جام جم آنلاين: مرگ از سختترين و بدترين تجربههاي زندگي بشر است. حادثهاي كه تا با آن رودررو نشويم، دركش نخواهيم كرد. هنگامي كه اين اتفاق مربوط به والدين باشد، البته تلختر و آزاردهندهتر هم خواهد بود. در اين ميان، وقتي كودكي پدر يا مادرش را از دست ميدهد، سختي شرايط صد چندان ميشود و غصهها بيشمار. اينجاست كه وظيفه مراقبان كودك نيز به همان نسبت دشوارتر خواهد شد؛ خاله، عمه، عمو، دايي، مادربزرگ و پدربزرگ، معلمها و مربيان و... همه بايد بدانند چطور با كودك برخورد كنند تا با كمترين مشكل اين دوران سپري شود.
گاهي بزرگترها ميخواهند با محبت بيش از حد كمبود والد فوت شده را جبران كنند و گاهي هم آنقدر درگير سوگواري و سپس مسائل خودشان هستند كه فراموش ميكنند كودكي هم وجود دارد كه در اين ماجرا سخت صدمه ديده است؛ اما نكته مهم آن است كه چه به كودك ترحم شود و چه او را ناديده بگيرند، در هر دو حالت صدمات جبرانناپذيري به روح لطيف كودكي وارد ميشود كه غم از دست دادن پدر يا مادر روي دل نازكش سنگيني ميكند.
دكتر پروين ناظمي، روانشناس در اين باره به «جامجم» توضيح ميدهد: «نخستين حق طبيعي هر انسان داشتن پدر و مادر است. البته نقش پدر و مادر هر دو به يك اندازه مهم بوده و نميتوان گفت حضور يكي از آن دو در زندگي ما پررنگتر است. تنها تفاوتي كه ميان اين دو نفر وجود دارد، اين است كه رابطه عاطفي ميان مادر و فرزند به دليل دوران جنيني و ارتباطي كه با هم داشتهاند، كمي بيشتر است ولي اين مطلب اصلا نشاندهنده كمرنگ بودن نقش پدر نيست.»
پدر و مادر هر يك در مورد شكلگيري و رشد برخي رفتارهاي كودك نقش دارند و علاوه بر اين، رابطه ميان آنها نيز اثرات زيادي بر رشد صحيح كودك ميگذارد. اين عشق و نياز به پدر و مادر تا حدي است كه حتي زماني كه پدر يا مادر خيلي بداخلاق باشند، باز هم كودك به دنبال آنهاست و دوست دارد همراهشان باشد و آنها در كنارش؛ بنابراين طبيعي است اگر يكي از اين دو نفر فوت كند، كودك شرايط دشواري را تجربه خواهد كرد. البته نبايد فراموش كنيم سن كودك، ويژگيهاي شخصيتي او، ارتباط عاطفي فرزند با والد فوت شده و جايگاه او در خانواده نيز نقش بسيار مهمي در ميزان آسيبپذيري فرزند دارد.
دكتر ناظمي با تاكيد بر اينكه كودكاني كه در سنين پايينتر هستند، از مرگ والدينشان بسيار آسيب ميبينند، ميگويد: «اطرافيان ممكن است تصور كنند كودك متوجه عمق چنين شرايطي نميشود و در نتيجه خيلي هم اذيت نخواهد شد. در حالي كه مرگ يكي از والدين براي بچههايي كه سن كمي دارند، بسيار سخت است و اين مساله نشاندهنده اهميت نقش فردي است كه پس از اين بايد حس ايمني و امنيت را به كودك بازگرداند.در اين شرايط سوالاتي مطرح ميشود كه پاسخ به آنها بسيار مهم است، از جمله اينكه پدر يا مادر به تنهايي تا چه حد توانايي اين كار را دارند؟ آنها چقدر ميتوانند از اقوام نزديك كمك بگيرند و چطور بايد اين حس را به كودك منتقل كنند؟»
متاسفانه آنچه گاهي ناديده گرفته ميشود، احساس واقعي كودكان پس از مرگ والدينشان و نپذيرفتن واقعيت توسط آنهاست. به اين معني كه ظاهراً به نظر ميرسد كودك مشكلي ندارد و با شرايط بخوبي كنار آمده ولي در واقع ناراحت است و در درون غصه ميخورد. فرزند خردسال درك شناختي صحيحي از مرگ ندارد و مفهوم آن را نميفهمد، ولي بخوبي اين فقدان را حس ميكند و متوجه كمبود مادر يا پدرش ميشود.
از او بيش از حد حمايت نكنيد
معمولا وقتي كودكي پدر يا مادرش را از دست ميدهد، نگاه ما هم نسبت به او تغيير ميكند و تصور ميكنيم بايد با او مهربانتر باشيم. به همين دليل ممكن است رفتارهاي اشتباه و نادرست او را براحتي ناديده بگيريم و به تصور اينكه نبايد ناراحت شود، به او اجازه دهيم هر كاري دوست دارد و ميخواهد انجام دهد.
بدون ترديد اين شيوه از نگاه علوم تربيتي به هيچ وجه مورد تاييد نيست و غير از اينكه موجب لوس شدن كودك شود، نتيجهاي در بر ندارد. متخصصان و كارشناسان نيز بارها هشدار دادهاند در چنين شرايطي مراقب باشيد با محبت بيش از حد، كودك را از مسير صحيح تربيت خارج و او را لوس نكنيد. دكتر ناظمي در اين باره تاكيد ميكند: «گاهي پدر يا مادر براي جبران كمبود حضور والد فوت شده، بشدت و بيش از حد از كودك حمايت ميكند كه اين شرايط باعث ميشود كودك نتواند رفتار درست و غلط را تشخيص دهد و به همين دليل برخوردهاي نامناسب و ناپسندي از او سر ميزند.»
البته اين موضوع كاملا درست است كه كودك حق طبيعي داشتن پدر و مادر را از دست داده و ناراحت است ولي نبايد به اين بهانه از آنچه براي آيندهاش لازم است، دور شود. به اين معني كه كودك بايد در محيطي كاملا طبيعي تربيت شود و كمبود حضور يكي از والدين نبايد دليلي براي ناديده گرفتن شيوههاي صحيح تربيتي باشد.
شما ميتوانيد براي كودكي كه پدر يا مادرش را از دست داده است، وقت بيشتري بگذاريد و با او مهربان باشيد ولي در صورتي كه رفتار بدي داشته باشد، حتماً بايد با اتخاذ شيوه مناسب، متوجه خطايش بشود و در صورت لزوم در حد معقول با او برخورد كنيد. علاوه بر اين، پدر و مادر بايد توجه داشته باشند در صورتي كه پس از فوت همسر، تربيت صحيحي صورت نگيرد، زماني كه سن كودك افزايش مييابد و او به دوران نوجواني و جواني ميرسد، رفتارهايش براي آنها هم غيرقابل قبول خواهد شد. همچنين از نظر اجتماعي نيز مشكلات زيادي در انتظار چنين بچههايي خواهد بود؛ به عنوان نمونه ممكن است آنها پرخاشگر شده يا بههيچ وجه تحمل نظرات مخالف را نداشته باشند.
نكته: اگر پدر يا مادر كودك فوت كردند، به هيچ وجه او را به مراسم خاكسپاري والدينش نبريد يا نگذاريد وارد غسالخانه شود. اين اماكن موجب ايجاد ترس در او ميشود، اما حضور كودك در مسجد، ايرادي ندارد حتي اگر در آنجا بازي كند.
روانشناسان تاكيد ميكنند ميزان تابآوري مناسبي كه اعتقاد داريم در محيط خانواده براي بچهها ايجاد ميشود و ميتواند از آنها در برابر آسيبهاي اجتماعي مانند اعتياد، انحرافات اخلاقي و... محافظت كند، ميان اين گروه از بچهها كمتر است و در نتيجه مشكلات متعددي برايشان ايجاد خواهد شد؛ به عنوان مثال اين بچهها هنگام بازي در مدرسه خودشان ميخواهند نوع بازي را تعيين كنند و به همين دليل نميتوانند ارتباط صحيحي با همسالان خود برقرار كنند و در نتيجه تنها ميمانند. اين موضوع ميتواند تا بزرگسالي نيز با اين افراد همراه باشد. علاوه بر اين، چون معمولا همه چيز در اختيار اين بچههاست، گاهي ممكن است براي مقابله با تنهايي به بقيه بچهها باج بدهند. نبايد فراموش كنيم كه تمامي اين شيوهها صدمهزننده و نادرست است و ميتواند مشكلساز باشد.
كودك را تنها نگذاريد
وقتي صحبت از لوس كردن بچهها و حمايت بيش از حد از آنها ميشود، ممكن است پدر يا مادري كه بايد پس از اين به تنهايي كودك را بزرگ كند، به اشتباه شيوهاي ديگر را در پيش بگيرد؛ شيوهاي كه بر اساس آن نه تنها از كودك حمايت نميكنند، بلكه ممكن است او را تنها بگذارند. گاهي نيز رابطه پدر يا مادر با همسري كه فوت شده، خيلي خوب و بدون مشكل بوده است و ناراحتي پس از مرگ او نميگذارد آنها به كودك توجه كافي داشته باشند.
با اينكه حمايت زياد، مشكلات متعددي براي كودك ايجاد خواهد كرد، ولي اين مساله بههيچوجه به معناي رها كردن كودك و ناديده گرفتن نيازهاي او نيست. در واقع پدر يا مادري كه همسرش را از دست داده و تنها مانده است نبايد بيتوجه به كودكش زندگي را ادامه دهد و در عمل اين بازمانده عزيز را تنها بگذارد.
دكتر ناظمي در اين مورد هشدار ميدهد و ميگويد: «در چنين شرايطي كودك از لحاظ عاطفي يك نفر را از دست داده است و اگر فرد ديگري كه حالا تنها پناه اوست نسبت به او بياعتنايي كند، احساس بسيار بدي در كودك ايجاد خواهد شد. البته به طور حتم پدر يا مادري كه عزادار هستند، خودشان نميخواهند نسبت به كودك بيتفاوت باشند و به او توجه نكنند، ولي دوره سوگ كه بايد به طور طبيعي 3 تا 6 ماه باشد، گاه براي اين افراد تا چند سال ادامه مييابد و آنها افسردگي را تجربه ميكنند و نكته مهم اين است كه وقتي پدر يا مادر افسرده شوند، كودك آسيب زيادي ميبيند و علاوه بر احساس عدم امنيت، فكر ميكند بيپناه است.»
گاهي هم هنگام تولد كودك، مادر فوت ميكند و در اين وضعيت ممكن است كودك مقصر شناخته شود. بايد حواسمان باشد هيچ وقت در اين شرايط كودك را عامل مرگ مادر ندانيم و در هيچ سني او را با حرفها و برخوردهاي اشتباه آزار ندهيم. به هر حال هر يك از اين موارد كه روي دهد، بچهها متوجه شرايط شما نميشوند و تنها تصوري كه دارند تنهايي خود و بيتوجهي اطرافيان به آنهاست. بنابراين انتظار ميرود اين بچهها در آينده يا بسيار مهرطلب باشند يا انتقامجو و پرخاشگر. بچههاي مهرطلب ميخواهند ديگران هميشه از آنها راضي باشند و تائيدشان كنند به همين دليل ممكن است براحتي جذب افراد و گروههاي مختلف شوند. از طرف ديگر، كودكي كه در زندگي هيچ محبتي نديده، نميتواند به ديگران محبت كند و دوستي و احترام و عشق برايش هيچ مفهومي ندارد، درنتيجه ممكن است به فردي پرخاشگر و حتي ضد اجتماعي تبديل شود. اين افراد تا پايان عمر نوعي تنهايي، عدم محبت و در نتيجه دوري از شادي و زندگي عادي را تجربه ميكنند.
بچهها را در مراسم شركت دهيد
وقتي پدر يا مادر كودك فوت ميكند، خانوادهها با تصور اينكه ممكن است كودك ناراحت شود، او را در مراسم عزاداري شركت نميدهند و نميگذارند همراه با بقيه در مسجد و مراسم داخل خانه حضور داشته باشد.
دكتر ناظمي با تاكيد بر اينكه بچهها متناسب با سنشان بايد در مراسم مسجد و خانه حضور پيدا كنند تا با واقعيت روبهرو شوند، تاكيد ميكند: «به هيچ وجه كودكان نبايد در مراسم خاكسپاري شركت داشته باشند يا وارد فضاي غسالخانه شوند. فراموش نكنيد حضور در چنين مكانهايي موجب ايجاد ترسهايي ميشود كه برطرف كردن آنها تقريباً غيرممكن است. ولي كودك بايد در مراسم مسجد يا داخل خانه حضور يابد و با توجه به سنش حتي اگر در حين مراسم مشغول بازي هم شود، مهم نيست».
نيلوفر اسعديبيگي / جامجم