كه چنين دقتها و بررسیهايی در زمينه روايات فقهی امری متداول و جاری است، افزود: هر چند پيش از اين چنين توجهی در زمينه روايات تفسيری وجود نداشته است اما در حال حاضر اين گرايش به وجود آمده كه برداشت از روايات تفسيری نيز انضباط پيدا كند و دقتهای لازم درباره كلام الهی لحاظ شود.
وی تفسير روايی را تفسيری كاملا مستقل دانست و اظهار كرد: مفسری كه بر روش تفسير روايی تأكيد داشته باشد، میتواند بدون استفاده از روشهای ديگر مجموعهای از آموزههای قرآن را با توجه به روايات تفسير و تبيين كند. اما به طور معمول مفسران با تركيب روش روايی و ساير روشها از جمله روش تفسيری قرآن به قرآن و يا روش عرفانی به تفسير قرآن میپردازند.
حجتالاسلام بهمنی افزود: البته در دوره اخير گرايش به تفسير جامع يا تفسير اجتهادی قوت گرفته است كه در اين روش، مفسر با استفاده از آيات و روايات و همچنين با استفاده از مباحث فقهی، عقلی و فلسفی و گاه عرفانی به توضيح و تبيين آيات قرآن كريم اقدام میكند. برای مثال علامه طباطبايی در تفسير «الميزان» از اين روش استفاده كرده و گاه چندين صفحه را به اين اختصاص داده است كه ديدگاه قرآن را با استفاده از روشهای مختلف درباره يك موضوع خاص مشخص كند.