ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 5 مرداد 1403
جمعه 5 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 15 مرداد 1391     |     کد : 40645

اهالي اين خانه دزد نيستند

پس از يك‌ماه پيگيري براي تهيه گزارشي از سريال «دزد و پليس» به كارگرداني سعيد آقاخاني و تهيه‌كنندگي محسن چگيني، بالاخره موفق شدم به لوكيشن اين برنامه بروم و وقتي براي تهيه اين گزارش براي چندمين بار با هادي داداشي تماس گرفتم، براي چندمين ‌بار گفت هنوز سر نام اين سريال اختلاف‌نظر است و امكان دارد تغيير نام بدهد.

پشت‌صحنه سريال دزد و پليس
اهالي اين خانه دزد نيستند
جام جم آنلاين: پس از يك‌ماه پيگيري براي تهيه گزارشي از سريال «دزد و پليس» به كارگرداني سعيد آقاخاني و تهيه‌كنندگي محسن چگيني، بالاخره موفق شدم به لوكيشن اين برنامه بروم و وقتي براي تهيه اين گزارش براي چندمين بار با هادي داداشي تماس گرفتم، براي چندمين ‌بار گفت هنوز سر نام اين سريال اختلاف‌نظر است و امكان دارد تغيير نام بدهد.

پس به زعم تهيه‌كننده و ديگران، ترجيح بر اين است كه قبل از درج‌هر‌خبري، تكليف نام اين سريال مشخص شود.

اما با گذشت اين دوران و تماس‌ها نام تغيير نكرد و دزد و پليس همان اسمي است كه از ابتدا نيز مهراب قاسم‌خاني روي فيلمنامه‌اش گذاشت و همچنان باور دارد بهترين نام براي اين سريال است.

لوكيشن اصلي سريال در دارآباد است؛ جايي از اين محله كه بسيار غريب و جالب نشان مي‌دهد. نزديك خانه كه شدم پسربچه‌اي گفت اينجا فيلمبرداري است؟ گفتم بله و پايم را در حياطي گذاشتم كه آشنا مي‌نمود.

چند نفر از گروه فيلمبرداري روي تختي نشسته بودند و وقتي گفتم با رضا كريمي، مدير توليد سريال دزد و پليس هماهنگ كرده‌ام، راهنمايي‌ام كردند كه به داخل خانه بروم.

اما حياط به همان‌جا ختم نمي‌شد. بد نيست بدانيد اين‌خانه سه حياط مجزا از هم داشت كه يك حياط آن واسط ميان دو خانه مرتبط به هم بود. از آن خانه‌هاي قديمي كه در آن چند خانوار با هم زندگي مي‌كنند، اما شكل خانه دايره‌اي نيست، بلكه در سطوح ناهماهنگي قرار دارد.

از حياط اول با چند پله به حياط بالايي مي‌روم كه تختي در منتها اليه خود دارد و بازيگران تمرين مي‌كنند و گوشه حياط، قفس كبوتران است.

از پايين خانه جوي پرآبي رد مي‌شود و اين حياط متصل به حياط ديگري است كه با نرده از هم جدا شده و محسن چگيني و رضا كريمي آنجا بالاي سر آشپزها نشسته‌اند و به كارشان نظارت مي‌كنند.

***

طبقه بالاي خانه در حال فيلمبرداري سكانسي از سريال هستند و در طبقه پايينِ خانه، شقايق دهقان نشسته است و مجله‌‌اي را ورق مي‌زند.

روبه‌رويش پشت ميزي مهراب قاسم‌خاني نشسته و ديالوگ‌هاي بازيگران را مي‌نويسد. به اتاق روبه‌روي دهقان كه مي‌روم، مي‌گويد آنجا كسي نيست. برمي‌گردم و در كنار اتاق به آشپزخانه‌ اين طبقه سري مي‌زنم. روي گاز غذايي در حال ‌جوشيدن است.

شبيه آبگوشت است، اما بوي سرگنجشكي مي‌دهد. اين فقط نماي گول زننده لوكيشن است. شايد نشود آن‌ چيزي را كه ديده‌ام تصوير كنم؛ داغون به معناي واقعي كلمه. هيچ چيز سر جاي خودش نيست.

