عليرضا قائمینيا مطرح كرد:
تحليلهای زبانشناختی؛ راه فائق آمدن بر شكاف ميان عصر مفسر و مؤلف
به اعتقاد مفسران مسلمان میتوان بر فاصله يا شكاف زمانی بين عصر مفسر و عصر پيدايش متن غلبه كرد و فاصله زمانی اهميتی در فهم مراد مؤلف ندارد و اكنون نيز به كمك ابزارها و تحليلهای زبانشناسی معناشناختی معاصر، به راحتی میتوان بر اين فاصله فائق آمد و معنای اوليه متن را كشف كرد.
حجتالاسلام و المسلمين عليرضا قائمینيا، عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، به ارائه سخنانی درباره نسبت هرمنوتيك و تفسير قرآن و مباحثی چون جايگاه پيشفرضها در تفسير از منظر علمای اسلام، مواجهه قرآن با فرهنگ عصر نزول و آينده مواجهه جهان اسلام با هرمنوتيك پرداخت.
بخش نخست اين گفتوگو را اينجا بخوانيد!
وی اظهار كرد: تفسير فعاليتی روشمند است كه مفسر در آن تلاش میكند كه مراد جدی خداوند را از آيات قرآن و معانی و مدلولات آيات كشف كند، در صورتی كه هرمنوتيك فلسفی همه چيز را به انتظارات و پيشفرضهای خواننده برمیگرداند و از اين جهت، ورود مباحث هرمنوتيك تنها بر مشكلات تفسير میافزايد.
قائمینيا در بخش ديگری از سخنان خود در پاسخ به اين سؤال كه آيا قرآن میتواند بازيافت فرهنگ شبهجزيره بوده يا با عناصر فرهنگی آن منطقه همراهی كرده باشد؟، در باب نحوه مواجهه قرآن با عناصر فرهنگی زمانه خود در شبه جزيره تصريح كرد: به اعتقاد بنده، قرآن نهتنها فرهنگ زمانه را نپذيرفته، بلكه انقلابی در فرهنگ عصر خود به وجود آورده است.
نويسنده كتاب «معناشناسی شناختی قرآن» ادامه داد: اگر هم در مواردی در ظاهر مشاهده میكنيم كه تأثيری از فرهنگ آن منطقه پذيرفته، تنها در يك سری مثالهاست و اينها مشكلی را ايجاد نمیكند. ما نمیتوانيم اينگونه بگوييم كه قرآن حتی در مسائلی از احكام خود، از فرهنگ زمانه خود متأثر بوده است.
اين محقق و پژوهشگر ادامه داد: قرآن در حال تغيير فرهنگ عصر خود بود و اين امر طبيعی است كه برای اينكه باب ارتباط با مخاطبان عصر نزول باز شود، احتمال دارد كه مثالهايی متناسب با آنها را مطرح كرده باشد كه اين امر منافاتی با اصل ادعاهای قرآن و احكامی كه در آن آمده، ندارد.
وی در پاسخ به اين سؤال كه آيا مسئله هرمنوتيكی تأثير فاصله يا شكاف زمانی بين عصر مفسر و عصر پيدايش متن بر فهم آن، در تفسير اسلامی نيز موضوعيت دارد و اين مطلب چه تأثيری بر فهم مراد مؤلف میتواند داشته باشد؟، اظهار كرد: طبيعی است كه مفسران فرض را بر اين میگيرند كه میتوان بر آن فاصله زمانی غلبه كرد و به معنای متن دست يافت و فاصله زمانی اهميتی در فهم مراد مؤلف ندارد.
هرمنوتيك به اين شكلی كه هست (هرمنوتيك فلسفی)در دنيای اسلام توفيق نخواهد داشت و قطعاً مورد نقد و انتقاد زيادی قرار خواهد گرفت و جرح و تعديل خواهد شد؛ بايد منتظر ظهور جريانهای هرمنوتيكی جديد در جهان اسلام باشيم كه مقداری واقعگرايانه بوده و مخالف هرمنوتيك فلسفی هستند
عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ادامه داد: ولی به كمك ابزارهای زبانی و با استفاده از تحليلهای زبانی، به راحتی میتوان بر اين فاصله فائق آمد و معنای اوليه متن را كشف كرد و دامنه آن معنا را با استفاده از مباحث زبانشناسی به دست آورد.
قائمینيا با اشاره به اين كه جريانی كه در زبانشناسی امروز وجود دارد، مخالف جريان هرمنوتيك است، اضافه كرد: يعنی در زبانشناسی معناشناسی معاصر، اعتقاد بر اين است كه میتوان پلی زد و به معنای اوليه متون دست پيدا كرد و مفسران نيز اين مطلب را پذيرفته اند.
عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی در تشريح اين مطلب گفت: قطعاً اگر چنين چيزی امكانپذير نباشد، نزول قرآن نيز فايدهای برای ديگران نخواهد داشت، زيرا قرآن بايد متنی باشد كه معنای آن در همه زمانها قابل كشف باشد.
وی در پاسخ به اين سؤال كه در اثر اخير خود با عنوان «معناشناسی شناختی قرآن» تا چه ميزان به مباحث هرمنوتيك توجه داشته است؟، گفت: اين اثر از يك منظر مباحث هرمنوتيكی را مطرح كرده و اين مباحث، آن دسته از مباحث هرمنوتيك است كه از زبانشناسی شناختی به دست میآيد و با هرمنوتيك فلسفی متفاوت است؛ شايد حتی بتوان گفت كه در مقابل آن مباحث قرار گرفته و با آنها سر ستيز دارد.
اين محقق و پژوهشگر افزود: استفاده از هرمنوتيك فلسفی در مطالعات دينی مشكل دارد و آنچه كه بنده در «معناشناسی شناختی قرآن» بدان تأكيد كردهام كه میتواند راهگشا باشد، مباحث زبانشناسی جديد و شاخههای گوناگون آن است كه بنده كوشيدهام تا مباحث آن را در حوزه مطالعات قرآنی و روايی گسترش دهم و به نظر بنده، اين رويكرد است كه كارساز خواهد بود؛ گرچه كه خود اينها نيز قطعاً نتايج هرمنوتيكی دارند.
وی درباره آينده مواجهه جهان اسلام با مباحث جديد هرمنوتيك اظهار كرد: هرمنوتيك به اين شكلی كه هست (هرمنوتيك فلسفی)، در دنيای اسلام توفيق نخواهد داشت و قطعاً مورد نقد و انتقاد زيادی قرار خواهد گرفت و جرح و تعديل خواهد شد؛ بايد منتظر ظهور جريانهای هرمنوتيكی جديد در جهان اسلام باشيم كه مقداری واقعگرايانه بوده و مخالف هرمنوتيك فلسفی هستند.