جام جم آنلاين: كمتر پدر و مادري را ميتوان يافت كه نخواهد فرزندش باهوش و داراي تواني خاص در يادگيري و حل مسائل باشد، اما بسياري از والدين گمان ميكنند درصد زيادي از اين تواناييها به ذات، سرشت يا خميره كودكشان ربط دارد و از همين رو آموزش فرزندشان را جدي نميگيرند؛ حال آنكه با صرف وقت ميتوانند به افزايش ميزان هوش و قدرت يادگيري كودكانشان كمكي بايسته و شايسته كنند.
اگر ميخواهيد در زمينه پرورش فكري كودكتان، آگاهيهاي مفيدي كسب كنيد، بياييد ابتدا با آزمايشي آشنا شويد كه دو محقق استراليايي و آمريكايي انجام دادند.
اهميت تصاوير
گابريل سيمكاك، محققي از دانشگاه كوئينزلند و جودي دولوش، دانشمندي از دانشگاه ويرجينيا در پژوهشي روي 132 كودك دريافتند تصاوير كتابها علاوه بر سرگرم كردن جنبهاي تقويتي در فرآيند يادگيري كودكان دارد و منبعي مهم از اطلاعات مورد نياز براي كنش و واكنش در جهان پيرامونشان فراهم ميآورد.
سيمكاك و دولوش با جمع كردن كودكان بر اساس سنشان، ابتدا گروهي را كه كمتر از 30 ماه سن داشتند، به دو دسته تقسيم كردند: به يك گروه كتابي داده شد كه نشان ميداد كودكي توپي پلاستيكي را در ظرفي شيشهاي انداخته، سپس با اتصال ظرف به يك قطعه چوب از آن جغجغه ساخته است.
آنها با در اختيار گذاشتن وسايل مورد نياز از كودكان خواستند جغجغهاي بسازند. تمامي كودكاني كه در گروه اول، از روش ساخت آن در كتاب مطلع شده بودند، توانستند جغجغه را بسازند، اما گروه دوم كه كتابي در اختيارشان نبود، به موفقيت كمتري دست يافتند.
نقش بزرگسالان در افزايش توانايي كودكان از همين مرحله بخوبي معلوم است: كودكاني كه اطلاعاتي اوليه حتي به شكلي خام و محدود كسب كرده باشند، بهتر از كودكاني ميتوانند ياد بگيرند و موفق شوند كه كسي آگاهيهايي ولو اندك به آنها نياموخته است.
اولين قدمهاي آموزش
حتي والديني كه درباره شيوههاي تربيت و پرورش كودكانشان مطالعه چنداني ندارند، اولين قدمهاي آموزش به آنها را با آموختن كلمات آساني چون بابا، مامان، يا اين چيست و آن چيست برميدارند، اما متأسفانه هر چه سن و سال كودك بيشتر ميشود، گامهاي آنها نيز در راه آموزش و تقويت هوش فرزندانشان كندتر و محوتر ميشود.
براي ادامه راه ميتوانيد تصاويري آشنا و مناسب كودكان تهيه كنيد و با حذف بخشهايي از تصاوير، از كودكتان بخواهيد كاستيهاي تصوير را حدس بزند. به عنوان مثال تصوير صورتي را بكشيد كه دهان ندارد. از او بخواهيد آنچه را در تصوير نيست، بكشد و حتي رنگآميزي كند.
آنها متوجه كمبود چيزي در تصاوير آشنا ميشوند و تلاش ميكنند شكلهاي ساده لب، دهان، دندان و... را شناسايي و بازسازي كنند. بر حسب سن و سال كودك ميتوان اين تصاوير را از ساده به پيچيده تبديل كرد و از اجزاي صورت به اشياي پيچيدهتر ديگر كشاند.
كاربردها
متناسب با سن و سال و درك كودكتان گاهي ميتوانيد وسايلي را گردآوريد و از او بپرسيد كاربرد آن وسيله چيست.
مثلا قيچي به چه كار ميآيد؟ با چنگال چه كاري ميتوان انجام داد؟ و... سپس كاربردهاي ديگري از همان وسيله را به او نشان دهيد.
مثلا وقتي كاربرد چنگال در خوردن غذا براي او معلوم شد، ميتوان دو چنگال را طوري در قطعه كوچكي سيبزميني فرو برد و روي سيبزميني صورت حيواني مثل بز، گوسفند و... را نقاشي كرد كه چنگال همانند شاخ يا گوش به نظر برسد. يا كاسهاي مدور را طوري روي سر خود قرار دهيد كه همانند كلاه به نظر برسد.
اين امور ميتواند ذهن كودك را با كاربردهاي ديگر وسيلهاي كه هميشه در تصورش يك كاربرد داشته، آشنا كند و زمينه خلاقيت و تقويت هوش او را براي پيدا كردن كاربردهاي ديگر يا يافتن راههاي ديگر در زندگي و تعميم آن روش در وسايل ديگر فراهم كند.
شباهت در عين تفاوت
ميتوان ترتيبي از اشيا را روي ميزي چيد و يك بار در اين حالت و بار ديگر در حالي با دوربين خانگي از آن اشيا عكس گرفت كه تغييراتي جزئي در عكس دوم ايجاد شده باشد.
اين كار را ميتوان هم با تغيير جاي اشيا و هم با تعويض اشيا با اجسام ديگر انجام داد، سپس از كودك خواست موارد اختلاف دو عكس شبيه به هم را پيدا كند. ميتوان براي او بازيهاي فكري در حد سن و سالش ترتيب داد.
همچنين ميتوان با گردآوردن ميوهها، اشيا و... حتي توجه دادن او به تماشاي ابرها از او خواست شباهتهاي ديگري غير از آنچه را ميبيند، برايتان بيان كند.
مثلا در نگاه به ابرها و حركتشان، تصاويري بسازد و تصور خود را از شكل آن بيان كند. يا با گاز زدن ميوههايي چون سيب به شيوهاي متفاوت، با جاي دندانش روي آنها چشم و دهان و بيني حك كند.
به خاطر داشته باشيد سلامت فكر و رشد ذهني كودكتان در آينده تا حد زيادي به آموزش او در كودكي بستگي دارد.
هر قدر در اين سنين نورونهاي ذهن او به فعاليت واداشته شود، نه تنها از نظر فكري سالمتر خواهند بود، بلكه از نظر هوش، قويتر و از نظر يادگيري، درك و فهمي سريعتر و بهتر هم خواهند داشت. (جام جم - ضميمه چارديواري)