قاليچه‌ها وارونه‌اند. كمد فقط نام كمد دارد، اما شبيه ديوارهاي خانه، رنگ و رويش را از دست داده است. عكسي از شقايق دهقان روي ديوار راهرو است. شبيه خانه‌هاي موقت و خمپاره خورده مي‌ماند.

***

كنار مهراب قاسم‌خاني مي‌نشينم و مي‌گويم چقدر اين لوكيشن به چيزي كه در قصه نوشته‌ايد، نزديك است. مي‌گويد: خيلي، و ادامه مي‌دهد: دلم مي‌خواست جايي شلوغ در محله‌اي قديمي باشد و آن شكل معمول خانه‌هاي قمرخانمي را نداشته باشد، اما چند خانواده با هم در اين خانه زندگي كنند.

قاسم‌خاني درباره داستان اين سريال مي‌گويد كه دزد و پليس ابتدا اين‌طور بود كه شخصيت‌هاي آن، همه دزد بودند اما موافقت نشد. حالا تعدادي دزدند و تعدادي نه. شخصيت اصلي اين داستان كه نقش آن را بهنام تشكر بازي مي‌كند، ضربه‌اي به سرش خورده و حافظه‌اش را از دست داده است.

حالا در خانه‌اي چشم باز مي‌كند كه دزدي عادي است و در محله و منطقه همه كارشان اين است، اما او ديگر آن آدم خلافكار سابق نيست و بسيار مودب و خوب شده است و ما اين آدم خوب را درگير اتفاقاتي از وضع پيشين‌اش كرده‌ايم.

پليس نيز در همه‌جا حضور دارد و مشكل مقابل اين دزدان است. همين منجر به طنزهاي موقعيت در اين داستان شده است.

مهراب قاسم‌خاني مي‌گويد: يك‌سالي مي‌شود درگير اين سريال شده‌ام. ايده آن، سال گذشته همين موقع به ذهنم رسيد و نوشتن آن را از مهر و آبان شروع كرده‌ام. قرار‌بر اين بود سريال 13 قسمتي و براي ايام عيد باشد كه نشد. قصه براي طولاني شدن خيلي جا داشت. كمي كند بودم، اما براي خودم هم بهتر بود، چون تا به حال كار دنباله‌دار ننوشته بودم. تا امروز 26 قسمت شده است و كار را براي ماه مبارك رمضان نوشته و آماده كرده‌ايم، اما در اين ماه هم پخش نشد بنابراين مي‌شود به 30 قسمت هم رساند.

***

مهراب قاسم‌خاني كه هميشه نامش با برادرش پيمان گره خورده است، مي‌گويد: پيمان مشاور اين پروژه است، اما شايد چيزي كه من دارم و هيچ فيلمنامه‌نويس ديگري ندارد، برادري مانند اوست. پيمان خيلي خوب و مسلط است و باعث دلگرمي من است. همان اندازه كه من درگير كار هستم او هم درگير كار است. حضور او، هم براي كار و هم براي من اتفاق خوبي است. خيلي‌ها مي‌گويند چرا از زير اسم پيمان بيرون نمي‌آيي، اما من لذت مي‌برم و چنين حسي ندارم.

شقايق دهقان، همسر مهراب قاسم‌خاني كه روبه‌روي ما نشسته است، مي‌گويد: اين فيلمنامه براي مهراب، فيلمنامه متفاوتي است براي اين‌كه عادت دارد سريال‌هاي اپيزودي بنويسد و شخصيت‌هاي ثابت دارد. داستان مستقل كه دنباله‌دار باشد، هميشه براي مهراب جذاب بوده، اما هيچ‌وقت شرايط اين تجربه مهيا نبوده است.

دهقان ادامه مي‌دهد: اين سريال سه بازيگر ثابت دارد و بقيه تغيير مي‌كنند. لوكيشن‌هاي مختلفي هم دارد و اين لوكيشن‌ها در تمام سطح تهران پخش است. داستان دنباله‌داري كه در كنارش اتفاقات ديگري مي‌افتد، اما هيچ‌گاه آن نخ تسبيح روايت پاره نمي‌شود.

اين بازيگر مي‌گويد: براي من هم بازي در اين سريال جذاب بود. نقش متفاوتي هم دارم. در اينجا نقش دختري را بازي مي‌كنم كه دزد است و شايد آنقدر مابه‌‌ازاي اجتماعي و واقعي نداشته باشد. لااقل من هيچ‌وقت يك خانواده دزد را از نزديك ملاقات نكرده‌ام. با توجه به اين‌كه تم كار اجتماعي و نزديك به واقعيت روز است، كمي فانتزي هم به دليل دزد بودن اين خانواده به همراه دارد.

قاسم‌خاني درباره بداهه بازي كردن و ديالوگ گفتن بازيگران مي‌گويد: الان كار بر اساس فيلمنامه و وفادار به آن است و اين اتفاق در همكاري‌هايي كه پيش از اين نيز با رامبد جوان و سروش صحت داشته هم نيفتاده است.

***

به طبقه بالا مي‌روم. در را بسته‌اند كه صداي بيرون مزاحم نباشد. صحنه‌اي از سريال فيلمبرداري مي‌شود كه كنفرانس خبري از يك مربي فوتبال است كه مدام بلوف مي‌زند و پشت سر هم فلاش دوربين مي‌خورد كه بايد در كار ديده شود. چندبار به خاطر سايه‌اي كه در تصوير ديده مي‌شود، كات مي‌دهند. كنار سعيد آقاخاني ايستاده‌ام و او نيز شوخ و شنگ با همه بچه‌ها گپ مي‌زند و كارش را انجام مي‌دهد.

در اتاقي بهنام تشكر گريم مي‌شود و در اتاق ديگري كه پر از لباس است، لباس بازيگران را اتو مي‌زنند و آماده مي‌كنند براي سكانس بعدي.

اين خانه انگار با زلزله چندبار تكانده شده و هر چيز جايي افتاده است. مثلا لباس روي سقف است، تابلو كف زمين و ضبط صوت گوشه‌اي افتاده است.

با بازيگران به حياطي مي‌رويم كه قفس كبوتران آنجاست. بازيگران كنار كارگردان قسمتي را كه قرار است فيلمبرداري شود، تمرين مي‌كنند.

با هومن برق‌نورد درباره بازي‌اش در اين سريال صحبت مي‌كنيم. او برادر شقايق دهقان است و نقش خلافكاري به نام داوود را بازي مي‌كند كه بيشتر دوست دارد خلاف كند تا يك خلافكار واقعي باشد و هميشه خرابكاري مي‌كند.

برق‌نورد مي‌گويد: زماني كه اين كار به من پيشنهاد شد سر كار «چك برگشتي» بودم و چون با اين تيم و تهيه‌كننده‌اش پيش از اين «ساختمان پزشكان» و تله‌فيلمي كار كرده بودم، راحت بودم و كار را پذيرفتم. اما پيش از هرچيز براي من نويسنده مهم است.

برق نورد مي‌گويد: نويسندگان اين سريال هم شناخته‌شده هستند. چهار قسمت از سريال را خواندم و چون سوژه نويي بود، تصميم گرفتم اين كار را بازي كنم. بيشتر قصه برايم مهم است. اما همه تلاشم اين است كه نقش‌هايم شبيه هم نباشد. نقشم را خيلي دوست دارم و همكارانم را هم دوست دارم و خيلي با هم رفيقيم.

برق‌نورد ادامه مي‌دهد: تمام انرژي خود را گذاشتيم تا كار براي ايام ماه رمضان پخش شود و به اين اميد بوديم كه نشد. اين مساله كمي انرژي گروه را گرفت.

بهنام تشكر به ما ملحق شده و از نقشش مي‌گويد. آن ضربه كاري سريال به سر بهنام تشكر خورده است و در اين سريال طنز، نقشش جدي است. به نظر خودش ممكن است پس از اين كار به او نقش‌هاي جدي هم پيشنهاد شود.

تشكر مي‌گويد: ابتدا چند نفر را براي اين كار به محسن چگيني پيشنهاد كردم، چون قرار بود «ساختمان پزشكان2» ساخته شود و نمي‌خواستم در اين كار باشم. اما او معتقد بود خودم اين نقش را بازي كنم و ساختمان پزشكان2 هم معلوم نيست ساخته شود يا نه. اين بيشتر كمك كرد تا تصميم بگيرم و وقتي فيلمنامه را خواندم ديدم نقش خاصي است و جاي كار دارد.

اين بازيگر ادامه مي‌دهد: اين كاراكتر لايه لايه است و در ده قسمت اول، يك شخصيت از خود نشان مي‌دهد كه در ده قسمت بعد فرق مي‌كند و در ده قسمت آخر باز هم فرق مي‌كند و آدم ديگري مي‌شود.

تشكر معتقد است: اين كار آنقدر در نوشتن و كارگرداني متفاوت است كه در هر ماهي مي‌تواند مخاطبان را به خود جذب مي‌كند.

او مي‌گويد: در اين كار بداهه‌گويي نداريم. بخصوص كه نقش من جدي است و امكان بداهه وجود ندارد. بعد دست مصطفي تنابنده را مي‌گيرد و مي‌گويد: اين شخصيت رابط ما بازيگران با سعيد آقاخاني است و حضورش به ما بسيار انرژي مي‌دهد. مصطفي تنابنده، دستيار كارگردان است و ديالوگ‌ها را با بازيگران تمرين مي‌كند.

از ديگر بازيگران اين سريال عزت‌الله مهرآوران، شهين تسليمي، خشايار راد، مجيد مشيري، رضا كريمي، سوسن پرور، فرهاد حاتميان، سيروس ميمنت و... هستند. طراحي گريم همايون نوذر، صحنه و لباس قاسم تركاشوند، تدوين خشايار موحديان و سودابه سعيدنيا، مدير تصويربرداري امير معقولي، صدابردار عليرضا نوروزيان، مديران تداركات بهرام دانايي و جعفر عبدلي و عكاس بهرنگ دزفولي‌زاده است.

تصويربرداري كار از اوايل ارديبهشت‌ماه آغاز شده است. رضا كريمي، مدير توليد اين سريال مي‌گويد: شايد كل نواحي جغرافيايي تهران را نويسندگان اين سريال نوشته‌اند و ما هم كار كرده‌ايم. مركز تهران، جنوب، شمال شرق، شمال غرب، ادارات مختلف، بانك، پيست اسب‌سواري، رستوران و.... خيلي پر لوكيشن است و همين‌طور اضافه هم مي‌شود. يك زندان داريم كه هنوز فيلمبرداري نكرده‌ايم.

***

خيلي‌ها از اين حياط به آن حياط در رفت‌و آمد هستند. سعيد آقاخاني صحبت نمي‌كند. محسن چگيني، تهيه‌كننده سريال دزد و پليس هم همين‌طور. مي‌گويد چيزي براي گفتن ندارد. كار كه پخش شد مي‌تواند مفصل درباره آن حرف بزند، اما پيش از آن چيزي ندارد كه بگويد.

گمانم شور و شوقِ پخش در اين ماه بوده كه گروه شبانه‌روز كار كرده‌اند و كار را به آنجا رسانده‌اند كه شب‌هاي شادي را به مهمانان خدا هديه دهند، اما حالا بايد در نوبت پخشي ديگر بمانند.

***

كار گروه حالا حالاها ادامه دارد، اما ساعت 19 است كه از خانه بيرون مي‌آيم. هنوز چند بچه منتظرند تا شايد بازيگران را گير بيندازند و امضايي بگيرند. امضا از بازيگراني كه در اين روزها كه نه، شايد ماه‌هاي آينده راحت‌تر بر جعبه جادويي‌شان ظاهر شوند و دل و دماغ بيشتري داشته باشند و همه را مهمان ساعتي خنده و شادي بكنند.(جام جم - ضميمه قاب كوچك)

نگار حسينخاني


نوشته شده در   يکشنبه 15 مرداد 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode