جام جم آنلاين: بيترديد خديجه به ارزش خود پي برده بود كه پيشنهاد ازدواج به حضرت محمد(ص) را داد و حتما ميتوانست به شرايط سخت زندگي آن دوران، با پسر عبدالله تن دهد.
خديجه افتخار همسري با رسول خدا (قبل از بعثت) را از آن خود ميكند و ميگويد: «به سبب خويشاونديات با من و شرف و بزرگي و امانتداريات در ميان قوم خود و به خاطر اخلاق نيكو و راستگوييات، مايلم با تو ازدواج كنم.»
اين بيان زيبا نشان از علاقه و ارادت بانوي بزرگوار اسلام است به حضرت محمد(ص) كه شخصيت او را بدرستي دريافته بود و با تمام وجود به آن ايمان داشت.
خديجه در كنار پيامبر ماند و نخستين بانويي شد كه به شرافت اسلام مشرف گرديد. در سكوت و ظلمت آن روزگار، جوانههاي ادب وجودش را احاطه كرده و ايثار و ازخودگذشتگي را به جايي رساند كه واسطه علاقه و ارادت فراوان به رسول خدا (ص)، در ميان زنان قريش يكه و تنها ماند.
در لحظات تولد فاطمه زهرا(س) هيچ زني حاضر به حضور بر بالين او نشد و خديجه در شبي غمرنگ، در سكوت وهمناك عصر جاهليت مهجور ماند، اما در گردباد توفان حادثه سرگردان نماند و هر لحظه از آن وقت با عزم و ارادهاي پولادين، با درد و نامهرباني دوران دست و پنجه نرم كرد و اين همه درد به خاطر معرفتي كه در سينه داشت، سنگين نبود.
خديجه روزهاي سخت ديگري را هم تجربه كرد؛ روزهايي كه آن همه ثروت و اندوخته خود را در راه اسلام و رسول خدا(ص) هزينه كرد؛ ثروتي كه ثروت ثروتمندان قريش در مقابل آن ناچيز و بيارزش بود و در آن روزهاي سخت محاصره اقتصادي، دلگرميهاي عاطفي و رواني او در كنار سرمايهاش، پيامبر را همراهي كرد.
سه سال از اسارت در شعب ابيطالب، رنج و غمهاي زيادي را بر دل حضرت خديجه نهاد و او را به بستر بيماري كشاند.
تحمل رنجها و سختيها كمر استقامت آن حضرت را خم كرد و عمر او را كوتاه نمود تا آنكه چراغ عمر او روز دهم ماه رمضان به خاموشي گراييد و در 65 سالگي بدرود حيات گفت، غم جانكاهي كه چنان بر پيامبر ناگوار بود كه حضرتش را روزها خانهنشين كرد.
محمد خامهيار - جامجم