ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 7 دي 1404
يکشنبه 7 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 8 مرداد 1391     |     کد : 40296

مخاطب بودن پيامبر(ص) در قرآن؛ دليلی بر بطلان تعريف وحی به بازگفت تجربه نبوی

عضو هيئت امنای مؤسسه قرآن و عترت نورالثقلين با اشاره به تفاوت سنخ سخن كسی كه تجربه‌ای را بازگو می‌كند با آن كس كه سخنانی را كه به قلبش القاء شده، بيان می‌كند، گفت: شكل بيانی تمام آيات قرآن به گونه‌ای است كه اين حقيقت را فرياد می‌زند كه اين سخنان نه سخنان پيامبر(ص) و بازگويی او از تجربه مواجهه‌اش با حقيقتی فراسويی، بلكه خطابی از سوی خداوند است.

 
حجت‌الاسلام حاج‌ابوالقاسم تأكيد كرد:
عضو هيئت امنای مؤسسه قرآن و عترت نورالثقلين با اشاره به تفاوت سنخ سخن كسی كه تجربه‌ای را بازگو می‌كند با آن كس كه سخنانی را كه به قلبش القاء شده، بيان می‌كند، گفت: شكل بيانی تمام آيات قرآن به گونه‌ای است كه اين حقيقت را فرياد می‌زند كه اين سخنان نه سخنان پيامبر(ص) و بازگويی او از تجربه مواجهه‌اش با حقيقتی فراسويی، بلكه خطابی از سوی خداوند است.
نشست «جاودانگی قرآن» با سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمين محمد حاج‌ابوالقاسم، استاد حوزه و دانشگاه و عضو هيئت امنای مؤسسه قرآن و عترت نورالثقلين،6 مردادماه، به همت وزارت علوم تحقيقات و فناوری در سالن شهيد داريوش رضايی‌نژاد بخش دانشگاهی بيستمين نمايشگاه بين‌المللی قرآن برگزار شد.
حاج‌ابوالقاسم با اشاره به عنوان جلسه يعنی «جاودانگی قرآن» در خصوص اهميت و جايگاه اين موضوع گفت: وقتی بيشتر به چرايی طرح اين بحث پی می‌بريم كه بدانيم برخی از افراد معتقدند كه در اين دوره، اعلاميه حقوق بشر بر احكام قرآن مقدم است؛ يعنی اگر در بيانيه حقوق بشر اصلی بيان شده كه در قرآن چيزی خلاف آن گفته شده در اين شرايط آن چه در اعلاميه حقوق بشر آمده، مقدم بر حكم قرآن است.
وی با بيان اين كه مبنای چنين رأيی باور به عصری بودن قرآن است، عنوان كرد: سه طيف فكری در ميان روشنفكران غرب‌زده ما وجود دارد كه نتيجه آرائشان اين است كه قرآن نه كتابی برای همه اعصار، بلكه مربوط به زمان خاصی است و سخنان آن مخصوص همان سال‌های نخست نزول و شبه جزيره عربستان است.
حاج‌ابوالقاسم با اشاره به اولين طيف فكری قائل به عصری بودن قرآن، اظهار كرد: موضع اول به تاريخ‌انگاران مطلق اختصاص دارد. بعضی از روشنفكران ما معتقدند كه هر پديده‌ای، تنها مخصوص به زمان خود است و با توجه به شاخص‌های زمان خود شكل می‌گيرد. اساساً امكان ندارد كه ما پديده‌ای فراعصری داشته باشيم و اصولاً چيزی كه به كار همه زمان‌ها بيايد وجود ندارد.
اين استاد حوزه و دانشگاه با بيان اين كه اين افراد مدعيات خود را به گفته‌های برخی از فلاسفه غرب و آراء هرمنوتيسين‌ها مستند می‌كنند، افزود: اين افراد معتقدند كه انديشه انسان در زمان شكل می‌گيرد و هر انديشه‌ای در چارچوب زمان خود قابل ارزيابی است و در نهايت هيچ انديشه‌ای از زمانی به زمان ديگر قابل سرايت دادن نيست.
وی در ادامه با سست خواندن اين نظريه، به نقد آن پرداخت و گفت: در رد اين نظريه سخنان زيادی گفته شده و ما زياد به آن نمی‌پردازيم. فقط به اين نكته اشاره می‌كنيم كه از طرفداران اين نظريه كه هر پديده را محدود به زمان می‌دانند بايد پرسيد كه نظريه خود شما يك نظريه زمانمند است يا نظريه‌ای فرازمانی؟ اگر در پاسخ گفته شود كه اين گزاره كه «هر پديده‌ای زمانمند است» گزاره‌ای فرازمانی است، بنابراين اين نتيجه حاصل می‌شود كه برخی چيزها هميشگی‌اند و اگر گفته شود كه اين گزاره و نظريه مبتنی بر آن نيز فقط منحصر به يك عصر است، می‌توان گفت پس در عصری ديگر ممكن است به اين نتيجه دست يابيم كه برخی پديده‌ها فرازمانی‌اند.
حاج‌ابوالقاسم اضافه كرد: اما مسئله اين است كه ما اساساً قرآن را از سنخ پديده‌های مادی نمی‌دانيم كه به خاطر اين ويژگی خود، در معرض گذر زمان قرار گيرد، بلكه به عقيده ما قرآن از سنخ علم و مجردات است و مجردات محدود و منحصر به زمان نيستند. بنابراين موضع اول موضعی خودشكن است و نيازی به بحث چندان برای اثبات بطلان آن نداريم.
عضو هيئت امنای مؤسسه قرآن و عترت نورالثقلين با اشاره به طيف دوم فكری كه آراء آنان با جاودانگی قرآن در تضاد است، بيان كرد: دسته دوم كه تا حدودی مسلمان‌ترند بر اين باور نيستند كه هر چيزی زمانمند است، اما معتقدند كه قرآن، كتابی است زمانمند، چرا كه حقيقت وحی را تلقی و برداشت پيامبر و يا كسی كه ادعای پيامبری دارد، از حالت ارتباط با هستی مطلق می‌دانند.
وی افزود: براساس باور اين دسته وقتی كسی اوج می‌گيرد و با هستی مطلق ارتباط برقرار می‌كند، اين مواجهه را به زبان حاكم بر وجود خودش برای ما بازگو می‌كند. اين زبان نيز به نوبه خود برخاسته از فرهنگ، آداب، عادات و رسوم زمانه و منطقه‌ای خاص است كه باعث می‌شود مواجهه با هستی مطلق همواره در قالب ادبياتی خاص و محدود به شرايط ويژه بيان شود. بنابراين قرآن نيز به عنوان بيانی از مواجهه با حقيقت هستی پديده‌ای عصری است.
حاج‌ابوالقاسم با اشاره به تلاش اين گروه برای استفاده از كلمات، مفاهيم، تعبيرات و تمثيلات قرآنی برای اثبات تأثير فرهنگ و زبان و آراء اعراب شبه جزيره عربستان بر قرآن، خاطرنشان كرد: ما منكر اين نيستيم كه مخاطب اوليه قرآن همان جامعه عربی زمان پيامبر بوده‌اند، اما درحالی كه معتقديم آن چه از تعبيرات و مثال‌ها در قرآن بيان شده بايد در وهله اول برای افراد هم عصر و هم فرهنگ آن معنادار باشد، اما اين كه، اين تعبيرات برای ساير افراد قابل درك نيست و يا نكته‌ای خاص را برای آنان بيان نمی‌كند، نه تنها قابل مناقشه است، بلكه قابل قبول نيست.
وی با تأكيد بر عدم منافات تأثيرپذيری زبانی قرآن از فرهنگ عربی با جاودانگی آن گفت: اين كه قرآن در مثال‌ها و ادبياتش از مثال‌ها و مسائل فرهنگ عربی بهره برده، منافاتی با جاودانگی قرآن ندارد، چرا كه اين امر تأثيری بر پيام قرآن ندارد.
در واقع مسيری كه قرآن طی می‌كند و پيامی كه ابلاغ می‌كند، پيامی جاودانه است، ولو اينكه از الفاظی استفاده كند كه برگرفته از ادبيات عصر نزول است. مهم روح حاكم بر قرآن و پيام آن است كه به هيچ وجه تحت تأثير فرهنگ عرب نيست.
اين كارشناس مذهبی در ادامه پاسخ خود به دسته دوم از باورمندان به عصری بودن قرآن، به تعريف اين افراد از وحی اشكال كرد و يادآور شد: انسان برای تعريف امور يا بايد نسبت به يك امر علم حضوری داشته باشد و يا بايد با گزاره‌های درستی آن پديده برايش تعريف شده باشد. از اين دسته بايد پرسيد شما از كجا به تعريف خود از وحی دست يافته‌ايد و آن را عبارت از بازگو كردن حس مواجهه با حقيقت هستی می‌دانيد و آن را تجربه نبوی نام گذاشته‌ايد؟
حاج‌ابوالقاسم با بيان اين كه اين افراد هيچ دليلی برای تعريف پيش نهاده خود از وحی ندارند، با اشاره به برخی مدعيات سست آنان عنوان كرد: اين افراد معتقدند كه نازل شدن فرشته بر پيامبر و منتقل كردن سخنان خداوند بر قلب نبی امكان‌پذير نيست، چرا كه فرشته موجودی مجرد است و ارتباط مجرد با مادی، نشدنی است.
در پاسخ اين افراد بايد گفت كه فرشته نه با جسم پيامبر بلكه با قلب پيامبر كه امری مجرد است، ارتباط برقرار می‌كند.
وی در رد اين موضع ابتدا به دو نكته اشاره كرد و گفت: اولاً صداقت و امانت پيامبر اسلام(ص) برای هيچ كس قابل ترديد نيست و همه ما شنيده‌ايم كه قبل از نبوت، ايشان را «محمد امين» می‌خواندند، تا جايی كه ايشان در اعلام پيامبری خود نيز بر اين نكته تكيه كردند. ثانياً اين پيامبر اگر به گونه‌ای سخن گويد كه حرف‌های او آشكار كند كه كلمات، لحن و ادبيات سخن گفتن او از خود او نيست و سنخ سخنش كاملاً از آن چه قائلان به موضع دوم معتقدند، متفاوت باشد، در اين صورت، قرآن، بازگويی يك تجربه نيست.
