ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 7 دي 1404
يکشنبه 7 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 22 تير 1391     |     کد : 39463

تو نمي‌ميري، من زنده مي‌شوم

اهداي عضو و پيوند كليه از افراد زنده به بيماران از 40 سال پيش براساس فتواي برخي مراجع تقليد به‌صورت پراكنده در كشور صورت گرفت اما پيوند از فردي كه دچار مرگ مغزي شده به صورت رسمي از سال 1379 با تصويب لايحه اهداي عضو، توسط مجلس ششم و هيات وزيران آغاز شد...

در ايران هنوز به ازاي هر 10 خانواده، 7 خانواده اجازه اهداي عضو نمي‌دهند
تو نمي‌ميري، من زنده مي‌شوم
جام جم آنلاين: اهداي عضو و پيوند كليه از افراد زنده به بيماران از 40 سال پيش براساس فتواي برخي مراجع تقليد به‌صورت پراكنده در كشور صورت گرفت اما پيوند از فردي كه دچار مرگ مغزي شده به صورت رسمي از سال 1379 با تصويب لايحه اهداي عضو، توسط مجلس ششم و هيات وزيران آغاز شد، به طوري كه وزارت بهداشت، دانشگاه‌هاي علوم پزشكي و بيمارستان‌هاي دولتي مجري اجراي اين قانون در كشور شدند.
اگرچه در حال حاضر ايران، مقام نخست پيوند از افراد مرگ مغزي در منطقه حتي آسيا را به خود اختصاص داده است، اما با توجه به آمار سالانه بيش از 6 هزار مرگ و مير ناشي از تصادفات و سوانح هنوز آمار اهداي عضو در كشور مطلوب نيست، اين در حالي است كه با توجه به استاندارد جهاني بايد نيمي از افراد دچار مرگ مغزي (يعني بيش از سه هزار نفر) در سال اهداي عضو داشته باشند، درصورتي كه فقط اعضاي 400 نفر از آنها اهدا مي‌شود، حتي گاهي در برخي از استان‌ها سالي يك اهداي عضو هم صورت نمي‌گيرد.

شايد يكي از مهم ترين دلايل پايين بودن آمار اهدای عضو در كشور، بي‌اطلاعي خانواده‌ها از تفاوت بين مرگ مغزي و كما باشد، اين‌كه تكان خوردن قلب فرد مرگ مغزي با وسايل مصنوعي در بيمارستان‌ها را اميدي براي شفاي عزيزان خود تلقي كنند، سوالي است كه همواره به دغدغه‌اي اساسي براي بيماران و جامعه بهداشت و درمان كشورمان تبديل شده است. به همين دليل رسانه‌هاي ديداري و شنيداري رسالتي بزرگ در ارتقاي فرهنگ اهدا با كمك گرفتن از الگوهايي نظير، رهبران ديني، هنرمندان و قهرمانان ملي انجام مي‌دهند اما متاسفانه با وجود فرهنگ ايثار، فداكاري و كمك به همنوعان كه از آموزه‌هاي ديني و اخلاقي ما ريشه گرفته است، افزايش روند اهداي عضو در جامعه ما نسبت به بسياري از جوامع غربي، كند پيش مي‌رود. البته در سال‌هاي اخير با انجام اقدامات فرهنگي نظير كارت اهداي عضو، اين روند كمي تكان خورده، اما هنوز آمار رضايت خانواده‌ها براي اهداي عضو 31 درصد است به طوري كه از هر 10 خانواده، 7 خانواده به اهداي عضو عزيزشان رضايت نمي‌دهند و در اين زمينه فاصله قابل توجهي با كشورهاي قطب اهدا عضو نظير اسپانيا، آمريكا و انگلستان داريم.

دكتر كتايون نجفي‌زاده، رئيس واحد فراهم‌آوري اعضاي پيوندي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، يكي از مهم‌ترين دلايل پايين بودن آمار اهداي عضو در ايران را نبود پوشش كشوري شناسايي منسجم براي بيماران مرگ‌مغزي عنوان مي‌كند: «متاسفانه ما هنوز پوشش كشوري شناسايي مرگ‌مغزي در كشور نداريم و در برخي مناطق هيچ سيستم پزشكي‌اي نيست كه افراد را براي اهداي عضو آماده كند، در صورتي كه براساس مصوبه مجلس و هيات وزيران، تمام بيمارستان‌هاي دولتي و خصوصي در سراسر كشور بايد بيماران مبتلا به كماي عميق GCS زير 7 از 15 را به واحدهاي فراهم‌آوري پيوند اعضا معرفي كنند، در حالي كه هم‌اكنون تنها 13 مركز فعال در اين زمينه داريم.»

خوش‌بيني به آينده

دكتر راضيه حنطوش‌زاده، مسئول تخصيص عضو از مرگ مغزي و واحد پيوند وزارت بهداشت نيز در گفت‌وگو با «جام‌جم»، روند مرگ مغزي در جامعه را بسيار بالا ارزيابي مي‌كند و مي‌افزايد: «ميزان مرگ مغزي ناشي از تصادفات و سوانح در كشور بسيار اتفاق مي‌افتد، با توجه به اين‌كه ايران بيشترين آمار مرگ مغزي در دنيا را دارد، اما درصد خانواده‌هايي كه حاضر به اهداي عضو به بيماران نيازمند مي‌شوند، بسيار پايين‌تر از كشورهاي ديگر است، البته در حال حاضر فرآيند اهدا، در جامعه نسبت به گذشته فرآيند روبه ‌رشد است به طوري كه سال 1389 از كل مرگ مغزي‌هاي كشور 700 مرگ مغزي به مرحله اهدا رسيد، اين ميزان سال 1390 به 770 مورد افزايش يافت و پيش‌بيني مي‌شود سال 91 به دو برابر افزايش يابد.»

وي در ادامه با تاكيد بر اين‌كه در صورت اهداي 5 درصد از مرگ مغزي‌ها هيچ بيماري در ليست انتظار پيوند اعضا باقي نخواهد ماند اظهار كرد: «با توجه به اين‌كه آماري دقيق از تعداد مرگ مغزي‌ها در كل كشور در دست نداريم اما باتوجه به موفقيت‌هاي علمي پزشكان ما در زمينه پيوند در صورتي كه 5 درصد مرگ مغزي‌هايي كه ارگان‌هاي سالم دارند حاضر به اهدای اعضا شوند، هيچ بيماري در ليست انتظار اهدا باقي نخواهد ماند.»

دكتر حنطوش‌زاده در پاسخ به اين سوال كه چه ارگاني از بدن بيشترين بيماران به اهدا را به خود اختصاص داده است مي‌افزايد: «در حال حاضر كليه، بيشترين نياز بيماران ليست انتظار را به خود اختصاص داده است به طوري كه در شرايط فعلي با توجه به اين‌كه خيلي از افراد نيازمند پيوند كليه به دليل مسائل فرهنگي در ليست پيوند از افراد زنده ثبت‌نام مي‌كنند و مايل به پيوند از مرگ مغزي‌ها نيستند، باز هم حدود 30 هزار بيمار نيازمند كليه در ليست انتظار قرار دارند و از آنجا كه پتانسيل سالم ماندن كليه در مرگ مغزي‌ها به دليل وجود دو كليه در هر فرد نسبت به ساير ارگان‌ها بسيار بالاست، بيشترين پيوندها در اين زمينه براي بيماران اتفاق مي‌افتد.»

وي با بيان اين‌كه تعداد بيماران متقاضي پيوند كليه از افراد زنده دو برابر بيشتر از ليست انتظار پيوند از مرگ مغزي هستند اظهار مي‌دارد: «متاسفانه بسياري از افراد در جامعه به دليل مسائل و مشكلات اقتصادي و فرهنگي به ازاي دريافت مبلغي، حاضر به اهداي كليه خود مي‌شوند، به طوري كه سال گذشته، 700 پيوند كليه از مرگ مغزي و 1500 پيوند از افراد زنده در كشور صورت گرفته است.» وي مي‌افزايد: «وزارت بهداشت از افراد زنده‌اي كه حاضر به اهداي كليه خود مي‌شوند، به دليل اين‌كه آنها جزو افراد بسيار خطر پذير جامعه در آينده محسوب مي‌شوند و بعد از مدتي خودشان در ليست نيازمندان به اين ارگان قرار مي‌گيرند حمايت نمي‌كند.»

نكته: اهداي عضو از مرگ مغزي‌ها، عملي است كه افراد به اعضاي بدن خود نياز ندارند و اين اعضا مي‌تواند بدون هزينه در اختيار بيماراني كه براي ادامه حيات خود نيازمند اين پيوندها هستند قرار بگيرد
مسئول تخصيص عضو از مرگ مغزي و واحد پيوند وزارت بهداشت همچنين با بيان اين‌كه بيماران نيازمند به كليه، طولاني‌ترين ليست انتظار پيوند را به خود اختصاص داده‌اند، گفت: «بيماران نيازمند به كليه مشكل كليه خود را با انجام دياليز تا زمان پيوند برطرف مي‌كنند اما در مورد بيماري‌هاي قلبي، ريوي و كبد به دليل اين‌كه هيچ جايگزين و درمان موقتي براي ارگان‌هاي آنها وجود ندارد ليست طولاني نيازمند پيوند در بين آنها اتفاق نمي‌افتد به طوري كه در حال حاضر 600 بيمار نيازمند پيوند كبد، 400 قلب و 100 ريه در كل كشور وجود دارد و سال 1390 در كل كشور 80 پيوند قلب، 400 كبد و 20 ريه با موفقيت كامل صورت گرفت.»

90 درصد مرگ‌هاي مغزي در اثر تصادف

دكتر عباس خداداي مسئول واحد پيوند اعضای مجتمع بيمارستاني امام خميني(ره)، در پاسخ به سوال «جام‌جم»، در مورد اين‌كه چند درصد از خانواده‌هاي مرگ مغزي حاضر به اهداي عضو مي‌شوند مي‌گويد: «حدود 20 تا 25 درصد خانواده‌هاي مرگ مغزي حاضر به اهدای عضو مي‌شوند و با اهداي 50 عضو نظير قلب، كليه، ريه، لوزالمعده، روده و غيره و نسج مانند قرنيه، دريچه قلب، استخوان، ليگامان، پوست، غضروف و غيره به 50 بيمار نيازمند در ليست انتظار پيوند زندگي بخشيده مي‌شود، به طوري كه حتي در زماني كه فوت قلبي افراد مرگ مغزي اعلام شود مي‌توانند تا 48 ساعت بعد از آن به دليل اين‌كه سلول‌هاي بدن تا 48 ساعت زنده مي‌مانند اهداكننده نسوج باشند.»

دكتر خداداي با بيان اين‌كه 90 درصد مرگ‌هاي‌مغزي بر اثر تصادف در كشور رخ مي‌دهد توضيح مي‌دهد: «بخش عمده‌اي از افراد حادثه‌ديده در صحنه تصادف فوت مي‌كنند و در مورد كساني كه به مراكز‌درماني منتقل مي‌شوند، بعد از گرفتن دو نوار مغزي كه به فاصله 6 ساعت انجام مي‌شود، تيم پنج نفره‌اي متشكل از متخصص مغز و اعصاب، متخصص داخلي، جراح مغز و اعصاب، متخصص بيهوشي و متخصص پزشك قانوني وزارت بهداشت حكم مرگ مغزي فرد را اعلام مي‌كنند و در صورت اعلام رضايت كتبي خانواده متوفي از جمله پدر، مادر، همسر، خواهر و برادران بالاي 18 سال جهت عمل اهدا، آزمايش‌هاي تطابق عضو به بهترين فرد گيرنده انجام و عمل پيوند صورت مي‌گيرد.

وي همچنين در پاسخ به اين سوال كه صرف داشتن كارت اهدا مي‌توان اقدام به برداشت عضو از افراد مرگ مغزي كرد اظهار كرد: «كارت اهدای عضو، تنها به عنوان وصيت‌نامه كانديداي اهدا محسوب مي‌شود و رضايت خانواده متوفي از جمله پدر، مادر، همسر، خواهر و برادر بالاي 18 سال برای انجام عمل اهدا لازم و ضروري است.»

وي در ادامه با بيان اين‌كه از ديدگاه اخلاق پزشكي دو نوع ترديد در مورد مرگ مغزي افراد وجود دارد توضيح مي‌دهد: «يك ترديد از ديدگاه مردم عادي است كه دانش تخصصي درباره مرگ مغزي ندارند و تصور می‌کنند امكان اين‌كه افراد مرگ مغزي بعد از مدتي به زندگي برگردند وجود دارد يا حركات ريفلاكسي آنان را هوشيارانه تلقي مي‌كنند. در حالي كه اگر مرگ مغزي براساس معيارهاي درست تشخيص داده شود، مانند مرگ قابل برگشت نيست و اين قضيه درست مثل اين مي‌ماند كه جلوي تدفين فرد متوفي را به اميد اين‌كه زنده شود بگيرند. ديدگاه دوم، ترديد متخصصان است، اين‌كه آيا مي‌شود فردي كه ريه‌ها و قلبش كار مي‌كند را مرده تلقي كنيم و پاسخي هم كه مي‌توان به اين ترديد ارائه كرد اين‌كه مرگ فرآيندي نيست كه در يك لحظه اتفاق بيفتد. در واقع در مرگ طبيعي نيز حدود دو تا سه روز سلول‌هاي بدن نظير پوست به طور كامل نمي‌ميرند به طوري كه طي اين مدت اين سلول‌ها به رشد خود ادامه مي‌دهند.»

اين عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران در پاسخ به اين سوال كه وقتي ارگان‌هاي حياتي بدن از كار مي‌افتد و تا هنگامي كه سلول‌هاي بدن به‌طور كامل بميرد چه زماني را مرگ مغزي تلقي مي‌كنيم اضافه كرد: «از نظر اخلاق پزشكي، درخصوص زمان دقيق مرگ مغزي افراد سه ديدگاه وجود دارد. در ديدگاه اول با توقف ضربان قلب و ريه فرد، مرگ واقعي رخ مي‌دهد. در ديدگاه دوم مغز تنها عضوي است كه مرگ قطعي را نشان مي‌دهد و زماني كه مرگ مغزي تاييد شد اما عضوهاي ديگر بدن كاركرد خود را ادامه داد مرگ مغزي تلقي مي‌شود. ديدگاه سوم اين ‌كه فرد دچار مرگ مغزي داراي حيات غير مستقره است يعني در اين نوع حيات زندگي فرد منوط به كاركرد دستگاه‌هاي پزشكي نظير آي سي‌يو است يعني با جدا كردن اين دستگاه‌ها ارگان‌هاي حياتي فرد قادر به ادامه حيات نیست. در اين ديدگاه اين نوع ازحيات، مرگ مغزي تلقي مي‌شود.»

مرگ تلخ‌ترين و ناگوارترين رويداد زندگي هر فرد است، هيچ كس از مرگ به نيكي ياد نمي‌كند، از اين‌كه برخي‌ها به آن افتخار مي‌كنند نه به خاطر خود مرگ بلكه به خاطر كيفيت مرگ است، مرگ با كيفيت یعنی با سعادت و زيبا مردن، نصيب هر انساني نمي‌شود. مرگ مغزي فرصت و نعمتي است از سوي خداوند كه در آن با زنده كردن و زندگي بخشيدن به چند انسان نيازمند، زمينه براي زيبا مردن و ترك شرافتمندانه جهان مادي براي حركت به جهان باقي فراهم مي‌شود. بنابراين خانواده‌ها و افرادي كه به‌دنبال بالاترين معجزه الهي یعنی زنده شدن مردگان هستند، مي‌توانند از تمام فرصت‌هايي كه خداوند در زندگي به آنها ازراني مي‌كند استفاده كنند، افرادي كه مرگ مغزي مي‌شوند لايق معجزه الهي در اين جهان هستند پس بايد از فرصت‌هاي دست‌نيافتي كه نصيب‌مان مي‌شود نهايت استفاده را به عمل آوريم.

طاهره مرادي / جام‌جم 


نوشته شده در   پنجشنبه 22 تير 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode