جام جم آنلاين: تصور اشتباهي وجود دارد كه داشتن مهارتهاي زندگي جزو خصلتهاي انسان است و شما يا صاحب اين مهارتها هستيد يا اينكه هرگز چنين مهارتي را به دست نخواهيد آورد.
اما برعكس اين اعتقاد، مهارتهاي زندگي نه تنها لزوما ذاتي نيست، بلكه اتفاقا اكتسابي و قابل آموزش است.
آموزش مهارتهاي زندگي به فرد كمك ميكند تا دانش، نگرش و ارزشهاي وجودي خود را به تواناييهاي واقعي و عملي تبديل كند تا بتواند از اين تواناييها در استفاده صحيحتر نيروهاي خود بهره گيرد و زندگي مثبت و شادابي داشته باشد.
در اين مباحث تاكيد ميشود كه نياز انسان در زندگي صنعتي اخير، اين است كه دقيقاً خود را بشناسد، ديگران را درك كند و روابط مؤثر و سازندهاي با آنها برقرار كند.
بر اساس اين آموزشها ميتوان هيجانهاي منفي و استرسهاي روزمره را شناخت و تحت كنترل درآورد.
به اين ترتيب اگر افراد جامعه از طريق ابزارهاي موجود نظير مراكز آموزشي، مدارس و حتي رسانهها تحت آموزش مهارتهاي زندگي قرار گيرند، در درازمدت ميتوانند با روشهاي مؤثر مشكلات خود را حل كنند و دستكم تصميم مناسبي براي حل مشكلات كاري و شخصي خود بگيرند.
اهميت اين موضوع وقتي خودش را نشان ميدهد كه به نتايج تحقيقات اخير پژوهشگران دقت كنيم. يافتههاي آنها نشان ميدهد كه اضطراب و تشويش ممكن است يك عامل براي خطر پيري زودرس محسوب شود.
چندي پيش برنامههاي ورزش آموزش و پرورش در مدارس اعلام شد كه بر اين اساس در پايه دوم ابتدايي ژيمناستيك، پايه سوم شنا، پايه چهارم طنابزني، پايه پنجم پينگپنگ و پايه ششم دو و ميداني براي دانشآموزان پيشبيني شده است.
مسلما الزامي شدن اين ورزشها به سلامت روحي و رواني دانشآموزان كمك موثري ميكند، اما متاسفانه آموزش و پرورش برنامههاي جدي براي آموزش مهارتهاي زندگي دانشآموزان ندارد.
در نظام آموزش كشور ژاپن به مدارس توصيه شده تا موضوعاتي نظير مهارتهاي لازم زندگي، تفكر خلاق، بهداشت و ايمني فردي و اجتماعي، مشاركت دانشآموزان در اداره مدرسه و يادگيري از طريق شبكه مهارتهاي روابط انساني را مورد توجه قرار دهند تا دانشآموزان آموختههاي خود را با جامعه و زندگي روزمره مرتبط كنند.
بر اين اساس لازم است نظام آموزشي ما بر آموزش مهارتهاي زندگي در مدارس ابتدايي توجه خاصي داشته باشد.
مستوره برادران نصيري - گروه جامعه