اين استاد حوزه و دانشگاه در ادامه توضيح داد: كسی كه تجربه‌ای را بازگو می‌كند، به گونه‌ای سخن می‌گويد و آن كه سخنانی را كه به قلبش القاء شده، بيان می‌كند، به گونه‌ای ديگر. در واقع شكل بيانی تمام آيات قرآن به گونه‌ای است كه از سوی خداوند نازل شده و سراسر قرآن اين را فرياد می‌زند كه اين سخنان نه سخنان پيامبر و بازگويی او از تجربه مواجهه‌اش با حقيقتی فراسويی، بلكه خطابی از سوی خداوند است.
حاج‌ابوالقاسم افزود: با توجه به صدق و راستی پيامبر(ص)، بايد گفت كه عبارات قرآن عين عباراتی است كه بر قلب پيامبر(ص) نازل شده و به اين دليل كه در سراسر آيات قرآن، پيامبر(ص) مخاطب وحی است، بنابراين قرآن از سنخ تجربه بيان شده از سوی عرفا و شعرا نيست كه به زبان خود آنان و در قالب شرح و بيان حال و تجربه شخصی اظهار می‌شود. وی در ادمه سخنان خود به سومين موضع اشاره و بيان كرد: طيف سوم فكری كه به دايره اسلام نزديك‌ترند، بر آن نيستند كه هر پديده‌ای تاريخمند باشد و بر اين باور نيز نيستند كه قرآن بدين دليل كه وحی تاريخمند است، محدود به شرائطی خاص شده باشد، بلكه معتقدند كه كلمات قرآن از طرف خداست و عين اين كلمات بر قلب پيامبر(ص) نازل شده است، اما خداوند هر چند می‌توانسته است، اما نخواسته فراتر از شبه جزيره عربستان سخن گويد كه بنا بر اين موضع نيز طبيعتاً قرآن عصری و مربوط به زمان خاصی قلمداد خواهد شد.
حاج‌ابوالقاسم با بيان اين كه نتايج عجيبی از سوی اين افراد و براساس اين موضع گرفته می‌شود، اظهار كرد: لازمه اين تفكر پديد آمدن دينی جديد است كه تقريباً پايه‌ای اساسی برای شرعيات و عبادات قائل نيست و در نهايت به اين نتيجه می‌رسد كه بيانيه حقوق بشر به عنوان محصول عقل جمعی بشر بر قرآن، به عنوان سخنان خدا در 1400 سال پيش مقدم است و خدا خود نيز راضی نيست كه احكام قرآن، امروز اجراء شود.
عضو هيئت امنای مؤسسه قرآن و عترت نورالثقلين، با اشاره به نمونه‌هايی از آيات قرآن كه تصريحی بر اين مطلب است كه قرآن به دوره و زمانه‌ای خاص اختصاص ندارد، عنوان كرد: چنين آياتی كه جاودانگی قرآن از آن فهميده می‌شود، بسيار است. وی دليل ديگر در باطل بودن موضع دسته سوم را تذكر قرآن درباره دستورات دينی دانست و يادآور شد: اين كه قرآن بارها هشدار و تذكر داده است كه اين‌ دستورات تنها به شما اختصاص ندارد، بلكه آئين‌ها، احكام و مناسكی است كه در ميان امم گذشته ساری و جاری بوده است، دليلی بر بطلان موضع اين افراد است، چرا كه اگر سخن از احكام مقطعی بود، استناد به وجود اين مناسك در ميان گذشتگان وجهی نداشت. حاج‌ابوالقاسم سپس با طرح مقدماتی به ارائه نظريه‌ای اثباتی درباره جاودانگی قرآن پرداخت و گفت: در ابتداء و با تجزيه و تحليل مفاد قرآن درمی‌يابيم كه محورهای سخنان قرآن را می‌توان در محور‌هائی همچون خلقت انسان، پيامبران الهی، تعامل انسان با خدا و تعامل انسان با هم‌نوعان خود خلاصه كرد كه برخی شاخصه‌ها در همه اين محورها جاری است.
وی با اشاره به اين شاخصه‌ها افزود: عقل‌محوری در آموزه‌ها و مفاهيم، فطری بودن در همه مفاد، كلان‌نگری و اكتفا به كليات و خطوط كلی، پيش‌بينی شرايط اضطرار و استثناء كردن برخی شرايط در احكام و پيش‌بينی عنصر امامت به عنوان تضمين كننده بقای قرآن با اختيار صادر كردن حكم در هنگام تزاحم ميان احكام، شاخصه‌هايی است كه قرآن را از ساير كتب حتی آسمانی باقی مانده جدا می‌كند و تضمين‌كننده بقای و جاودانگی آن است. 


نوشته شده در   يکشنبه 8 مرداد 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode